Warning: The magic method Gallery_Video::__wakeup() must have public visibility in /customers/6/a/1/eslam.nu/httpd.www/wp-content/plugins/gallery-video/video-gallery.php on line 72
Warning: "continue" targeting switch is equivalent to "break". Did you mean to use "continue 2"? in /customers/6/a/1/eslam.nu/httpd.www/wp-content/plugins/telegram-for-wp/inc/Notifcaster.class.php on line 318
Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /customers/6/a/1/eslam.nu/httpd.www/wp-content/plugins/gallery-video/video-gallery.php:72) in /customers/6/a/1/eslam.nu/httpd.www/wp-includes/feed-rss2.php on line 8
نوشته آیا امام مهدی با خود صلح میآورد؟ (۲) اولین بار در پدیدار شد.
]]>در بخش اول این مقاله که درمورد زمان ظهور مهدی, امام دوازدهم شیعیان میباشد, از توحش رفتاری, اعدام و تبعید, بریدن دست و پا و ده ها مورد از کارهای دیگر ایشان در برخورد با مردم و مخالفین و همچنین تقسیم بندی مردم برای شما نوشتیم. در ادامه این مقاله نیز موارد دیگری را از دل کتب علمای شیعه بیرون کشیده ایم که خدمت شما عزیزان ارائه میکنیم.
برای خواندن قسمت اول مقاله اینجا را کلیک کنید.
با وجود این همه روایت و حدیثی که در تمامی کتب شیعه موجود است, آیا چنین شخصی برای برقراری صلح در جهان خواهد آمد؟؟؟
پینوشتها:
۲۳. آل عمران (۳) آیه ۸۴
۲۴. عن ابی بکیر، قال: سألت دبا الحسن(علیه و السلام) عن قوله: ( وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ) قال: « أنزلت فی القائم (علیه و السلام)، إذا خرج بالیهود، و النصاری، و الصائبین، و الزنادقه، و أهل الرده، و الکفار فی شرق الأرض وغربها، فعرض علیهم الإسلام، فمن أسلم طوعاً أمره بالصلاه و الزکاه، و ما یؤمر به المسلم و یجب لله علیه، و من لک یسلم ضرب عنقه حتی لا یبقی فی المشارق و المغارب أحد إلا وحده الله ».
قلت:- جعلت فداک- إنالخلق أکثر من ذلک؟ فقال: « إنت الله إذا آراد آمراً. قلل الکثیر و کثر القلیل ». عیاشی، تفسیر، ج۱، ص ۱۸۳؛ نورالثقلین، ج۱، ص ۳۶۲؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۴۹؛ تفسیر صافی، ج۱، ص ۲۶۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۴۰٫
۲۵- نساء (۴) ایه ۱۵۹٫
۲۶- عن شهر بن حوشب، قال لی الحجاج: یا شهر: آیه فی کتاب الله و قد أعیتنی؟ فقلت: أیها الأمیر أیه آیه هی؟ فقال: قوله: ( وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ) و الله؛ إنی لآمر بالیهودی و الانصرانی، فأضرب عنقه، ثم أرمقه یعینی فما اراه یحرک شفتیه حتی یخمد فقلت أصلح الله الأمیر. لیس علی ما قلت: قال: کیف هو؟ إن عیسی بن مریم ینزل قبل یوم الاقیامه إلی الدنیا. فلا یبقی أهل مله یهودی و لا نصرانی إلا آمن به قبل موته، و یصلی خلق المهدی (علیه و السلام) قال: و یحک أنی لک هذا. و من دین جئت به؟ فقلت: حدثنی به محمد بن علی بن الحسین بن علی ابن ابی طالب، فقال: جئت بها من عین صافیه ». تفسیر قمی، ص ۱۴۶؛ احقاق الحق، ج۱۳، ص ۳۳۲؛ العراض الواضحه، ص ۲۰۹؛ بحار الانوار، ج۱۴، ص ۳۴۹٫چ
ابن اثیر می گوید: در آن روزگار هیچ اهل ذمه ای نمی ماند که جزیه بپردازد. شاید مراد این باشد که اهل ذمه یا اسلام می آورند یا کشته می شدند. البته روایاتی نیز بر خلاف این معنا وارد شده است؛ نهایه، ج۵، ص ۱۹۷٫
۲۷- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) : « لا تقوم الساعه حتی تقاتلوا الیهود، فیفر الیهوی و راء الحجر، فیقول الحجر: یا عبدالله؛ یا مسلم: هذا یهودی و رائی ». احمد، مسند، ج۲، ص ۳۹۸، ۵۲۰٫
۲۸- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« … حتی أن الشجره و الحجر ینادی؛ با روج الله؛ هذا یهودی، فلا یترک مممن کان یتبعه أحداً إلا قتله ». احمد، مسند، ج۳، ص ۳۶۷؛ حاکم، مستدرک، ج۴، ص ۵۰۳؛ ر.ک: ابن حماد، فتن، ص ۱۵۹؛ ابن ماجه، سنن، ج۲، ص ۱۳۵۹٫
۲۹- عن أبی عبدالله (علیه و السلام) : قلت:- جعلت فداک- لا یزال القائم فیه دبداً ( فی مسجد السهله ) قال: « نعم » قلت: فما یکون من دهل الذمه عنده؟ قال: « یسالمهم کما سالمهم رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، و یؤدون الجزیه عن ید و هم صاغرون ». بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۷۶٫
۳۰- یکی از فرقه های اسلامی است. به عقیده ی آنان، با داشتن ایمان، گناه ضرری نمی رساند، و با کفر، طاغت و عمل نیک سودی ندارد. بعضی می گویند: به عقیده ی اینان ایمان فقط قول است و به عمل نیاز ندارد. ر.ک: مجمع البحرین، ج۱، ص ۱۷۷٫
۳۱- عن أبی جعفر(علیه و السلام) : « ویح؛ هذه المرجئه إلی من یلجؤون غداً إذا قام قائمنا؟ ». قلت: أنهم یقولون: لو قد کان ذلک کنا و أنتم فی العدل سوائ. فقال: » من تاب تاب الله علیه، و من أسر نفاقاً فلا یبعد الله غیره، و من أظهر شیداً أهرق الله دمه ». ثم قال: « یذبحهم- و الذی نفسی بیده- کما یذبح القصاب شاته- وأومأ بیده إلی حلقه- قلت: إنهم یقولون: إنه إذا کان ذلک استقامت له الأمور، فلا یهریق محجمه دم، فقال: « کلا و الذی نفسی بیده؛ حتی نمسح و أنتم العرق والعلق ». و أومأ بیده إلی جبهته ». نعمانی، غیبه، ص ۲۸۳؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۵۷٫
۳۲- عن أمیر المؤمنین إنه قال عند ما مر علی قتلی الخوارج، و هم صرعی، فقالک « لقد صرهکم من غرکم »: قبل: و من غرهم؟ قال: « الشیطان و أنفس السوء ». فقال أصحابه: قد قطع الله دابرهم إلی آخر الدهر، فقال: « کلا و الذی نفسی بیده؛ و انهم لفی أصلاب الرجال و أرحام النساء، لا تخرج خارجه إلا خرجت بعدها مثلها حتی تخرج خارجه بین الفرات و دجله مع رجل یقال له: الأشمط یخرج إلیه رجل منا أهل البیت، فیقتله، و لا تخرج بعدها خارجه إلی یوم القیامه… ». مروج الذهب، ج۲، ص ۴۱۸٫
۳۳- بتریه یکی از فرقه های زیدیده از پیروان کثیر النوی می باشند. آنان عقاید مشابهی با سلیمانیه یکی دیگر از فرقه های زیدیه دارند. در اسلام و کفر عثمان توقف و تردید دارند. در مسائل اعتقادی مشرب اعتزال و در فروع فقهی بیش تر پیرو ابو حنیفه هستند. گروهی از آنان نیز پیرو شافعی یا مذهب شیعه می باشند؛ بهجه الآمال، ج۱، ص ۹۵؛ ملل و نحل، ج۱، ص ۱۶۱٫
۳۴- عن أبی جعفر(علیه و السلام) : « إذا قام القائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سار إلی الکوفه، فیخرج منها بضعه عشر آلاف أنفس یدعون « البتریه » علیهم السلاح، فیقولون له: ارجع من حیث جئت، فلا حاجه لنا فی بنی فاطمه، فیضع فیهم السیف حتی یأتی علی اخرهم ». ارشاد، ص ۳۶۴؛ کشف الغمه، ج۳، ص ۲۵۵؛ صراط المستقیم، ج۲، ص ۳۵۴؛ روضه الواعظین، ج۲، ص ۲۶۵؛ اعلام الوری، ص ۴۳۱؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۲۸٫
۳۵- الباقر (علیه و السلام) : « … و یسیر إلی الکوفه، فیخرج منها سته عشر ألفاً من البتریه شاکین فی السلاح قراء القرآن، فقهاء فی الدین، قد قرحوا جباههم، و سمروا ساماتهم و عمهم النفاق، و کلهم یقولون: یا ابن فاطمه، ارجع. لا حاجه لنا فیک فیضع فیهم علی ظهر النجف عشیه الاثنین من العصر إلی العشاد. فیقتلهم أسرع من جزر جزور، فلا یفوت منهم رجل، و لا یصاب من أصحابه أحد، دماؤهم قربان إلی الله ». دلائل الامامه، ص ۲۴۱؛ طوسی، غیبه، ص ۲۸۳؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۱۶؛ بحار الانوار، ج۲، ص ۵۹۸٫
۳۶- عن أبی عبدالله (علیه و السلام) قال: « یقتل القائم حتی یبلغ السوق- قال- فیقول له رجل من ولد دبیه: إنک لنجفل الناس أجفال التعم، فبعهد من رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) أو بماذا؟ قال: و لیس فی الناس رجل أشد منه بأساً. فیقوم إلیه رجل من الموالی، فیقول له: لتسکتن أو لأضربن عنقک، فعند ذلک یخرج القائم عهداً منرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ». اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۸۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۸۷٫
۳۷- عن الصادق (علیه و السلام) : « إذا خرج القائم خرج من هذا الأمر من کان یری أنه من أهله، و دخل فیه شبه عبده الشمس و القمر ». نعمانی، غیبه، ص ۳۱۷؛ طوسی، غیبه، ص ۲۷۳؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۶۳، ۳۲۹٫
۳۸- عن أبی جعفر (علیه و السلام) : « إذا قام القائم (علیه و السلام) عرض الإیمان علی کل ناصب، فإن دخلفیه بحقیقه و إلا ضرب عنقه، أو یؤدی الجزیه کما یؤدیها الیوم أهل الذمه، و یشد علی وسطه الهمیان، و یخرجهم من الأمصار إلی السواد:. کافی، ج۸، ص ۲۲۸؛ تفسیر فرات، ص ۱۰۰؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۷۲٫
و مثله عن الصادق (علیه و السلام) باختلاف.
۳۹- مرآه العقول، ج۲۶، ص ۱۶۰٫
۴۰- عن أبی بصیر، عن أبی عبدالله (علیه و السلام) قلت: « فمن نصب لکم عداوه؟ فقال: « لا، یا أبا محمد. ما لکم خالفنا فی دولتنا من نصیب، إن الله قد أحل دماءهم عند قیامقائمنا، فالیوم محرم علینا و علیکم ذلک، فلا یغرنک أحد، إذا قام قائمنا انتقم لله و لرسوله و لنا أجمعین ». بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۷۶٫
۴۱- فتح (۴۸) آیه ۲۵٫
۴۲- عن الصادق (علیه و السلام) فی تفسیر قوله: (لَوْ تَزَیلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ) قال: (علیه و السلام) : « إن الله ودائع مؤمنین فی أصلاب قوم کافرین و منافقین، و قائمنا لن یظهر حتی تخرج ودائع الله فإذا خرجت ظهر، فیقتل الکفار، و المنافقین ». کمال الدین، ج۲، ص ۴۶۱؛ المحجه، ص ۲۰۶؛ احقاق الحق، ج۱۳، ص ۳۵۷٫
۴۳- قال أبو عبدالله (علیه و السلام) : « و لو قد قام القائم (علیه السلام) ما احتاج إلی مساءلتکم عن ذلک، و لأقام فیکثیر منکممن أهل النفاق حد الله ». التهذیب، ج۶، ص ۱۷۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص ۳۸۲؛ ملاذ الخیار، ج۹، ص ۴۵۵٫
۴۴- قال الحسین (علیه و السلام) : « … یا ولدی علی؛ والله؛ لا یسکن دمی حتی یبعث الله المهدی؛ فیقتل علی دمی من المنافقین الکفره الفسقه سبعین ألفاً ». ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص ۸۵؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص ۲۹۹٫
۴۵- عن أبی جعفر إا قام القائم (علیه و السلام)… ثم یدخل الکوفه، فیقتل بها کل منافق مرتاب، و یهدم قصورها، ویقتل مقاتلیها حتی یرضی الله عزوجل ». اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۸؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۸٫
۴۶- حجر (۱۵) ایه۳۸٫
۴۷- عن وهب بن جمیع، قال: سألت أبا عبدالله (علیه و السلام) عن قوله إبلیس (قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یوْمِ یبْعَثُونَ* فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ* إِلَى یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ). قال له وهب: – جعلت فداک- دی یوم هو؟ قال: « یا وهب أتحسب أنه یوم یبعث الله فیه الناس؟ إن الله أنظره إلی یوم یبعث فیه قائمنا، فإذا بعث الله قائمنا کان فی مسجد الکوفه، و جاء إبلیس حتی یجثو بین یدیه علی رکبتیه فیقول: یا ویله من هذا الیوم. فیأخذ بناصیته فیضرب عنقه، فذلک الیوم هو الوقت المعلوم ». عیاشی، تفسیر، ج۲، ص ۲۴۳؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۵۱؛ تفسیر صافی، ج۱، ص ۹۰۶؛ تفسیر برهان، ج۲، ص ۳۴۳؛ بحار الانوار، ج۶۰، ص ۲۵۴٫
نوشته آیا امام مهدی با خود صلح میآورد؟ (۲) اولین بار در پدیدار شد.
]]>