ترس از جهنم مهمترين و شايعترين روش قرآن

Print Friendly, PDF & Email

روش غالب و اصلی قرآن برای فراخواندن مردم به ايمان، ترس است، ترس از جهنم و ترس از كشتار دنيوی.در اينجا ترس از جهنم را بررسی می‌كنيم. قرآن مخصوصا سوره های مكی، مثل جزء سی‌ام، مملو از ترس و تهديد از جهنم برای وادار كردن مردم به ايمان است. حدود ۲۵% از آيات قرآن در مورد قيامت است. در مورد هيچ موضوعی به اندازه‌ی قيامت آيه وجود ندارد. بندرت می‌توان صفحه‌ای از قرآن را مشاهده كرد كه در آن تهديدی به عذاب اخروی وجود نداشته باشد. قرآن بصراحت

ترس را پيش نياز ايمان می‌داند.

مثلا: لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿١٦﴾

ترجمه: برای آنها از بالاى سرشان چترهايى از آتش است و از زير پايشان [نيز] طبقهايى [آتشين است] اين [كيفرى] است كه خدا بندگانش را به آن می‌ترساند اى بندگان من از من بترسيد (۱۶)

در اين آيه بصراحت ذكر شده كه خدا با ذكر عذابهای اخروی مردم را می‌ترساند, تا مردم از او بترسند يا بعبارت ديگر گفته های محمد را از روی ترس بپذيرند. همچنين در آيه‌ی زير:

نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ﴿ق ۴۵﴾

ترجمه: پس به قرآن هر كه را از تهديد مى‌ترسد پند ده (۴۵)

اين آيه نيز بصراحت, زمينه‌ی‌ پذيرش قرآن را تهديد به عذاب می‌داند نه استدلال و تعقل.

از طرف ديگر عذابهای اخروی آنچنان بزرگ و وحشتناك و جاودانه توصيف شده اند كه ترس را بر جان و عقل آدمی مستولی می‌كند و راه فكر و استدلال و نقد را مي بندد. ترساندن و شكنجه و تنبيه همان روش بدوی عقب افتاده‌ی بشر است كه مهمترين راه تربيت كودكان و يا اداره‌ی جامعه را تهديد می‌دانست و اين تهديدكردن حيرت انگيز، خصلت بدوی محمد است كه به خدا نسبت داده شده است.

برای اينكه كسی به دين معتقد شود ابتدا بايد مطالب آن دين را فارغ از هرگونه حالت عاطفی، اعم از محبت و نفرت و ترس و طمع، مورد بررسی علمی و عقلی قرار دهد و اگر آنها را كاملا درست و همراه با معجزه يافت آن دين را قبول كند. اما دخالت هر يك از عواطف و مخصوصا ترس، امكان بررسی بی‌طرفانه را ازبين می‌برد. چون با وجود ترس فرد به صحت مطلب نمی‌انديشد بلكه به زجر و شكنجه هائی می‌انديشد كه در صورت قبول نكردن شامل حالش می‌شود. بنابراين از روی ناچاری آنرا قبول می‌كند تا مبادا مورد آزار و شكنجه واقع شود.

برعكس روش قرآن، در روانشناسی مطرح شده است كه در هنگام آموزش، تربيت و تفكر، عامل ترس را بايد حذف كرد و گرنه ذهن به انحراف می‌رود. اگر مطلبی يا دينی درست است و سخنان معقول و ارزشمند دارد نيازی به ترس و تهديد ندارد. معمولا ترس توسط قدرتهائی استفاده می‌شود كه حرف حساب و منطقی ندارند و می‌خواهند كه مردم را در اختيار خويش بگيرند.

 آيا بازهم بايد قرآن را كلام خدا ناميد؟؟