نظر امام صادق درمورد وارد كردن انگشت در واژن در حين نماز

Print Friendly, PDF & Email
آخوندهاى شيعه بر منابر خرافه‌بافى خود، هميشه از امام جعفر صادق بعنوان يك دانشمند بزرگ و كسى كه شاگردان زيادى را تربيت كرده نام می‌برند و صد البته هيچگاه يكى از نظريات اين دانشمند والامقام را براى مردم معرفى نمی‌كنند.

حال سرى به كتب همين روحانيون بزنيم و ببينيم علم اين امام دانشمند در چه حدودى است و نظريات ايشان چه تغييرى در زندگى بشر داشته.

١) متن عربى روايت از كتاب وسائل الشيعه:

وباسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى عن أحمد بن محمد عن أحمد بن محمد بن أبي نصر عن عبد الكريم عن الحسين بن حماد عن أبي عبد الله قال إذا أحس الرجل أن بثوبه بللا وهو يصلي فليأخذ ذكره بطرف ثوبه فليمسحه بفخذه وإن كان بللا يعرف فليتوضأ وليعد الصلاة وإن لم يكن بللا فذلك من الشيطان.(١)
ترجمه: امام صادق می‌گوید: اگر مردی در حین نماز احساس کرد که از آلتش آب آمده پس آلتش را با گوشه لباسش بگیرد و آن را به رانش لمس نماید و اگر خیسی احساس کرد پس دوبار وضو بگیرد و نمازش را اعاده کند و اگر خیسی احساس نکند پس این حسش از شیطان بوده است.
٢) متن عربى روايت از كتاب وسائل الشيعه:
محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن محمد بن أحمد ، عن أحمد بن الحسن بن علي ، عن عمرو بن سعيد ، عن مصدق بن صدقة ، عن عمار بن موسى ، عن أبي عبدالله عليه‌السلام ، في المرأة تكون في الصلاة فتظن أنها قد حاضت ، قال : تدخل يدها ، فتمس الموضع ، فإن رأت شيئا انصرفت ، وإن لم تر شيئا أتمت صلاتها.(٢)
ترجمه: امام صادق می‌گوید: درباره زنی که در نماز است و گمان می‌برد که حیض شده است. امام فرمود: دستش را داخل ببرد و موضع را لمس نماید، پس اگر چیزی دید، نمازش را قطع کند و اگر چیزی ندید پس نمازش را تمام کند.
همانطور که خوانديد در نزد ائمه شيعه لمس عورت در مردان و فرو كردن دست در واژن، در زنان و در حين نماز نه وضو و نه نماز را باطل نمی‌كند.
حال با تجسس بيشتر در احاديث و روايت علماى شيعه درمی‌يابيم كه به فتواى همان دانشمند الأئمه، بازى كردن با ريش در حين نماز باعث قطع شدن نماز ميشود.
٣) متن عربى روايت از كتاب وسائل الشيعه:
محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى عن بنان بن محمد عن محسن بن أحمد عن يونس بن يعقوب عن سلمة بن عطاء قال قلت لأبي عبد الله أي شئ يقطع الصلاة؟ قال عبث الرجل بلحيته.(٣)
ترجمه: سلمه بن عطاء می‌گوید به امام صادق گفتم: چه چیز نماز را قطع می‌کند؟ فرمود بازی کردن مرد با ریشش.
خوب اگر مراد از اين فتوا، مشغول شدن فرد و از دست دادن تمركز باشد، كداميك بيشتر تمركز را بر هم می‌زند، دست زدن به ريش يا فرو كردن انگشت در واژن يا لمس الت تناسلى؟؟؟؟
منابع:
١) وسائل الشيعة -الإسلامية نویسنده : الشيخ الحر العاملي    جلد : ۴  صفحه : ۱۲۴۱
٢) وسائل الشيعة ط-آل البیت نویسنده : العلامة الشيخ حرّ العاملي    جلد : ۱  صفحه : ۲۷۰
٣) وسائل الشيعة -الإسلامية نویسنده : الشيخ الحر العاملي    جلد : ۴  صفحه : ۱۲۶۱
imageimageimage

21 thoughts on “ نظر امام صادق درمورد وارد كردن انگشت در واژن در حين نماز

  1. در این حال نماز رو باید ترک کنه وسط نماز این کار رو نمیکنن خودت هم گفتی باید دوباره نماز بخونه.عقلت نمیکشه مجبور نیستی بنویسی.

    1. عجب…شما اصلا هدف پست رو انگار متوجه نشدی!

      امام جعفر صادقی که اینقدر میگید علم داشت و نابغه بود نبوغش در حد همین حکم دادن نمازی که درش انگشت در واژن زن میکنن بوده؟؟؟

      عقل شما نمیکشه که هنوز نفهمیدی موضوع چیه

      1. هدف از این نوشته که خیلی مشخصه.هدف اینه که شما مغز پریودی خودتون رو بهه نمایش بزارین.ثانیا علم امام چه ربطی به سوال یک نفر داره.یک نفر سوال کرده و امام جواب داده.
        عقل خودت رو به من نچسبون.

      2. جناب راوندی
        با سپاس فراوان از لطف شما و از ادبیات ناب محمدی شما.
        نوشتن این کامنتهای زیبا, تاییدی است بر تمامی مطالب این سایت.
        تمامی دوستان مذهب زده مانند شما در مقابل برخورد با این گونه مطالب حرفی جز توهین و زدن اتهام ندارند. و این خود بزرگترین دلیل بر دستان خالی شما در مقابل نقد های این سایت و سایت های شبیه به این می باشد.

    1. المرأة تكون في الصلاة فتظن أنها قد حاضت
      در این متن عربی (تکون فی الصلاه) یعنی وقتی در حین نماز بود.

      1. یعنی واقعا خانوادگی مریضی تو.تکون فی الصلاه بر میگرده به به اتفاق که خونریزیه نه عمل بررسی کردن.
        احمق تو بالای صفحه گفتی: نظر امام صادق درمورد وارد كردن انگشت در واژن در حين نماز.
        من ازت پرسیدم کجا امام گفته در حین نماز بررسی کنید.
        یعنی خانوادتا روانین.

      2. مهم نیست که پیام من رو حذف کردی چون ذات خرابه.
        اون جمله ی عربی بیان میکنه که خونریزی حین نماز اتفاق بیوفته نه اینکه حین نماز دست تو واژن ببریم.تو از کجا گفتی که در حین نماز دست تو واژن ببرد؟اگه میتونی جوای بده.

    2. درود راوندی جان
      فرمودین حین نماز کجای متن است!!
      اینجا:ﻓﻲ ﺍﻟﻤﺮﺃﺓ ﺗﻜﻮﻥ ﻓﻲ ﺍﻟﺼﻼﺓ ﻓﺘﻈﻦ ﺃﻧﻬﺎ ﻗﺪ ﺣﺎﺿﺖ ،? ﻗﺎﻝ : ﺗﺪﺧﻞ ﻳﺪﻫﺎ ، ﻓﺘﻤﺲ ﺍﻟﻤﻮﺿﻊ ، ﻓﺈﻥ ﺭﺃﺕ ﺷﻴﺌﺎ ﺍﻧﺼﺮﻓﺖ?
      و قسمت کلیدی اینجاست
      ?اﻥ ﻟﻢ ﺗﺮ ﺷﻴﺌﺎ ﺃﺗﻤﺖ ﺻﻼﺗﻬﺎ?
      میگه که اگه زنی شک کرد انگشتش را وارد کند اگه چیزی نبود ?نمازش رو ادامه بده?
      و ?اگر چیزی بود نمازش رو قطع کنه?
      این ینی اینکه دقیقا در حین نماز خوندن باید این کار رو بکنه دیگه
      این که خیلی واضحه اخه

  2. با توجه به هر دو حکم متوجه می شویم در شرایط خاصی که برای شخص بوجود می آید و از صحت نماز خود مطلع نیست این احکام صادر شده به متن توجه کنید:
    “اگر مردی در حین نماز احساس کرد ….”
    و
    “درباره زنی که در نماز است و گمان می‌برد که حیض شده است…”
    مشخص است که برای این شرایط خاص این احکام صادر شده و نه حالت معمول که شخص با ریشش بازی کند
    دقت شود که این پاسخ بر مبنای علوم حدیثی و رجال نیست و وجاهت این احکام را در شرایط خاص که برای فرد پیش آمده اثبات می کند.

  3. دمت گرم بابا، تو دیگه کی هستی.
    واقعا فوق العاده س نوشته هایی که میذاری.
    جدا هیچ مویی لا درزش نمیره و خیلی هم جدیده.
    سالهاست از این سوتی های محمد و امامان پلید خبر دارم ولی اینا رو اصلا ندیده بودم. دمت گرم بابا ایول داری

  4. من خودم دریک خانواده مذهبی و روحانی بزرگ شده ام.
    برداشت شخصی من از اسلام اینه که اسلام یک نوع استثمار و برده داری فکری و ذهنی هست که باعث ضعیف نگه داشته شدن بشر بمنظور قوی شدن عده ای دیگر هست.
    اسلام سدی است در برابر فهمیدن و ابزار سرکوب حکومتهاست. دین اجباری محکوم به شکست است و جامعه اسلامی یک جامعه بی پایه و همان قانون جنگل است

    1. من کلام شما را کامل درک می کنم و موافقم. جالب اینجاست اینان با اجباری کردن دین در واقع سعی در تثبیت جایگاه خودشان و تکفیر مخالفان دارند.

      من مطالبی را به شما می گویم به صورت مختصر

      عقاید مورد احترام نباید باشد و باید آنها را نقد کرد و به چالش کشید خصوصا عقاید سایکوپتی (روان بیمار و روان پریش) و تکفیری و ویروسی مثل اسلام که باید نقد کرد اما آنچیزی که برای ما محترم است و ما آن را مغتنم می شماریم جان انسان است اما آنطور که می دانیم در اسلام زمانی جان افراد حفظ می شود که افراد باید اسلام را قبول کنند و اگر قبول نکنند جان آنها به خطر می افتد.
      به طور مثال :
      *عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيـمَ عـَنْ أَبـِيـهِ عـَنِ ابـْنِ أَبـِي عـُمـَيـْرٍ عـَنِ الْحـَكَمِ بْنِ أَيْمَنَ عَنِ الْقَاسِمِ الصَّيْرَفِيِّ شَرِيكِ الْمُفَضَّلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ الْإِسْلَامُ يُحْقَنُ بِهِ الدَّمُ وَ تُؤَدَّى بِهِ الْأَمَانَةُ وَ تُسْتَحَلُّ بِهِ الْفُرُوجُ وَ الثَّوَابُ عَلَى الْإِيمَانِ.
      سند : ترجمه اصول کافی ، کتاب الایمان و الکفر ، ج ۳ ، ص ۳۸ ، باب : (ان الاسلام یحقن به الدم و…) ، شماره حدیث : ۱۴۹۷
      ترجمه : امام صادق می گوید : به وسیله اسلام خون شخص محفوظ می شود و امانت ادا می شود و زناشویی حلال می گردد و ثواب در برابر ایمان است.

      *مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ سَمَاعَةَ قـَالَ قـُلْتُ لِأَبـِى عـَبـْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِى عَنِ الْإِسْلَامِ وَ الْإِيمَانِ أَ هُمَا مُخْتَلِفَانِ فَقَالَ إِنَّ الْإِيـمـَانَ يـُشـَارِكُ الْإِسـْلَامَ وَ الْإِسـْلَامَ لَا يـُشـَارِكُ الْإِيمَانَ فَقُلْتُ فَصِفْهُمَا لِى فَقَالَ الْإِسْلَامُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ التَّصْدِيقُ بِرَسُولِ اللَّهِ ص بِهِ حُقِنَتِ الدِّمَاءُ وَ عَلَيْهِ جـَرَتِ الْمـَنـَاكـِحُ وَ الْمـَوَارِيثُ وَ عَلَى ظَاهِرِهِ جَمَاعَةُ النَّاسِ وَ الْإِيمَانُ الْهُدَى وَ مَا يَثْبُتُ فِى الْقـُلُوبِ مـِنْ صِفَةِ الْإِسْلَامِ وَ مَا ظَهَرَ مِنَ الْعَمَلِ بِهِ وَ الْإِيمَانُ أَرْفَعُ مِنَ الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ إِنَّ الْإِيـمـَانَ يـُشـَارِكُ الْإِسـْلَامَ فـِى الظَّاهـِرِ وَ الْإِسْلَامَ لَا يُشَارِكُ الْإِيمَانَ فِى الْبَاطِنِ وَ إِنِ اجْتَمَعَا فِى الْقَوْلِ وَ الصِّفَةِ.
      سند : ترجمه اصول کافی ، ج ۳ ، ص ۴۰ ، شماره حدیث : ۱۵۰۳
      ترجمه : سماعه گوید : به امام صادق عرض کردم : به من خبر ده آیا اسلام و ایمان دو چیز مختلفند ؟ گفت : ایمان شریک اسلام می شود ولی اسلام شریک ایمان نیست ، عرض کردم : آن دو را برایم وصف کن ، گفت : اسلام شهادت به یگانگی الله و تصدیق رسول الله است که به سبب آن خونها از ریختن محفوظ می ماند و زناشویی و میراث به اجرا می گردد و جماعت مردم طبق ظاهرش رفتار می کنند.

      *عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبـَا عـَبـْدِ اللَّهِ ع يـَقـُولُ إِنَّ الْإِيمَانَ يُشَارِكُ الْإِسْلَامَ وَ لَا يُشَارِكُهُ الْإِسْلَامُ إِنَّ الْإِيمَانَ مَا وَقَرَ فِى الْقُلُوبِ وَ الْإِسْلَامَ مَا عَلَيْهِ الْمَنَاكِحُ وَ الْمَوَارِيثُ وَ حَقْنُ الدِّمَاءِ وَ الْإِيمَانَ يَشْرَكُ الْإِسْلَامَ وَ الْإِسْلَامَ لَا يَشْرَكُ الْإِيمَانَ.
      سند : ترجمه اصول کافی ، ج ۳ ، ص ۴۱ ، شماره حدیث : ۱۵۰۵
      ترجمه مختصر : امام صادق گفت : … اسلام چیزی است که زناشویی و میراث و حفظ خون سبب آن شود ، …

      * قال النبی : امرت ان اقاتل الناس حتی یقولوا لا اله الا الله فمن قال لا اله الا الله عصم منی نفسه و ماله.
      سند : صحیح بخاری ج ۴ ص ۵۸
      واقعا چه سخن بی معنی که اسلام باعث حفظ جان می شود و اگر کسی اسلام را قبول نکرد جان و مالش در خطر است.
      در رساله های مراجع شیعه ، مسئله اول در مورد تحقیق از اصول دین می باشد یعنی باید از اصول دین مثل توحید ( یگانگی الله ) ، نبوّت و معاد تحقیق کرد اما خود آخوندهای شیعه به این حرف خود اعتقاد ندارند به دلیل اینکه اگر شخصی با تحقیق قرآن و اسلام و نبوت را رد کند توسط آخوندها تکفیر می شود و به عنوان مرتد ترور می شود.
      این عبارت ” اسلام حافظ جان افراد است” بسیار پیش پا افتاده و مسخره است زیرا حتی اگر اسلام را قبول کنید ، به دو راه می رسید که باید یکی را انتخاب کنید ، یکی راه اهل سنت است و دیگری راه اهل تشیع و می دانید که اگر اهل سنت باشید توسط اهل تشیع تکفیر می شوید و بالعکس.
      و بسیاری از اختلافات و جنگهای جهان در طول زمان بشریت به خاطر دین و دینداری بوده و امروزه شاهد آن هستیم که جمهوری ننگین اسلامی و گروه تروریستی حزب الله با نام شیعه ، صدور تروریسم می کنند و جهان را نا امن کرده و دست به کشتار مخالفین خود زده اند و می زنند و از آن طرف گروه های تکفیری اهل سنت مثل داعش و … دست به تکفیر و ترور و کشتار مردم می زنند و همینطور دیگر ادیان ابراهیمی.
      آیا واقعا دین باعث اختلاف نشده است؟
      یکی میخواهد مسلمان باشد و یکی دیگر میخواهد بی دین باشد. چرا مسلمان عقیده و مذهب خود را باید به دیگران تحمیل کند و دیگران را نجس بداند؟
      اگر دین برای سعادت اخروی آمده است پس چرا باعث این همه تفرقه در جهان شده است ؟
      سخن در این مسائل بسیار است و موضوع بحث این کتاب نیست. اگر کسی نیاز به احترام دارد باید خود ابتدا احترام بگذارد و احترام ببیند که این رابطه دو طرفه است و صرف نظر از اینکه خردگرایان و روشنفکران واقعی فقط منتقد هستند و توهین نمی کنند ، همچنان که در گذشته توهین نکرده اند.

      این موارد را بخون. بخشی از کتاب من است

  5. بزرگوار یه سوال و جواب ساده ست.فردی سوال پرسید اگه در حین نماز احساس کنیم منی از الت خارج شده حکمش چیه..اونم جواب داد.

  6. سلام.
    عجب نمازی است این نماز واژنی !!!!!!!!!!!!
    گفته شده دست به ریش بزند نماز باطل است ، اونوقت انگشت بکنند در واژن مبارک و مشغول چک کردن اوضاع پایین تنه بشوند و ببینند اگر خونی بود پس نماز باطل است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!
    واقعا منبع خبر درست است ؟ ……. که اگر چنین باشد واقعا باید به مسلمانان تبریک گفت بابت این همه عمیق شدن در موضوعات خلقت !!!

  7. باید خوشحال بود که کسانی این متن و تفسیر را جدی گرفته و سعی کرده اند هدف آن که تشویق به تفکر است را درک کنند و توضیحات مفیدی بر آن بیفزایند بدون اینکه توهین کنند و یا اعضای تناسلی دیگری را مورد حمله قرار دهند. البته به قول شاعر: چون قافیه تنگ آید، شاعر به جفنگ آید، ابراز وجود این آقایان مانند راوندی در واقع متن و تفسیر را تایید می کند. آز آقای حسین باید هم تشکر کرد و هم آموخت. نوع دانشمندی جعفر صادق نه به علت کشف و اختراع چیزی و یا نظریه ای علمی است. این لقبی است که ملاها به او داده اند و علتش بر میگردد به دو مسئله بسیار سودآور و درآمد زا برای این قشر. اول او شیعه گری را از یک بهانه که ایرانی ها از آن برای مخالفت با خلفا استفاده می کردند تئوریزه کرد و تمام عمر مشغول دستور برای کشتن مخالفان این تئوری بود و گاهی هم خود دست به این اقدام می زد (حدیث های فراوانی در این باره هست که مورد تایید آخوند ها (به عنوان حدیث محکم) هستند و تئوری دیگر مسئله آمام زمان است. چون این او بود که برای اولین بار در مقابل طرفدارانش که از مماشات او با خلفای اموی و عباسی (او در اواخر خلافت امویه و اوایل خلافت عباسی می زیست) انتقاد می کردند و او را به خروج دعوت می کردند، می گفت یک امام خروج خواهد کرد ولی او من نیستم. به همین ترتیب امامان دیگر پس از او موسای کاظم، ( که برخلاف خواست پدر به امامت رسید چون جعفر صادق در زمان حیاتش اسماعیل را به عنوان جانشین انتخاب کرده بود و بعد از مرگ او پسرش محمد یعنی نوه خود را به جانشینی انتخاب کرد که البته کسانی دور موسای کاظم فرزند سوم جعفر صادق را گرفتند و او را امام خواندند. از همین جا مذهب اسماعیلیه بوجود آمد) رضا، جواد (که فرزند رضا بودن او جای شک و تردید بسیار دارد چون تنها فرزند رضا است و مادرش یک برده سفید پوست به نام خیرزان است که مدت کمی بعد از خریدش جواد را بدنیا آورد و جواد سیاه پوست بود و رضا خود پوست سفیدتری حتی از معمول اعراب داشت و برادر رضا هم فرزندی رضابودن او را رد کرد و بالاخره قیافه شناسان استخدامی رضا او را فرزند او شناختند (همین واقعه باعث مرگ رضا بدست همسرش بدستور مامون بود). این فرضیه (امام بعدی می آید و با خلیفه درگیر شده قدرت از دست او خارج می کند) تا علی عسگری ادامه داشت تا بعد از مرگش چون فرزندی نداشت، حواریون او برای ادامه گرفت حق امام، امام زمان را برای او درست کردند که همه جریانش را می دانند. بله دانشمند بودن جعفر صادق برای ملاها بسیار سودآور بوده است.

  8. من باورم نميشه كه هنوز كسي اين چيزهارو بخونه و تحليل كنه. واقعا كاري مهمتر از اين نداريد؟ 🙂

  9. یک نفر از امام سئوالی کرده و جواب شنیده که در اینصورت نماز باطل هست یا نه ؟یعنی هیچ ایرادی به ترون نمیرسه به این چیزها ایراد میگیرید؟
    یعنی شما فرق بین بررسی وجود منی یا حیض که موجب باطل شدن نماز میشه و برای ادامه نماز باید از پاک بودن مطمئن بود را با بازی با ریش که ربطی به نماز یا درست بودن اون نداره را نمیفهمید؟

    1. دوست نازنین

      انسان خردمند و عاقل با خواندن هر مطلبی باید اول گوینده مطلب را بنگرد و سپس عاقلانه یا غیر عاقلانه بودن آن مطلب را .
      دلیل اینکه گوینده را بشناسد این است که اگر گوینده مطلب شخص دانا و سرشناسی باشد انتظار شنیدن مطلب یاوه از ایشان نیست و عاقل آنرا نمیپذیرد. اما اگر گوینده شخصی ناشناس و عامی باشد نباید از او انتظار کلام عالمانه داشت.

      لطف بفرمایید کمی در این متن دقت بفرمایید.
      گوینده مطالب فوق شخصی است که به ادعای شیعیان یک دانشمند بزرگ بوده و نظریات فوق تخصصی علمی ادا میکرده و بنا بر ادعای برخی از روحانیون شیعه, دانشمند بزرگ تاریخ, انیشتن از نظریات وی بهره میبرده.
      حال که دانستیم گوینده مطالب چه کسی است, نگاهی میکنیم به مطالب ادا شده از ایشان.
      ایشان میفرماید اگر زنی که در نماز است و گمان می‌برد که حیض شده است, دستش را داخل واژنش ببرد و موضع را لمس نماید، پس اگر چیزی دید، نمازش را قطع کند و اگر چیزی ندید پس نمازش را تمام کند.

      حال با توجه به این ادعا (با پوزش) همسر, خواهر, یا مادر شما در حین نماز دستش را وارد واژنش کند که ببیند حیض شده یا خیر, شما این کار وی را عاقلانه و صحیح میدانید ؟؟
      اصلان مگر وارد کردن انگشت در واژن در هنگام نماز کار ساده ای است با وجود پوشیدن چند لایه لباس و احیانا شلوار و لباس زیر ؟؟
      آیا صرف انجام همین کار دلیل برهم خوردن تمرکز و برهم خوردن نماز نمیشود ؟؟

      آیا بیان این مطالب از دید شما عاقلانه و خردمندانه است ؟؟؟

      کدام انسان عاقلی در حین نماز حتی اگر تصور کند که حیض شده دستش را داخل لباس زیرش میکند و انگشتش را در واژنش فرو میکند ؟؟؟؟
      ایراد من بر خود مطلب نیست بلکه ایراد بر شما و همفکران شماست که بدون تحقیق و بدون تفکر مطالبی را که صرفا چند آخوند مفتخور نوشته اند را عاقلانه تصور میکنید.
      فراموش نکنید هدف من و این سایت نه تمسخر کسی است و نه توهین به کسی بلکه زدن تلنگر به جوانانی است که بدون تفکر و تحقیق مطالب بیهوده را به نام دین و مذهب میپذیرند.
      و صد البته تاکنون نیز موفق بوده ایم و جوانان بسیار زیادی نوشته اند که با خواندن مطالب سایت و تحقیق در مورد آنها به پوچ بودن اعتقاداتی که از کودکی در ذهن شان کرده اند, پی برده اند.

      شما نیز لطف بفرمایید بدون اینکه تصور کنید کسی به شما اهانتی کرده و یا شماره مورد تمسخر قرار داده مطالب را با عقل و خردتان درک کنید, آنگاه حتما خواهید فهمید که چه مطالب و یاوه هایی را به نام دین و مذهب و فقط برای به بردگی کشیدن اذهان ما نوشته شده را به خورد ما داده اند.

  10. جناب دکترم. روشنگر
    محدویت دانایی شما وکمی بهره تان از فهم علم دین وبکار گیری خرد صحیح در آن، دلالت بر بطلان برخی مسائلی که در دین وآیینی وجوددارد وبزرگان آن پیرامون آن سخن گفته اند نخواهد بود.
    توجه فرمایید!
    ابتنای احکام بر محوریت یک سلسله دلائلی که مادة المواد آن بر یقینیات می باشد قرار گرفته است که این دلائل بر پذیرش خرد حقیقی می باشد.
    لذا صرف ایراد گرفتن بر برخی مسائل که از شاخ وبرگهای عملی عبادی آن است بدون توجه به برخی خصوصیاتی که در آن ملاحظه شده است را نه عقل صحیح حقیقی آن را مورد قبول واقع قرار می دهد ونه عاقلی به طور مطلق آن را می پذیرد.
    شما اگر با قطع به حاذق بودن طبیبی به او مراجعه نمایید وصحت ادعای طبابت اورا یا از شنیدن از کسی که به اواعتماد دارید ویا با تجربه نمودن شخص او ونیز راههای دیگر پی برید ،اگر در مقام معالجه علاوه بر دارو ، انجام برخی امور فیزیکی را از شما خواستار گردد ،آیا برشما ویا آنکه اشراف برانجام آن اموررا از شما دارد سزاوار می باشد که حکم بر این طبیب به عدم علم وخرافه بودن در درخواستش نماید؟! و آیا عقلای عالم بریک چنین شخص ومثل او که حکم بر خرافه بودن خواسته آن طبیب نموده را، مورد سرزنش قرار نمی دهند.؟!
    این یک مثال ساده ای بوده برای فهمیدن شما وامثال شما ،چه آنکه بنده مکرر دیده ام که برخی افراد در مقام معالجه که به طبیب حاذقی مراجعه می نمایند با برخی دستورات او ازدید خرافه واینکه از عقل به دور است برخورد داشته اند.
    شما ادعای خرد وعقل نموده اید!.آیا در بیان حکمی از احکام دینی که برای خود مبتنی بریک سلسله باید ها ونبایدهایی است وعالم به آن ،آن را بیان دارد ، وهیچ منافات با حقیقت خرد با توجه به آنکه فرد آن را مبتنی بر اصول مسلم که محفوف با دلائل عقلی قطعی است نداشته باشد باز خرد شما آن را خرافه فرض خواهدداشت؟!
    در هر صورت ما چون منتظر بیان اشکالات شما بر این مطالب هستیم به همین مقدار بسنده نموده وبرخی بیانات خود را بعد از سخنان شما جواب خواهیم داد.
    اما در خصوص روایاتی که به عنوان خرافه نقل نمودید:
    اولا در اعتقاد یک موحد برای خداوند اوامر ونواهی می باشد که خواسته خداوند است ،
    زیرا یک موحد که معتقد به خالقی که اورا ازکتم عدم به عرصه وجود آورده است بوده، در نهایت با دلائل متقن عقلی که برای او وجوددارد قائل به انجام نماز وادای آن بروفق آنچه که از او خواسته شده است می باشد.وبدیهی است که این نماز برای خود حدود ومقررات وآدابی دارد که برخی از حکمت آن برای او معلوم وبرخی نا معلوم است .وصرف نامعلوم بودن برخی حکمتها وعلل ،در انجام وعدم انجام مواردی ،خرد او حکم به منتفی بودن ویا خرافه بودن آن نمی تواند دهد.
    چه آنکه خرافه بودن یک فعل آنجاست که هیچ مستند شرعی در نزد متشرع برای آن نبوده وبا اصول عقلی قطعی مغایرت داشته باشد ودر غیر این صورت نزد متشرع قراردادن آن داخل خرافه به دور از خرد خواهد بود.
    وملاک تشخیص خرد در این میان، آن خردی است که واقعا مصیب به واقع عینی است ودر غیر این صورت چه بسا هرکسی به آنچه فکر ورأی وخواسته او پذیرفته را به عنوان خرد عرضه دارد واین نزد همه عقلای عالم مردود می باشد.
    وثانیا چنانکه گفته شده نماز دارای حدودی است که اگر آن حدود در حین نماز مراعات نگردد ویا در بین نماز حادث شود نماز را به بطلان می کشاند. لذا جناب دکتر گرامی اگر شما کمی به تاریخ عرب زمان نبی صلی الله علیه وآله وبعد او مراجعه می نمودید وسوالاتی که از ناحیه آنها واقع می گشت را مطالعه قرار می دادید این چنین زبان خویش را آزاد در نسبت خرافه بودن یک چنین احکامی را به ساحت دین روا نمی داشتید!
    وثالثا اگر توجه نموده باشید شخص در گمان خود احساس رطوبت وخارج شدن خون از خود می نماید واین در قلب انسان دچار تردد وشک واضطراب قلبی خواهد شد ،لذا امام برای خارج شدن از این ترددی که برای این شخص حادث شده اورا برای رفع آن به عمل آنچنانی فرا می خواند .وما هیج جا ندیدیم که انجام این گونه را امام به قصدوجوب دانسته باشد ویا آن را معرفی کرده باشد.
    ورابعا در هیچ کدام از روایاتی که در احکام وجوددارد دیده نشده بازی با ریش سبب بطلان نماز گردد که تا آن را معارض با دوروایت دیگری که نقل شده قرار دهیم!
    ونیز این مربوط به برخی مسائل فقهی می باشد که در این مکان جای بحث از آن نیست، ودر وسائل اگر ملاحظه فرموده باشید عبث الرجل را در ذیل باب برخی مکروهات قرار داده است .
    لذا مجرد وجود کلمه وجوب ویا کراهت ویا انقطاع وامثال اینهادر الفاظ حدیث ، بر موازین فقه الحدیث ، در همه جا دلالت بر معنای اصلی خود ندارد ودر این میان قرائن حالیه ومقالیه می بایست مدنظر باشد
    در هر صورت نتیجه ای که از کلام قابل حصول است ،صرف برخورد به برخی احکام ،قول به خرافه بودن آن دادن خارج از میزان خرد می باشد.
    بلی جناب دکتر اگر شما تبحر در علوم دینی دارید می توانید با ادله بیان نمایید که این به این دلایل از امام صادر نشده است ،ومحض ایراد براین کونه احادیث از شما که به دنبال خرد هستید با توجه به آنکه اصول مسلم دینی برای شما هنوز در شک وگمان است به دور از باور های اهل خرد می باشد

  11. اگر مسائل جنسی رو از اسلام پاک کنیم مسلمانان لال میشوند

Comments are closed.