عده اى از حوزويان كه فكر ميكنند در ميان ٨٠ ميليون ايرانى فقط كسانى كه عمامه بر سر دارند ميفهمند و باقى مردم نادان هستند، در توضيح در مورد اين حديث نوشته اند .
علامه مجلسى در زير اين حديث در مورد كلمه عجم توضيح داده است و گفته است كه عجم يعنى كسى كه مخالف اسلام و دين خدا باشد خواه آن شخص عرب باشد يا غير عرب.
برای رد این ادعا متن خود روایت را میبینیم که شيخ عباس قمى در زير حديث در مورد كلمه عجم توضيح داده, نوشته است:
خوب در اینجا ديديد كه آخوندها و حوزویان اثبات كردندكه فقط دروغ و خرافات و جهل توليد ميكند و آنرا به خورد مردم میدهند.
رسوا شدن ملا محمد باقر مجلس
در ادامه، ادعاهاى دانش آموختگان حوزه, توضيح علامه مجلسى در زير اين روايت را در مورد معناى كلمه عجم را برايتان مينويسم و دروغ اين علامه شياد را برايتان افشا ميكنم.
علامه مجلسى در زير اين روايت نوشته است:
به روايتى عجم به كسانى گفته ميشود كه مخالف اسلام هستند كه حتى اعراب غير مسلمان را نيز ميتوان به اين لفظ خواند.
براى اينكه اثبات كنيم علامه مجلسى سوادش در حد مكتب خانه هاى قديم بوده, به سراغ كتاب خود مسلمانان يعنى قرآن ميرويم.
در آيه ٤٤ از سوره فصلت آمده است كه: وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً أَعْجَمِيّاً لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ (٤٤ فصلت)
ترجمه: اگر قرآن را به عجمى آورده بوديم حتما ميگفتند چرا عربى و عجمى است جدا نشده است(يعنى چرا براى ما اعراب قابل فهم نيست)
در اينمورد سيوطى از بزرگترين مفسرين مسلمان در كتاب دارالمنثور روايتى آورده بدين مضمون:
– قال قتادة: لو أنزله الله عجمياً لكانوا أخسر الناس به لأنهم لا يعرفون العجمية . أخرجه عبد الرزاق و عبد بن حميد و ابن جرير ( ذكرها السيوطي في الدر المنثور تعالى ٦ \٣٢٢) .
ترجمه: قتاده روايت ميكند كه: اگر قرآن را به زبان عجمى آورده بوديم، اعراب بدليل عدم فهم و درك آن جزو خاسرين ميبودند.
در اين قسمت به يك آيه ديگر در قرآن ميپردازيم.
در آيه ١٠٣ از سوره نحل در پاسخ به كسانى كه محمد را متهم ميكرده اند كه شخصى (جبر بقال – سلمان فارسى يا يك غلام اهل آفاريقا) قرآن را به او مى آموزد، ميگويد: وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ (١٠٣ نحل)
ترجمه: و ما ميدانيم كه آنها ميگويند يك انسان اين مطالب را به او مى آموزد، (بايد بدانند) كه زبان آن شخص عجمى است ولى اين مطالب به زبان عربى است.
پس با توجه به آيات خود قرآن ميتوان گفت كه عجم به كسى گفته ميشود كه زبان عربى را صحبت نميكند و به غير عرب عجم گفته ميشده و ارتباطى نيز با دين و اعتقاد و نژاد او ندارد، بر خلاف ادعاى مضحك مجلسى.
ولى بايد بدانيم كه در آن زمان اعراب چه كسانى را بعنوان عجم نامگذارى ميكرده اند.
سرى به يكى از معتبرترين لغتنامه هاى عربى يعنى كتاب مجمع المعانى الجامع ميرويم تا ببينيم اين كتاب كلمه عجم يا زبان عجم را چه معنا كرده است.
در تصوير بعدى به وضوح توضيحات را نوشته ام ولى در اينجا نيز تكرار ميكنم كه:
الف: عجم يعنى مخالف و متضاد عرب
ب: لفظ عجم به روميان و فارسها(ايرانيها) اطلاق ميشده
پس همانطور كه ديديد كلمه عجم در روايت مورد نظر اشاره به مردمانى با زبان غير عربى دارد و از آنجا كه در توضيح دوم روايت به وضوح نام فارسها و فروش زنانشان در مدينه و به بردگى درآوردن مردانشان توط اعراب آمده است، پس هيچ شكى باقى نمى ماند كه منظور امام صادق از عجم و اعاجم همان ايرانيان بوده است.
اين همان امام دانشمند شيعيان است كه نمونه بارز يك فاشيست عرب است.
براى اثبات نژاد پرستى و فاشيسم عربى ميتوان به صدها روايت ديگر نيز اشاره كرد.