قبل از آغاز این متن و پرداختن به زندگی امام سوم شیعیان و واقعه کربلا, توضیحات مختصری در مورد خلیفه وقت مسلمانان یعنی معاویه بن ابوسفیان و رابطه ایشان با فرزندان علی بن ابیطالب یعنی حسن و حسین, را خدمت شما ارائه میکنم. و سپس به اتفاقات قبل از حرکت حسین به عراق و به دام افتادن و کشته شدن وی را به صورت مختصر بیان خواهم کرد.
۱) معاویه ابن ابوسفیان که بود؟
معاویه پسر ابوسفیان بود نام ابوسفیان صخر بود پسر حرب که نسبش به قصی بن کلاب میرسید. مادرش هند دختر عتبه بن ربیعه بود و کنبه اش ابوعبدالرحمان.
وی یکی از کاتبان وحی و از یاران نزدیک محمد پیامبر اسلام بود و از دبیران حضرت محمد به شمار میرفت. همچنین وی مدت نوزده سال و سه ماه خلیفه مسلمین بود و برخلاف ادعای روحانیون شیعه که وی را خلیفه غیر قانونی مینامند, به وسیله حکمیت و با رضایت علی به خلافت رسید. وی اولین کسی بود که خلافت را در خانواده اش موروثی نمود.(تاریخ طبری . جلد ۴ .صفحه ۱۳۰۳)
۲) رابطه امام حسن با معاویه چگونه بود؟
به نقل از طبری, امام حسن هیچ علاقه ای به درگیری و جنگ با معاویه بر سر خلافت نداشت, بلکه میخواست هر چه می تواند از معاویه بگیرد و به عیش و نوش و زنبارگیاش بپردازد.(تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۲۷۱۳)
۳) ماجرای صلح امام حسن و معاویه چه بود؟
در سال چهلم پس از هجرت بعد از کشته شدن علی, قسمتی از مردم عراق با امام حسن بیعت کردند. اولین کسی که با امام حسن بیعت کرد قیس بن سعد بود. قیس بن سعد سردار سپاهی بود که حضرت علی با چهل هزار شخص برای نگهبانی از اعراب در آذربایجان اماده کرده بود.
سپس امام حسن با لشگر بسوی مدائن حرکت کرد و قیس بن سعد را بهمراه دوازده هزار نفر به سمت مسکن جایی که معاویه با سپاه شام در آنجا اردو زده بود روانه کرد. در این میان که امام حسن در مدائن اردو زده بود در میان سپاه شایعه شد که قیس بن سعد کشته شده و لشگر امام حسن شروع به فرار کردند و سراپرده امام حسن را غارت نمودند آنچنانکه برای بردن فرشی که زیر پای خود داشت به وی ضربت زدند. چون حسن پراکندگی کار خود بدید پیک نزد معاویه فرستاد و طلب صلح کرد.(تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۲۷۱۴)
۴) شرایط صلح امام حسن با معاویه چه بود؟
الف: آنچه در بیت المال کوفه هست به امام حسن تعلق گیرد و هم چنین خراج شهر دارابگرد(از شهرهای ایران) متعلق به امام حسن شود. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفخه ۲۷۱۵)
ب: هر سال مبلغ دو میلیون درهم نیز به امام حسین پرداخت شود.(اخبارالطوال ، صفحه ۲۶۵)
۴) رابطه معاویه با امام حسین و امام حسن پس از صلح با امام حسن چگونه بود؟
الف: در سفرهای معاویه به مکه و مدینه امام حسن و امام حسین از اولین کسانی بودند که به پیشواز معاویه میشتافتند و معاویه را در اغوش میگرفتند. (اخبار الطوال، صفحه ۲۴۳) (روضه الصفا ، جلد ۳ ، صفحه ۸۰-۸۳)
ب: رابطه امام حسین با معاویه به شکلی بود که در سال ۴۹ هجرت بفرمان معاویه در جنگ قسطنطنیه شرکت کرد. (زندگانی امام حسین، صفحه ۱۲۲)
ت: امام حسین در نامه ای که به معاویه نوشت تاکید کرد من خواهان مقابله و جنگ با تو نیستم و به یارانش گفت: تا زمانی که معاویه زنده است باید خانه نشینی را پیشه خود سازید. (اخبار الطوال، صفخه ۲۷۲) (روضه الصفا، جلد ۳ ، صفحه ۱۵)
۵) مقرری سالیانه امام حسن و امام حسین در زمان خلیفهگری عمر و معاویه چقدر بود؟
مقرری امام حسن و امام حسین در زمان عمر سالیانه ۵ هزاردرهم بود که در زمان خلیفه گری معاویه به سالی یک میلیون درهم (معادل ۴ هزار کیلو نقره) رسید. (تاریخ تمدن اسلام ، جلد ۴ ، صفحه ۸۸)
۶) چه کسانی با یزید بن معاویه بیعت نکردند؟
همه مسلمانان با یزید بیعت کردند به جز چهار کس .
۱. حسین بن علی ۲. عبدالله بن عمر ۳. عبدالله بن زبیر ۴. عبدالرحمان بن ابوبکر
(تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۲۸۸۸) (اخبار الطوال ، صفحه ۲۷۴ )
۷) وصیت معاویه بن ابوسفیان به یزید پسرش چه بود؟
پسرکم سفر و رفت و آمد را از پیش تو برداشتم و کارها را هموار کردم و اعراب را به طاعت تو درآوردم مگر چهارکس از قریش:
اول: حسینبنعلی که مردی است کم خطر, اما نسبتی بزرگ دارد و غرابت با محمد, چنانچه میبینم مردم عراق او را به قیام وادار میکنند اگر به او دست یافتی گذشت کن که اگر من باشم گذشت میکنم.
دوم: عبدالله بن عمر مردی است که کار دین وی را از پا درآورده و اگر کسی جز او نماند, باتو بیعت میکند.
سوم: عبدالرحمان بن ابوبکر که همه دلبستگیهای او زن است و سرگرمی وقتی ببیند یارانش کاری کردهاند او نیز همان کار را می کند .
چهارم: عبدالله بن زبیر که چون شیر آماده جستن است و چون روباه مکاری میکند چون به او دست یافتی پاره پاره اش کن. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۲۸۸۸)
۸) ماجرای فرار شبانه امام حسین از مدینه به مکه پس از فوت معاویه چه بود؟
پس از فوت معاویه، ولید حاکم مدینه کس نزد امام حسین فرستاد تا که با یزید بیعت کند.
حسین به دارالعماره نزد ولید بن عتبه رفت و گفت کسی چون من پنهانی بیعت نمیکند فردا چون مردم را جمع کردی من نیز خواهم آمد و با یزید بیعت میکنم. چون شب فرارسید و هوا تاریک شد امام حسین بهمراه دو خواهرش زینب و ام کلثوم و برادرانش ابوبکر و جعفر و عباس و خانوادهاش پنهانی به مکه گریخت. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۲۹۰۹) (اخبار الطوال ، صفحه ۲۷۶)
۹) چرا امام حسین مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد؟
پس ار آنکه امام حسین از مدینه به مکه گریخت مردم کوفه و فرستادگانشان نزد امام حسین آمدند که ما مردم کوفه خویشتن را برای تو نگه داشتهایم و با ولایتداران به نماز جمعه حاضر نمیشویم ، نزد ما آی. امام حسین مسلم بن عقیل را پیش خواند و گفت به کوفه برو و در مورد آنچه به من نوشتهاند بنگر تا اگر درست بود بسوی آنها رویم.(تاریخ طبری ، جلد ۷، صفحه ۲۹۱۶)
۱۰) ماجرای رقابت عشقی میان امام حسین و یزید چه بوده است؟
زن هوسباز و زیبارویی بنام ” ارینب ” که در ابتدا معشوقه یزید بود اما در استانه ازدواج با یزید به خاطر وعده وعیدهای امام حسین دل از یزید برید و به عقد و ازدواج امام حسین درآمد. ( الامامه و السیاسه ، صفحه ۱۶۶) (ثمرات الاوراق ابن حجة حموى ، نقل از پند تاريخ ، جلد ۱، صفحه ۲۰۹)
۱۱) ماجرای سرقت و مصادره کاروانی از کالاهای یزید توسط امام حسین در راه کوفه چه بوده است؟
امام حسین از مکه به سمت کوفه حرکت کرد تا به حوالی تنعیم رسید کاروانی را انجا دید که از جانب حاکم یمن برای یزید فرستاده شده بود. بار کاروان روناس و حله بود که پیش یزید میبردند، امام حسین کاروان را بگرفت و همراه ببرد .(تاریخ طبری، جلد ۷ ، صفحه ۲۹۶۸) (اخبار الطوال ، صفحه ۲۹۲)
۱۲) پس از محاصره کاروان امام حسین در کربلا توسط سپاهیان یزید امام حسین از سپاهیان یزید چه درخواستی کرد؟
امام حسین فرمود : یکی از سه چیز را از من بپذیرید :
اول: یا به همانجا که از ان امده ام باز میگردم.
دوم: یا دست در دست یزید بن معاویه میگذارم که در کار فی مابین رای خویش را بگوید.
سوم: یا مرا به هر یک از مرزهای مسلمانان که مشغول جنگ با کفار هستند(دیلمستان ایران ، قسطنطنیه) بفرستید که یکی از مردم مرز باشم و حقوق و تکالیفی همانند آنها داشته باشم.(تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۸)
۱۳) پس از انکه سپاهیان یزید درخواست امام حسین را برای عبیدالله بن زیاد(حاکم کوفه) فرستادند وی در پاسخ چه گفت؟
ابتدا عبید الله بن زیاد درخواست امام حسین را پذیرفت اما از انجا که امام حسین به ولید(حاکم مدینه) نیز قول داده بود که با یزید بیعت کند اما شبانه از مدینه به مکه گریخت و همینطور گفته شمر بنذیالجوشن که به عبیدالله بن زیاد گفت: اکنون که در سرزمین توست این را از او میپذیری؟ به خدا اگر از دیار تو برود و دست در دست تو ننهاده باشد قوت و عزت از آن او باشد و ضعف و ناتوانی از آن تو. باید امام حسین و یارانش به حکم تو تسلیم شوند که اگر عقوبت میکنی اختیار عقوبت با تو باشد و اگر میبخشی به اختیار تو باشد که به خدا شنیدهام عمر سعد (فرمانده سپاهیان یزید که امام حسین را محاصره کرده بودند) و حسین بیشتر شب را در میان دو اردوگاه نشسته اند و با هم سخن میکنند. عبیدالله بن زیاد گفت: چه خوب گفتی رای تو درست است. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۹)
۱۴) ایا امام حسین در کربلا به عمر سعد (فرمانده سپاهیان یزید ) چه پیشنهاداتی داد ؟؟
امام حسین به عمر سعد گفته بود دو اردو را رها خواهیم کرد و با هم به نزد یزید خواهیم رفت. عمر سعد گفت: در این صورت خانه ام را ویران میکنند. امام حسین گفت: من آنرا برایت میسازم. عمر سعد گفت: املاکم را میگیرند. امام حسین گفت: ار املاک خودم در حجاز بهتر از آن به تو میدهم. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۸)
۱۵) ایا کاروان امام حسین در مدت محاصره در کربلا تشنه ماندند؟
خیر، وقتی تشنگی بر حسین و یارانش سخت شد، امام حسین، عباسبنابیطالب را پیش خواند و با سی سوار و بیست پیاده فرستاد و بیست مشک همراهشان کردند که شبانگاه برفتند و نزدیک آب رسیدند. پانصد تن از سپاهیان یزید مراقب ابگاه بودند. چون به نزدیک ابگاه رسیدند عباس گفت: آمدهایم از این آب که از آن ما را بداشتهاند بنوشیم گفتند بنوش نوش جانت. عباس گفت تا حسین و این گروه از یارانش که میبینی تشنهاند یک قطره نخواهم نوشید .انگاه عباس به پیادگان گفت مشکها را پر کنند پس از آن کسان نمودار شدند و درگیری اندکی شد. یاران حسین با مشکها بیامدند و آب را پیش وی بردند. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۷)
و از دیگر دلایلی که در خیمه امام حسین در کربلا آب وجود داشت می توان به این نکته اشاره کرد: پیش از شروع جنگ در کربلا امام حسین فرمودند خیمهای به پا کنند آنگاه امام حسین وارد خیمه شد و نوره کشید (نوره کشیدن یعنی اصلاح موهای زائد بدن) و چون امام حسین فراغت یافت دیگران رفتند و نوره (اصلاح موهای زائد بدن) کشیدند. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۲۱)
۱۶) پس از کشته شدن امام حسین در کربلا رفتار یزید بن معاویه با بازماندگان امام حسین چگونه بود؟
پس از واقعه کربلا بازماندگان امام حسین را به شام نزد یزید فرستادند که علیبنحسین نیز در بین انان بود. انگاه یزید رو به علی بن حسین کرد و گفت: ای علی به خدا پدرت حق خویشاوندی مرا رعایت نکرد و با من بر سر قدرتم به نزاع پرداخت و خدا با او چنان کرد که دیدی و این آیه قرآن را خواند:
آنچه از رنج و مصائب به شما می رسد همه از دست اعمال زشت خود شماست در صورتیکه خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می کند. (سوره شوری . ایه ۳۰)
پس از ان بازماندگان امام حسین به خانه یزید رفتند و از زنان خاندان معاویه کس نماند که گریه کنان به پیشواز نیامده باشد. سه روز عزای حسین گرفتند و یزید همواره این جمله می گفت: خدا عبیدالله بن زیاد را لعنت کند به خدا اگر کار حسین به دست من بود هر چه می خواست می پذیرفتم حتی با تلف شدن جان یکی از فرزندانم مرگ را از حسین دور میکردم ولی خدا چنان مقدر کرده بود. سپس یزید کس نزد زنان فرستاد که از تو چه گرفته اند هر که هر چه گفت دو برابر آنرا به آنها داد بطوریکه سکنیه (دختر امام حسین ) گفت :هیچ کس را که منکر خدا باشد از یزید بن معاویه بهتر ندیدم. آنها را به همراه محافظی پارسا به مدینه فرستاد.(تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۷۷)
پس از خواندن این متن قضاوت را به عهده شما عزیزان خردمند میگذارم و از شما درخواست میکنم که این متون تاریخی را با چرندیات شیخ مفید و علامه مجلسی و دیگر روحانیون شیعه مقایسه کنید.
کانال تلگرامی نقدی بر اسلام با بیش از ۶۵ هزار کاربر نیز بطور مستمر در فعالیت هست و شما به وسیله لینکی که در تصویر میبینید میتوانید به این کانال وصل شوید.
با سلام، این کلمه ی حضرت را بگذارید برای طرفداران چپاولگر آن حضرات. برای ما اینها مشتی جنایتکارند که سوراخ دعا را برای چپاول مردم ساده اندیش پیدا کرده اند.
توف به شرف نداشتت. ای ملعون ابن ملعون حسین و پدرش و برادرش تورا جز نیکی به چه چیز دیگری سفارش کرده اند که اینگونه گستاخانه مثل سگان هار پارسی به این بزرگواران توهین میکنی. البته اعراب جاهل در طول تاریخ جنایتهایی رو مرتکب شدن که این به اهل بیت ربطی ندار. خود سربازان پارسی هم کم جنایت نکردن. از کور کردن ۲۰ هزار مزدکی بگیر تا پوست کندن و اتش زدن بی گناهان در تاریخ هخامنشیان و جنایات دیگر ساسانیان
با درود.همه ما یه روزی برای حسین بن علی گریه میکردیم اما امروز دوره شبکه های اجتماعیه و خیل کثیری از مردم به واقعیتها واقف شدن.همه ما اکنون از دشمنان حسینیم و بغض و کینه این عربهای نجاست متجاوز به مرز و بوم ایران رو به دل داریم.لعنت به همه متجاوزان به خاک مقدس ایران از جمله حسین بن علی
واقعا برای تو و امثال تو متاسفم که اینچنین خام چرندیات عده ای مغرض و سودجو شدین…
خوبه اسم خودت حسین هه!!!
خاک عالمین بر سر شما پست فطرتان جانور صفت ..
که نبریده میدوزید و جاهلانه یاوه گویی میکنید
این صراحت و اعتماد به نفست در گفتن این خضعبلات خنده داره…
بهتره یه سر بزنی به لینک زیر تا روشن شی
http://shayeaat.ir/post/40
اتفاقا من به اعتماد به سقف شما دارم غبطه میخورم! شمایی که نه متن این پست رو خوندی و نه حتی متنی که توی این لینک (اونم سایت حکومتی و بی ارزش شایعات(!)) که گذاشتی رو خوندی…
آخه عزیز این لینکی که گذاشتی در مورد حث زینب اورینب نوشته و ردیه نوشته. شما کجای این پست در این مورد مطلب دیدی؟؟ ما اصلا توی پستمون اسمی از زینب اورینب آوردیم که این پست رو گذاشتی؟ اصلا مطالب این صفحه ای که لینک دادی کجاش مربوط به این پست هست؟؟
بابا آخه مجبوری بیای اینجا یه چرندی بنویسی؟
توف به شرف نداشتت. ای ملعون ابن ملعون حسین و پدرش و برادرش تورا جز نیکی به چه چیز دیگری سفارش کرده اند که اینگونه گستاخانه مثل سگان هار پارسی به این بزرگواران توهین میکنی. البته اعراب جاهل در طول تاریخ جنایتهایی رو مرتکب شدن که این به اهل بیت ربطی نداره. خود سربازان پارسی هم کم جنایت نکردن. از کور کردن ۲۰ هزار مزدکی بگیر تا پوست کندن و اتش زدن بی گناهان در تاریخ هخامنشیان و جنایات دیگر ساسانیان
درورود بر ازاد اندیشان خوب مطالب بالا قسمتی از دستان کربلا و شهادت بود همانطور ک میدونید اب در خیمه ها بود تا روز دهم ب احتمال زیاد و فقط همان سه یا چهار ساعت درگیری اب نبوده و اینم میدونیم ک کسانی ک امام حسین رو محاصره کردن مسلمان بودن دلیل اینکه وقت نماز اذان ک گفته شد هر دو گروه اماده نماز شدن ک از لشکر سعد فریاد سر داد ک نماز شما قبول نیست و حبیب هم فریاد ببراورد ک نماز شما قبول نیست ک باعث درگیری شد و حبیب قبل از ب نماز عاشورا شهید شد اشخاصی ک در اردوگاه سعد بودن شخصیتهای نماز خوان و روز گیر بودن مانندد خود شمر ک انقدر سجد کرده بود ک پیشانیش تاول زده بود و زانوانش پینه بسته بود ولی در تشخیص حق جاهل بود در حار حاضر بزرگترین مرجع تقلید شیعیان اقای علی سیستانی ست ایا اگر اقای سیستانی ک مرجع بزرگ شیعیان هستن بخواد بیاد رهبر کشوری ک دین رسمیش شیعه هست ایا اقیان این اجازه را ب سیستانی رو میذن یا نابودش میکنن داستان امام حسین و یزید هم همچین داستانی هست سرداران سپاه ارتش بسیج همه ادعای شیعه دو اتیشه میکنن ولی اگر سیستانی بخواد بیاد و رهبر ایران بشن این دسته چ میکنند چرا؟؟
تو کانال نقد اسلام ی پست گزاشته شد مبنی بر این ک قرانی در یمن بدست امده ک قبل از اسلام نوشته شد ولینگ کانال دیگری رو گزاشتین ک من ب اون کانال هم رفتم و چیزی با این موضوع نبود و اتفاقا این کانال همون پست رو گزاشته و زیرش لینگ کانال نقد اسلام رو زده داداشای عزیز کانال نقد اسلام با این کارها و لینگ کانال دیگه رو گزاشتن و موضوعی نسبت ب این مطلب نباشه رو نزارید کلاس کارتون پایین میاد اعتمادها ب مرور از بین میرن لطف کنید مطالب نقدی اسلام رو تو خود کانال نقد اسلام بزارید یا یا ی پست گزاشته میشه عکس ی کلیپ ویدیو رو گزاشتین و لینگ کانال دیگه رو میزارید وارد ارن کانال میشیم همچین کلیپی وجود نداره این ی ایده و پیشنهاد یا مشورت یا هر چی ک شما اسمش رو میزارید مطالبی ک هست در خود کانال و اگر کلیپی بود همین کانال گزاشته بشه و برای کانال های دیگه تبلیغ کانالهای دیگه رو نزارید زمانی لینگ کانال دیگه رو بزارید ک خودتون مطلب یا ویدیو رو تو اون کانال دیده باشید
درود بر شما دودست نازنین
اگر منظورتان تبلیغات آخر شب هست, باید از ادمین همان کانالها این سوال را بپرسید ما در قبل مطالب کانالهای دیگران مسوول نیستیم. تبلیغات کانال جهت ارتقاء اعضای کانال میباشد.
درود عزیزم تبلیغات یه موضوع مشخصی است اما باید عرض کنم قران صنعا متفاوت با قرآن فعلی است و ضمنا ان قرآنی که تاریخش به قبل اسلام باز می گردد به نام قران بیرمنگام معروف است.
دوست عزیز قضیه قرآن بیرمنگام قبل اسلام نیست…. تو ویکی پدیا تاریخشو زده بین۵۶۸ و۶۴۵ تاریخ تولد محمد ابن عبدالله هم بین ۵۶۷و ۵۷۳ هس…. بین ۵۶۸تا ۶۴۵ …۷۳ سال اختلاف هس… حالا میایم بین ۵۶۸و۶۴۵ رو میگیریم ک میشه ۶۰۴ … تاریخ تولد محمدم میگیریم ۵۷۰. سن پیامبریشم ۴۰ بوده ۴۰ با ۵۷۰ میشه ۶۱۰… تقریبی ک حساب کردیم تاریخ قران شد ۶۰۴ حالا اختلافش با پیامبری محمد اب عبدالله شد ۶ سال…و از اونجایی ک بر اساس آزمایشهای رادیو کربنی زمان قران بیرمنگام رو مشخص کردن و ت رادیو کربن بازه زمانی مشخص میشه، نتیجه این میشه که این نسخه زمانی نوشته شده که محمد ابن عبدالله زنده بوده…
http://iqna.ir/fa/news/33527/نسخه-قرآن-بیرمنگام-متعلق-به-پیش-از-اسلام-است
سلام خدمت همه خوانندگان بزرگوار
من اتفاقی به این سایت اومدم و البته تخصصی در امور تاریخی و دینی ندارم. چون مهندس عمران هستم و ادعایی هم در این زمینه ندارم ولی از روی کنجکاوی بعد از خواندن این متن کمی تحقیق کردم. حتی تاریخ طبری رو دانلود کردم و نتایجی که به دست آوردم رو سعی می کنم خیلی خلاصه بگم. برای ارتباط بهتر با موضوع نکاتی را در مورد ۱۶ بند فوق میگم. نطیر به نظیر در مورد بندهای فوق:
۱- در بند اول گفته شده معاویه بعد از حکمیت خلیفه قانونی مسلمین بوده است. در صورتی که معاویه فقط در شام خلیفه بود نه برای کل مسلمین. اگر غیر از این بود که بعد از جنگ صفین دیگر جنگ با خوارج معنی نداشت. چون یک شهروند عادی که به جنگ یک گروه نظامی نمی رود. اگر هم برود که نمیتواند ارتشی را برای این منظور جمع کند. همچنین وقتی هم که یک شهروند عادی بمیرد که مردم نمی روند با پسرش (حسن ابن علی) بیعت کنند. این اصلاً معنا نخواهد داشت. لذا معاویه خلیفه کل مسلمین نبود ولی بعد از صلح با حسن ابن علی معاویه حاکم بلامنازع شد. هر چند مردم عراق با وی بیعت نکردند و یکی از شروط صلحنامه هم همین بود که مردم عراق بخاطر اعتقادشان مورد آزار و اذیت قرار نگیرند.
۲- به نقل از طبری نوشته شده:”امام حسن هیچ علاقه ای به درگیری و جنگ با معاویه بر سر خلافت نداشت, بلکه میخواست هر چه می تواند از معاویه بگیرد و به عیش و نوش و زنبارگیاش بپردازد.(تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۲۷۱۳)” به تاریخ طبری مراجعه کردم. نوشته بود امام حسن علاقه ای به درگیری نداشت ولی اینکه قصد داشت به عیش و نوش و زنبارگی اش بپردازد در متن طبری نیست. لذا خواهشمند است وقتی جمله ای از تاریخ یا مرجع مشخصی نقل می کنید از دخل و تصرف در جملات پرهیز کنید تا شائبه عدم بیطرفی در نقل حوادث پیش نیاید.
۳- در این بند ذکر شده که “امام حسن با لشکر بسوی مدائن حرکت کرد و قیس بن سعد را بهمراه دوازده هزار نفر به سمت مسکن جایی که معاویه با سپاه شام در آنجا اردو زده بود روانه کرد. در این میان که امام حسن در مدائن اردو زده بود در میان سپاه شایعه شد که قیس بن سعد کشته شده و لشکر امام حسن شروع به فرار کردند و … چون حسن پراکندگی کار خود بدید پیک نزد معاویه فرستاد و طلب صلح کرد.(تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۲۷۱۴)” اولاً این سخن طبری (که یک سنی متعصب و ضد شیعه است) با بند قبلی نمیخواند. چون اگر حسن قصد و علاقه ای به جنگ نداشت چرا لشکر دوازده هزارنفری به سمت موصل روانه کرد، چرا قبل از آن به معاویه نامه نوشت و به وی اعلام کرد که باید با وی بیعت کند و الی آخر. اما محققین نامه تقاضای صلح حسن به معاویه تأیید نکرده اند. مورخینی مانند ویلفرد مادونگ تنها دلیل این نقل را نقل قولی شفاهی از معاویه می دانند که مشخص است چنین ادعایی مستند نیست. به طور کلی حوادث، نامه ها و مذاکرات نقل شده توسط مورخین در حدی آشفته و متناقض است که روا نیست هیچ فردی که حقیقتاً به دنبال حقیقت است صرفاً براساس یکی از آنها بخواهد قضاوت کند.
۴- شرایط صلح حسن چه بود. معاویه خودش مدعی است که کاغذ سفید به حسن داده و گفته هر آنچه بنویسد قبول است (این را تقریباً تمام مورخین نقل کرده اند) اما در خصوص شروط حسن باز اختلاف نظر وجود دارد. اما در مجموع چنین خواسته هایی نقل شده است:
– معاویه باید بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبر و رویه خلفای راشدین حکمرانی کند.
– معاویه هیچکس را به خلافت پس از منصوب و یا انتخاب نخواهد و انتخاب خلیفه را به شورای مسلمین واگذار نماید.
– مردم را در هر جایی که در سرزمین خداوند باشند به حال صلح و صفا واخواهد گذاشت.
– امنیت و صلح زندگی، مال، زنان و فرزندان اصحاب و پیروان علی را تضمین خواهد نمود. این موافقت نامه میثاقی است جدی به نام خداوند که معاویه بن ابی سفیان را ملزم به حفظ و اجرای آن مینماید.
– هیچ گونه آزار و زیان و عمل خطرناکی چه پنهان و چه آشکار نسبت به حسن بن علی، برادرش حسین بن علی و یا هیچ یک از افراد خاندان پیامبر (اهل بیت النبی) انجام نشود.
این موافقت نامه توسط عبدالله بن نوفل، عمر بن ابی سلمه و دیگران گواهی میشود. بلاذری که مورخ قرن دوم است و از این لحاظ از طبری که مورخ قرون چهارم و پنجم است خیلی به حوادث نزدیکتر است گفته که معاویه پس از به قدرت رسیدن شرایط صلح نامه را انکار کرد. البته در برخی متون شروط دیگری نظیر تعهد معاویه به لغو بخشنامه سب علی بعد از نماز (دشنام به علی در تعقیبات نماز الزامی شده بود) و نیز خراج کوفه و خونبهای شهدای جمل و صفین نیز ذکر شده اند که به هر حال معاویه نهایتاً برخلاف وعده اولیه هیچکدام را نمی پذیرد.
۵- در مورد این بند نیز با توجه به اینکه نقل قول از کتاب جرجی زیدان مسیحی است (قضیه خراج چند میلیونی برای حسن و حسین) و خود جرجی زیدان از مورخین اموی نقل می کند طبعاً چنین نقلی با توجه به بند قبلی نمی تواند خیلی اطمینان بخش باشد.
۶- بندهای ۶ و ۷ و ۸ و ۹ هر چند خیلی جای بحث دارند ولی چون در این بحث خیلی تعیین کننده نیستند میگذریم.
۱۰- بند ۱۰ را هم پیگیری کردم. قضیه اینکه یزید و حسین آن طور که از کتاب “ثمرات الاوراق ابن حجة حموى” نقل شده معشوقه مشترکی داشتند و منشأ اختلاف این بوده است. اولاً که چنین خبری نه متواتر است و نه از لحاظ سندی محکم. لذا بسیاری از تواریخ معتبر حتی در حد شایعه هم به آن نپرداخته اند.
۱۱- قضیه مصادره اموال یک کاروان در مسیر مکه به کوفه که هدایایی را برای یزید می برده است را محققین به دلیل ضعف سند و عدم اطمینان به ناقلین و گسیختگی سلسله راویان موثق ندانسته اند. به ویژه که مصادره چنین کاروانی بدون جنگ و بدون نیروی جنگی بعید است. علی الخصوص که از این اموال فرضی نیز در ادامه ماجرای عاشورا ذکری در میان نیست و به کلیت ماجرا نیز خدشه ای وارد نمی کند و به نظر می رسد نویسنده فقط هر جا چیزی در حد شایعه مطرح بوده که می توانسته برداشتی برخلاف قضاوت عامه در مورد حسین و یارانش ایجاد کند با یقین قاطع در متن آورده است.
۱۲- در این بند نیز نقل شده که حسین گفت سه شرط می گذارم که حداقل یکی را بپذیرید: یکی اینکه برگردم. دوم اینکه دست در دست یزید بگذارم تا ببینم که چه رأی میدهد. سوم اینکه به یکی از سرحدات قلمرو اسلام بروم. شروط اول و سوم به اشکال مختلفی نقل شده اما شرط دوم به این گونه گفته شده که حسین به عمرسعد گفت با هم به نزد یزید برویم و آنجا مذاکره کنیم. مورخین با توجه به اینکه این موضوع را نقل قول خصوصی عمرسعد از حسین دانسته اند خیلی موثق نمی دانند ولی برخی گفته اند استبعادی ندارد که درست باشد چون یزید خودش جرأت صدور حکم قتل حسین را نداشت و حسین این را می دانست. برخی هم گفته اند حسین برای حضور در دمشق سناریوی دیگری را مدنظر داشت و برخی گفته اند این شروط صرفاً به منظور اتمام حجت بوده وگرنه حسین خودش میدانسته که هیچکدام از این شروط پذیرفته نمی شود ولی میخواسته صلح طلبی اش و اتمام حجتش در تاریخ ثبت شود.
۱۳- بندهای ۱۳ و ۱۴ نیز جای بحث دارد ولی خیلی نکته خاصی نیست.
۱۵- و اما بند ۱۵ که ظاهراً مهمترین بند است و آن اینکه قضیه تشنگی و عطش در کربلا در بین نبوده است. روی این قضیه هم تحقیق کردم. تواریخ عموماً قطع آب را از روز هفتم می دانند و ذکر می کنند که بعد از منع یاران حسین از برداشت آب ابتدا حسین چاهی پشت خیمه ها حفر کرد که به آب رسیده بود ولی قضیه لو رفت و طی اقدامی چاه پر شد. بعد در چند نوبت عباس با چند سوار دیگر از چند نقطه آب آوردند و درگیریهای محدودی شکل گرفت ولی مانع آب آوردن نشد. تا روز نهم که سپاه عمر سعد در سطح وسیعی راه شریعه را سد کرده بود و از صبح عاشورا ذخایر آب رو به اتمام رفت. حالا فقط می ماند روایت طبری از نوره کشیدن در ظهر عاشورا که اگر قضیه آب را هم ندیده بگیریم هیچ آدم عاقلی در بحبوحه جنگ و آنهم در شرایطی که می داند دشمن قصد دارد جلوی دسترسی به آب را بگیرد و خیمه ها هم با کمبود آب مواجه هستند چنین کاری نمی کند. به هر حال قضیه آب و تشنگی در کربلا در حدی در تواریخ مختلف متواتراً نقل شده (حتی به نقل از سپاه مقابل) که خیلی سخت میشود آن را انکار کرد. هر چند به نظر من ماجرای تشنگی در این قضیه خیلی محوری نیست و اصل واقعه چیز دیگری است.
۱۶- در مور رفتار یزید با کاروان اسرا همه اذعان دارند که در ابتدا رفتار بسیار اهانت آمیزی انجام شده و در قصر یزید هم ابتدا همین رفتار ادامه داشته و بعد از سخنرانی زینب و بعد هم صحبتهای علی ابن حسین و جو ایجاد شده فضا عوض میشود و آنها را با احترام به سمت مدینه روانه می کنند.
عزت زیاد
جناب تهرانی عزیز
شما فرمودید در مورد تاریخ زیاد نمیدانید ولی باز هم مطالبی را عنوان کردید که بیش از گفته خودتان ادعایتان را ثبت کرد.
به بند بند مطالب متن بالا ایراد وارد کرده اید بدون اینکه واقعا تحقیقی در اینمورد کرده باشید و مطالبی را به نقل از تاریخ ذکر کردید بدون اینکه منبعی را ذکر کرده باشد.
۱. فرمودید بعد از حکمیت معاویه فقط حکم شام بود و خلیفه نبود !! دوست گرامی حکمیت برای تعیین خلیفه مسلمین بود و نه خلیفگی شام. دوما علی در هنگام بازگشت از صفین دست به قتل عام خوارج زد و هنوز ارتشی که برای جنگ برده بود به همراه داشت.
سپس فرمودید که اگر یک شهروند عادی بمیرد…. آیا علی یک شهروند عادی بود ؟؟؟ اینکه یک عده مانند آخوندهای امروز رفتند و با پسر ایشان بیعت کردند دلیل رد خلافت معاویه نیست زیرا همین بیعت ها در زمان هر کدام از امامان شیعه وجود داشته با اینکه در آن زمان هم خلفای اموی و عباسی حکم بوده اند.
۲. در بند ۲ مطلب مذکور توضیح نویسنده متن میباشد که در یک مقاله دیگر به نقل از خود علمای شیعه به آن استناد شده که در این لینک میتوانید مطالعه بفرمایید.
۳. در بند سوم در پرانتز نوشته اید که (طبری که یک سنی متعصب و ضد شیعه است)!!!! دوست بزرگوار وقتی آگاهی کافی از تاریخ ندارید اجباری ندارید که مطالبی بنویسید که فقط بر روی منابر آخوندها نقل میشود. در کجای کتاب تبری یا هر کتاب تاریخی دیگری نوشته شده که ایشان یک سنی و ضد شیعه بوده است ؟؟؟؟
۴. در بند چهارم هم مطلبی را ادعا کرده اید و فرموده اید که تمامی مورخین آنرا نقل کرده اند !!!!! من فکر نمیکردم که در رشته عمران در مورد مورخین تاریخ اسلام هم تدریس شود.
شرایط صلح معاویه در کتب روایی شیعه و کتب تاریخی در این لینک موجود است.
باقی مطالبتان نیز شنیده های پای منابر هست و هیچ اعتبار تاریخی ندارد. کما اینکه در متن بالا از چند کتاب تاریخی سند آورده شده است.
تمام مطالبی که در مورد کربلا و عاشورا نوشته شده است برگرفته از دروغ های یک روحانی به نام شیخ مفید میباشد که در قرن ۵ یعنی حدود ۴۰۰ سال بعد از اتفاق افتادن این مساله بوده است. ولی همانطور که همه میدانند تاریخ تبری یکی از قدیمی ترین و معتبرترین کتب تاریخی مسلمانان میباشد.
پیروز و مانا باشید
جناب دکتر م روشنگر،چند احتمال در مورد شما وجود داره.یا از یه جای خاص تامین میشی برای گفتن این حرفها و کاری به درست و غلط بودنشم نداری.یا یک دشمن قسم خورده و متعصب شیعه هستی و یا یه آدم ساده لوح و بی سوادی که همینجوری برا خنده یه چیزی نوشتی که در اینصورت باید بگم موفق شدی.چون با اراجیفی که بهم بافتی واقعا مارو خندوندی.
اینکه طبری را سنی متعصب گفته و با این حال از طریق احساسات شیعه بر تائید صحبت های بدون منبع می پردازی، دال بر این است که دروغ می گویی. طبری اگر هر که باشد، مترجمش به فارسی شیعه است. بخوان.
واقعا نمیدونم چی بگم..در کانال تلگرامتان هم دائما اکاذیب نشر میکنید..
از ادعاهای بی سندی دم میزنید که کفر ادم درمیارید..از کتابهایی مدرک میاورید که دلیل محتوایی و سندی ندارن .کتاب چرندی مثل امامت و سیاست یا تاریخ طبری که توسط اهل سنت تالیف شده یا مولف کتاب طبری ،،ابومحمد جریر … ،،قرن سوه هجری زندگی میکرده و از دویست سال قبل خودش یعنی زمان واقعه کربلا با صراحت صحبت میکنه
ادمی که معقول باشه ،یک درصد احتمال نمیده که در نقل مطلب عمدا یا سهوا خطا و کذبی صورت گرفته باشه؟؟!!
..
اقایون سردمدار این اشوب و بلوا،مدیران سایت و کانال تلگرام چرا همه را به یک چوب میرونید؟؟ چرا همه را با یک چشم نکاه میکنید ؟ ؟
دعا میکنم به حق همین روز عزیز خدا اگه خودتون گمراهید ،هدایت بشید،اگر عمدا این اکاذیب نشر میکنید به زمین گرم بخورید و هلاک بشید به حق علمدار کربلا…
اصلا راجع به شیعه انگلیسی چیزی میدونید یا خودتونو زدید به نفهمی…
شیعه کذبی که از طرف انگلیس داره حمایت میشه .عدهای فارسی زبون نامرد پست فطرت که بنده دنیا شدن و خودشونو باختن به لباس مداحا و روحانیا درمیان و اسلام و شیعه را مورد حجمه قرار میدن.
میگن قمه بزنید شراب بخورید و در عزاداریاشون لخت میشن و میرقصن..
چیزی راجع بهش میدونید یا خودتون هم فریب خورده اید؟!!
من نه حامی مداحا هستم نه روحانیا اما مدافع اسلام ناب محمدی ام.
توصیه میکنم به شما وبگردانی که میایید این حرفای دروغ مدیران این سایتو میخونید برید از منبعی این مطالبو بخوانید که موثق باشه نه کتاب یه عرب اهل سنت خود باخته…
درضمن مدیران مغرض سایت نقد اسلام یه آی دی بذارید برا کانال تلگرامتون که بهتر بتونید تبادل داشته باشید..شاید یه نفر بخاد کلیپ یا سندی بفرسته کانالتون..
با شیعه و سنی کردن، ماست مالی نکنید.
سنی ها به عین مقدار به این مزخرفات باور دارند.
اقای مسلمون که میگی به حق علمدار کربلا مجبوری فوضول خان که میای توی این سایت مقدس نکنه نهی از منکرت گل کرده برد اقاجان تو هنوز مغزت مسخ شده هست برو جایی که از حسین مسینت خوب میگن
دین افیون توده هاست
یکی تو سوریه و عراق داره میجنگه یکیم اینجا داره شبهه تو اعتقادات شیعیان میندازه…اونی ک علیه یهود و صهیونیسم داره میجنگه. بر سر اعتقاداتش و چیزی ک بهش معتقده داره میجنگه… اگ اعتقادش نداشته باشه یا ب چیزی ک انجام میده باور نداشته باشه از جونش مایه نمیزاره…هدف این دس متنا هم فقط و فقط ایجاد شبهس ن روشنگری یا ب قول نویسندش رو کردن دست آخونداس. بلفرض فرض شما همه اینایی ک میگی درست باشه. سالی ۴۰ ملیون آدم تو اربعین میره کربلا بیشترشونم ب صورت پیادس… تعداد شیعهای جهانم ۴۰۰۰ ملیون هس… با حرفایی ک نویسنده میزنه ما ۴۰۰ ملیون دیوانه و روانی تو دنیا داریم ک هر ساله واسه حسین ابن علی عزاداری میکنن بعد اونوقت ۳۰ ملیونم داریم ک پیاده تا قبرش میرن. حالا شما ی ب اصطلاح منتقد ک شاید تعداد تعداد کلتون ک بتونید منطقی حرف بزنید ن طوطی وار تکرار کنیدزیر ۱ملیون(حداکثررررر) انتظار داری ۴۰۰ ملیون دروغ گو باشن و شمای نویسنده حقیقتو بگی (هرچند هدفت گفتن حقیقت نیس)….آخرشم بگم چ خوب باشی چ بد آخرش یکی میگه خوبی یکی میگه بدی. ب ظاهرم شاید هر دو درست باشه… توهمه جای دنیام خوبو بد هس و فقط شامل شیعیان نیست…. یکی عاشورا قمه میزنه یکیم میره خون اهداء میکنه…. عزیزی ک نظر منو میخونی کدومش شیعس؟
تعداد شیعه ها ی دنیا در بهترین حالت و با کلی ارفاق زیـــاد و و کلی چشم پوشانی به نزدیک ۱۰۰ میلیون نمیرسه/ ایران بزرگترین کشور شیعه در جهانه با هشتاد میلیون که حداقل ۲۵ میلیون سنی در مرزهاش داره ! اما ما بقی و اکثریت مردم ایران از دین برگشتن همشون در رمضون از لج و دشمنی هم که شده روزه خواری میکنن و محرم صفر ها پارتی میگیرن و …جونا یا بی دین شدند یا به نعمت وجود شبکه های توحیدی به اسلام ناب و خالص که همانا اهل سنت و جماعت هست برگشتن و این عوام ساده دل یبیچاره که نااگاه از تاریخ و دین و حوادث روز دنیا هستند رو همراه با جیره خوارها ی این حکومت یکجا سازماندهی میکنند از طرف بسیج و سایر ارگانهای اطلاعاتی و این طرف و اونطرف راهشون میندازند،اینها هم از صف جیره خوارها و مفت خورهای حکومتی به امید الله و با براندازی این حکومت انگلی-آخوندی هدایت میشوند و این اعمال شرک امیز و قبرپرستی و توسل به استخوانهای پوسیده رو رها میکنن و به نص قران و اسلام و به صف
“”یـــــــــک میـــــــــــــــــــــــــــــلیــارد و ششصد میلیون مسلمان موحد””” ملحق میشوند ______ این اولا
دومـــا ____ اونی که داره تو سوریه و عراق میجنگه برای ناموس و شرف و حفظ این اب و خاک داره میجنگه نه اهل بیت و مدافعان حرم این دَری بَری ها و فریبکاری ها ی نخ نما شده ی تبلیغاتی صدا و سیما ی این رژیم / جوان ایرانی و رزمنده ایرانی (سوای اعتقاداتش که هرچی باشه) غیرت داره و باقیمانده های خون اریایی در رگهاش جریان داره اما چون امروز در چنگال تفکری انــــــگلی که فقط و فقط برای بقای اخوند ساخته و پربال شده، اَســــیره این نبرد شریف و از جانگذشتگی اون رو به اسم مدافعان حرم دارن تو بوق و کرنا میکنن و به خورد عده ای عوام بیخبر و ساده دل میکنن /عین همون تبلیغاتی دروغی که برای جنگ میکردند و دروغ نوشتند اما بعدن حقیقت قاچاق اسلحه از اسراییل و ماجرای مک فارلین رو شد که چه خیانتی به خون ۴۰۰ هزار شهید شد// ا چرا پسرها و نوه های این اخوندهای انگل نیمیرن برای حرم کشته شن و دفاع کنن؟؟چرا از پسرها و نوه های مراجع تقلید و این مادون حیوانات پیر خرفت که در شورای به اصطلاح نگهبان و مصلحت و یا بیت رهبری و مجلس و کوفت و زهر مار… که رو صندلی ها با اون شکم های گنده پر شده از خمس لَم دادند ، نمیرن مدافع حرم شن؟ چرا مجتبی خامنه ایی نمیره مدافع حرم شه؟چرا بچه های لاریجانی ها نمیرن مدافع حرم شن؟چرا پسرهای امام جمعه ها نمیرن بجنگن برای حرم؟ چرا بچه ها و نوه های امثال قرائتی و امثال حسین انصاری که چند دهه محرم ها میاد رو منبر زجه میرنه و ناله میکنه نمیرن بجنگن؟؟ چرا پسرهای واعظ طبسی فراماسون نرفتن بجنگن برای حرم؟
خدا بحق اهل بیت شکم های متعفن و نجس اینها رو پاره کنه که از حروم پُر شده و همینطور این مذهب دروغ رو دفن کنه همراه با لاشه های اینها و بزرگان و پایه ریزان این مذهب یهودی رو در جهنم “””””””””””حمیم”””””””””””” در مقعدشون و فرق سرشون وارد کنه!!
اخــــوند = یهود
و عقیده اخوند ی و وجود خود این نوع مخلوق ، برای نژاد ایرانی و امت اسلامی اَنگلی هست مرگبار
بزودی حق باطل مشخص می شود کافران اسلامی درحدی نیستین که شیعه باهوتون حرف بزنه
لابد به همین دلیل است که هر روزه به این سایت سر میزنید و ق و نگاه به دوستان توهین میکنید !!!
شما اگر در مقابل مطالب این سایت حرفی برای گفتن داشتید مطمئن باشید ساکت نمی نشستید.
من کاری به سیاست آخوندها ندارم ولی معلومه تو یه سنی متعصبی که تعصب کورت کرده و داری مزخرف می بافی.متاسفم براتون که تو کل آدمای به اصطلاح بزرگتون یکی رو ندارید که بهش افتخار کنید.همیشه تا بوده و هست تو بحث منطقی با شیعه کم اوردین به همین خاطر هم عقده دلتون رو اینطوری خالی میکنید
انتظار فهم و سواد از یک شیعه زاده ایرانی, انتظاری غیر منطقی است.
معلومه بد جوری یه جاییت داره میسوزه
ب عنوان ی هم زبون میگم…. وقتی ی متنیو میخونید تو نت یا اصلا هرجای دیگه میشنوی…همون موقع صد درصد قبولش نکنید. شاید خیلی از حرفایو ک همین آقای منتقد زده خیلیای دیگه قبول نداشته باشن حرفای اونارم بخونید بعد تصمیم بگیرید کجا راس گفته کجا دروغ
سلام . اون کسیکه این سایتو داری میچرخونی . رفیق گلم .
اگر تو عرب نژاد بودی باز هم از همه عربها متنفر بودی همانطورکه عربها از ایرانیها متنفرند ؟
ناموسا ؟
نه
اگر تو سوئیس , دانمارک , هلند و بقیه کشورهای آرام دنیا متولد میشدی اصلا برات این بحث ها و مدیریت وبسایت مهم بود ؟
نه
اگر میلیاردر بودی و نمیدونستی پولاتو چطور خرج کنی چی ؟
بازم نه !
پس زندگیت دستخوش نژادت , جیبت و کشورته ! و داری به چیزی میپردازی که طبیعت برات رقم زده و انتخابش دست خودت نبوده .
هیچی ….. برو تو خودت ….. سر کاری !
اول از همه شما در مورد نویسندن کناب تاریخ طبری تحقیق کنید میبینید که خود ایشان گفتن من آنچه را که از دیگران پرسیدم نوشتم و خود از درستی یا نادرستی مطالب بیخبرم،
اگر معقولانه فکر کنید کسی که نویسنده اینگونه کتابها هست یا از خود شیعیان این مطالب رو گرفته یا مخالف شیعان،اگر شیعه باشند که خود شیعه کتابهای اصول کافی بحار الانوار و دعاهایی که خود امامان معصوم چون زیارت عاشورا یا ددعای علقمه یا دعاها و زیارتهای امام حسین که از امامان معصوم گفته شده معتبر هست نه کتب دیگر،
هیچکس نمیتونه نور امام حسینو خاموش کنه
چون نور خداست
با سلام.واقعا این نوع تحلیل و این نوع استناد کردن فوق العاده جالبه..کلن قضایای که شاید صدها کتاب در موردشون نوشته شده رو با یه منبع استناد کردید…بررسی هر موضوع از یک کتاب و استناد تنها به یک کتاب،کاری احمقانه و قدیمی هستش…متاسفانه شما اسم خودتون رو روشن فکر میگذارید اما اونقدر احمق هستید که نمیدونید یک موضوع رو با یک کتاب تحلیل کرد..هرچند همینایی رو هم که نقل کردید،دروغ فراوان داره…اما در کل متاسفم..دست از غرض ورزی بردارید…یکمی تحصیلاتتون رو بالا ببرید که اینقدر خنده دار مطلب ننویسید…مردم از خنده
دوست گرامی
چقدر خوب هست که یاد بگیریم اگر نقدی میکنیم مخاطب را احمق و نادان خطاب نکنیم و قبل از نوشتن هرگونه کامنتی در مورد مطلب تحقیق کنیم.
در مورد داستان کربلا اولین کتابی که این داستان را نقل کرد, کتابی بوده به نام مقتل الحسین که نویسنده آن شخصی بوده به نام ابن مخنف یا ابو مخنف که این کتاب را ۶۱ سال پس از واقعه کربلا و از روی شنیده های شفاهی نوشته است.
پس از وی اولین مورخ تبری بوده که از روی ورق پاره های کتاب مقتل الحسین داستان را نقل کرده.
پس از تبری هرکسی که داستان را نوشته از روی همین کتاب تبری نوشته زیرا کتاب اولیه وجود خارجی نداشته و حتی تبری نیز با شک این کتاب را به ابو مخنف انتساب میکند.
شیخ مفید که از روحانیو شیعه قرن ۵ هست با افزودن شاخ و برگ به این داستان, آنرا از حالت واقعیت خارج کرد و آنرا تبدیل به افسانه کرد.
ما نیز برای نوشتن این داستان به کتاب اصلی استناد کرده ایم و نه کتب بعدی که هزاران شاخ و برگ به داستان داده اند.
اینکه فرمودید صدها کتاب آنرا نوشته اند نمیتواند دلیل محکمی باشد زیرا همه آنها داستان را بعد از تبری نوشته اند و منبع اصلی همان کتاب تاریخ تبری میباشد.
شما هم به جای اهانت به نویسنده مطلب بهتر بود کمی در اینباره تحقیق میکردید…
با سلام و عرض خسته نباشید
دکتر جان ملت ما خودشونو به خواب زدن و دوست ندارند بیدار بشن خواهشن دنبال جواب برای این افراد نباش حیف زمان با ارزش لطف کنید زمان را برای تحقیقات بیشتر خودتان صرف کنید تا ما هم با پیگیری نتایج شما به راه کمال برسیم
سلام
من با قداست بخشیدن مخالفم اما با تحریف تاریخ هم مخالفم شما با حکومت دینی مشکل داری نباید تاریخ رو تحریف صد در صد کنی علی و حسن و حسین در میان اعراب اخلاق مدار بودند در تاریخ بجز چند روایت ضعیف نیومده که این ها در جنگ های بعد محمد نقش فیزیکی داشته اند در اصل خود رو از سیاست کنار کشیدن طبق تاریخ طبری وقتی عمر میخاست به شاهزاده های ایران اهانت کنه علی مانع شد و این کار رو ناجوانمردی دانست
طبق تاریخ عمر از علی میخاد فرمانده اعراب در جنگ با ایران بشه علی مشاوره میده اما ترجیخ میده چاه آب بکنه تا بره جنگی که هدفش غنیمت بوده
از طرفی تاریخ طبری میگه سردار عمر در یکی از شهر ها قول داده بود یک نفر رو نکشه بعد تسلیم همه مردم شهر رو بجرم مقاومت طولانی کشت بجز یک نفر و گفت در اصل این طور قسم خورده بودم(مردم شهر رو فریب داد ) این سردار خالد بن ولید بود
در طبری امده علی همیشه از عمر می خاسته این جنایتکار رو مجازات کنه اما عمر می گفته بهش احتیاج داریم ولی بهش پیغام میده داخل مدینه نیاد چون علی ممکنه قصاصش کنه بدون اجازه حکومت
در مورد حرفهای عجیب در مورد خوب بودن معاویه و یزید دیگه خاهشان حرف نزنید اگر قبل این ها فقط به ایرانی ها و مغلوب ها ظلم میکردن این ها انقد به همون اعراب ظلم کردن که بیشتر این افراد دادخواهی پیش حسین و عبداله زیبر و عبداله عمر میبردن و ازشون خواستار قیام میشدن
به فرض حسین حقش بود مردم مدینه به جرم مخالفت با یزید ناموسشان تا چند روز آزاد اعلام شد و ۶۰۰۰ بچه زنا زاده به دنیا اومد که پدرش معلوم نبود ودر کوچه های مدینه خون جاری بود(واقعه حره در کتاب طبری و یعقوبی و…..)
در مورد زینب بن علی واقعا حرف زدنش بی نظیره طبق روانشناسی اگه کسی ۴ نفر از نزدیکانش همزمان فوت کنه قدرت تکلم رو از دست میده
حال بر خلاف ادعای بدون منبع شما که تنها از روی شنیده ها و آمیخته با عرق مذهبی بود, مطالبی را خدمت شما عنوان میکنم. فرمودید که علی حاضر نشد که دست به کشتار ایرانیان بزند و به دنبال کندن چاه رفت.
علی برخلاف ادعاهای صرفا مکتبی و مذهبی، فردی ثروتمند بود بطوريکه تنها از راه نخلستانهای خود سالانه ۴۰هزار دينار درآمد داشت. (تاريخ اسلام شناسی، علی ميرفطروس باستناد به تجارب السلف ص ۱۳).
و باز هم بر خلاف ادعای شما :
علی يکی از مشاوران نزديک عمر (خليفه دوم مسلمانان) در هنگام حمله لشکر اسلام به ايران بود. زمانی که عمر می خواست خود شخصا در اين جنگها حاضر شود، امام علی به او گفت: » تو سر اين سپاهی اگر بروی و کشته شوی، سپاه اسلام متلاشی می شود. تو بايد مرکز خلافت را داشته باشی تا اگر سپاه اسلام شکست خورد. ايرانيان بدانند که اين نيرو پشت دارد» (تاريخ طبری، جلد ۵، ص ۱۹۴۲و ۱۹۴۵، اخبار الطول ص ۱۴۷و نهج البلاغه ص ۴۴۳– ۴۴۶).
ولی باز هم باید از شما پرسید که اگر علی مخالف کارها و اقدامات عمر بود, چرا دختر خردسال خودش را به یک پیرمرد میدهد ؟؟؟
عمر که داماد امام علی بود و روی حرفهای وی حساب میکرد پيشنهاد وی را پذيرفت و در دارالخلافه ماند و در راس لشکريان اسلام فرماندهان با تجربه و خونريزی گمارد و به طرف ايران گسيل داشت. پس از شکست ايرانيان و پيروزی لشکريان اسلام، علی خطاب به مردم کوفه گفت: ای مردم کوفه، شما شوکت عجمان را برديد. (تاريخ طبری، جلد ۶ ص ۲۲۰۸)
و اما در زمان خلافت سست و بی بنیاد خود علی چه اتفاقاتی افتاد ؟؟ باز هم بر خلاف ادعای شما دوست بزرگوار :
در زمان امام علی، مردم استخر چندين بار قيام کردند. امام علی در يکی از آن موارد «عبدالله بن عباس» را در راس لشکری به آنجا گسيل داشت و شورش توده ها را در سيل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی، ص ۱۳۶). در مورد ديگر که مردم استخر شوروش کردند، امام علی « زياد بن ابيه » که از خونخواری و آدمکشی به انوشيروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسيل داشت تا به سرکوبی اين قيام بپردازند. در مورد جنايات و کشتار مردم استخر توسط زياد بن ابيه کتابها و روايت زيادی نوشته و نقل شده است(رجوع کنيد به کتاب مروج الذهب، جلد دوم ص ۲۹).
در سال ۳۹ هجری مردم فارس و کرمان نيز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر امام علی را از شهر خود بيرون کردند. امام علی مجددا زياد بن ابيه را به آنجا گسيل داشت و لشکريان وی از هيچ جنايتی فروگذاری نکردند. (تاريخ طبری، جلد ۶، صفحه ۲۶۵۷و يا فارسنامه، ص ۱۳۶)
مردم خراسان نيز در زمان امام علی برای چندين بار قيام کردند و چون چيزی نداشتند بعنوان باج و خراج بپردازند، از دين اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند. امام علی «جعده بن هبيره» را بسوی خراسان فرستاد. او مردم نيشاپور را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند. ( تاريخ طبری، جلد ۶، ص ۲۵۸۶و فتوح البلدان ص ۲۹۲)
در زمان امام علی مردم شهر ری نيز سر به طغيان برداشتند و از پرداخت خراج خوداری کردند. امام علی، «ابوموسی» را با لشکری زياد به سرکوب شورش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستين برگرداند. ابوموسی پيش از اين طغيان نيز، يکبار ديگر بدستور امام علی به جنگ مردم شهر ری گسيل شده بود. (فتوح البلدان ص ۱۵۰)
خوب دوست عزیز آیا به مورد بیشتری نیاز دارد که ادعاهای پوچ سایتهات زرد حوزه علمیه را بی اعتبار کند ؟؟؟؟
مقتت ل ابی مخنف رو خوندم این طوری نبود که شما گفتید
حرفهای بالا که زدم استدلال خودم بود پس دیگرانم میتونن استدلال کنن فقط باید مثل پازل بدون بد بینی به یک طرف و بدون تعصب نژادی و حکومتی قضاوت کنی نه مثل شما فقط بخاطر دروغگو نشان دادن آخوندا قضاوت کردی
در مورد مقتل اب مخنف اون مذهب خاص خود رو داشته یعنی ابوبکر و عمر و علی رو قبول داش
ته و عثمان رو قبول نداشته و همه شنیده ها رو مثل طبری جمع کرده یعنی موافق و مخالف
همترین اثر ابومخنف، گزارشی از نبرد کربلا است که به نام «کتاب مقتل الحسین» معروف است. این کتاب از مهمترین منابع برای بررسی تاریخی این واقعه به شمار میآید. نسخهٔ خطی از این کتاب در برلین نگهداری میشود و لئورا وچا ولیری آن را تماماً معتبر نمیداند.[۱۸] متن اصلی این اثر از میان رفتهاست[۱۹] و در حال حاضر متنی به نام «مقتل ابومخنف» در دست داریم که حاوی روایاتی سست و ناهمگون است که هرگز مورد اعتماد مورخان و پژوهشگران قرار نگرفته و اعتبار آن مورد تردید است.[۲۰] اکنون چندین نسخه به نامهای مقتلالحسین یا اخبار مقتلالحسین یا مَصرَعالحسین و ماجری له در کتابخانهها هست، اما به سبب تصرفاتی که در آنها شده، هیچ یک را نمیتوان مسلماً تألیف کامل ابومخنف پنداشت. کتابی هم که به نام مقتل الحسین یا مقتل ابی مخنف بارها در عراق و ایران چاپشده و در صدر اسناد آن، ابومخنف از شاگردش هشام کلبی روایت کرده و نیز به دلیلهای متعدد دیگر بیشک مجعول است. حتی میان یکی از نسخ این اثر منسوب، با کتابی که در همین موضوع به عالم شیعی، سید بن طاووس نسبت داده شده —یعنی لهوف—، اشتراک بسیار دیده میشود، بدان حد که تألیف یکی از روی دیگری، احتمال داده شده است.[۲۱] با این حال، کتاب ابومخنف به سبب اهمیت و ارزشی که داشتهاست مورد توجه مورخان و محققان قرار گرفت و بسیاری از مورخان قرون بعدی، متن آن را به طرق مختلف در آثار خویش آوردهاند.[۲۲] احتمالاً متن کتاب ابومخنف تا حدود قرن چهارم هجری باقی بودهاست؛ زیرا محمد بن جریر طبری در تاریخ طبری آن را بیواسطه بازگو کردهاست
کسی که این مقاله رو نوشته یا با علم تاریخ آشنا نبوده یا مغرض بوده عزیزان کتاب طبری کتاب مستندی نیست که این آقا اینقدر به اون استناد کرده کما این خود او هم در مقدمه ی کتابش ذکر نموده مقاله نویس احتمالا مقدمه کتاب طبری نخوانده است .
درود بر شما دوست بزرگوار
اولا ما فقط به کتاب تبری اشاره نکرده ایم و کتب دیگر هم مورد توجه قرار گرفته اند
دوما کجای کتاب تبری نوشته است که مطالب این کتاب مستند نیست ؟؟
سوما اگر به تبری که قدیمیترین کتاب تاریخ اسلام است استناد نشود باید به شیخ مفید که ۴۰۰ سال بعد کتابش را نوشته استناد شود ؟؟
شما که علم تاریخ میدانید به چه کتبی استناد میکنید ؟؟؟
چقدر تفاوت وجود داشته از تعزيه ها و چيزايي كه آخوندا و مداحان ميگفتن و واقعيت اصلي تاريخ..!!! واقعا دولتمردان ايران از عدم آگاهي ما، زيباترين استفاده ها رو بردن و البته امروزه مردم ايران اصلا قابل قياس با ٣٨ سال پيش نيستن و هر حرفي رو زود باور نميكنن و ايني كه من تو مردم دارم الان ميبينم، چيزي جز دوري از دين و مذهب نيست و مردم نسبت به دين و كذهب، ديدگاهشون خيلي خيلي تغيير كرده و دارن تا حدودي به روشن بيني ميرسن.. واقعا از مطالبتون استفاده كردم و تشكر ميكنم از زحماتتون، پيشنهادم اينه كه تو ايران الان تو تلگرام و اينستاگرام بيشتر مورد استفاده عموم مردم هست و اگر مطالب در اينستاگرام و خصوصا تلگرام باشه، خيلي مفيدتر واقع ميشه.. سپاس بيكران
درود بر شما و سپاس از توجه و همراهتان
ما هم در اینستاگرام فعال هستیم و هم در تلگرام.
در واقع بزرگترین کانال روشنگری در تلگرام کانال نقد اسلام میباشد با بیش از ۵۰ هزار کاربر.
من آدرس کانال را خدمت شما مینویسم که استفاده بفرمایید.
@naghde_eslamm
سلام به همگی
من با جمله اخر حسین موافقم.مردم ایران دیگه دارن بیدار میشن.دیگه هیچی رو راحت باور نمیکنن.نمونش هم اینه که هر سال داره محرم خلوت تر میشه.من خودم که دیگه اینجوری هستم حداقل.بگذریم.دوستان عزیز چرا فکر میکنید که انسان بودن بدون دین و مذهب نمیشه.الان خیلیاتون حرفای این سایت رو قبول ندارین خیلی ها هم قبول دارن.شما منابع اونا رو قبول ندارید خیلی ها هم منابع شیعه رو قبول ندارن.اصلا بزارید واضح بگم.فرض کنید هیچ گونه سند و روایتی در دست نیست.الان باید چیکار کرد.بیایید انسان باشیم.کاری هم به مذهب و دین نداشته باشیم.مثل گذشتگانمان.درسته اونا دین داشتن اما اعتقادشون شخصی بود نه تحمیلی.هر کسی حق داره هر دین و مذهب یا خدای جداگانه داشته باشه.چون شخصیه.اما در کنار داشتن مذهب های مختلف بیایید کنار هم باشیم برای ایران عزیزمون.سنی در کنار شیعه.شیعه در کنار مسیحی و غیره.به نظرم اگه اینطوری باشیم میتونیم دوباره ایران رو به روزهای اوجش برگردونیم.بیاید دین رو کنار بزارید البته نه اینکه دین نداشته باشید.دین رو شخصی برای خودتون داشته باشید اما در کنارش انسان باشیم که بزرگترین دین هستش.توهین به هم نکنید.دین رو تحمیل نکنید.در کنار هم دوست باشیم تا روبروی هم برای ایران بزرگ و جاوید.امیدوارم تونسته باشم منظورمو درست رسونده باشم.با تشکر
دوستان عزیز با عرض سلام
خدمت تمام عزیزان باید عرض کنم که با ذکر منابع از نظر تعداد کم نمیتوان استناد نمود همانطوری که این نویسنده با استناد به یک منبع یا دو منبع مدعی شده بود که تاریخ به این شکل است ضمنا تاریخ طبری که مهمترین سند ذکر حرفهای نویسنده بود به گفته خود محمد طبری که نویسنده این تاریخ میباشد در اول کتاب عنوان میکند که خود ناقل هست و فقط اخبار را میگوید این که از نظر سندی چقدر قوی باشد یا ضعیف به عهده خواننده است که تحقیق کند و متوجه شود
مطلب بعدی این که با این گونه تاریخ سازیها که مغایر غالب اخبار کتب دیگر میباشد من اطمینان دارم که هدفی جز سیاه نمایی وجود ندارد و با این نوع صحبتها به واقع به شعور میلیونها مسلمان توهین میشود
بهتر است که واقعا کمی منطقی باشیم و معیارهایمان در گفتگو انصاف باشد
و همچنین مغالطه کاری نکنیم و حساب تاریخ اسلام و امام حسین و دیگران را با حکومت های بنام اسلام جدا کنیم
امام حسینی که گاندی میگوید الگوی من است و کشور هند با یک میلیارد جمعیت و هزاران هزار باورهای مذهبی روز عاشورا را بنام روز امام حسین نامگذاری کردند و در این کشور تعطیل رسمی ست بسیار بی انصافی است که به این شکل سخیف قضاوت کنیم و امامم حسین را انسانی بزدل جلوه دهیم
دوست عزیزم
فرمودید که نویسنده کتاب تاریخ تبری گفته است که مطالب را نقل میکند, حال از شما دوست نازنین میپرسم که: مگر تمامی روایات که در کتب شیعیان در مورد این واقعه آورده شده روایت شده از چند راوی مختلف نیست ؟؟
اصلا آیا هیچ مطلب تاریخی در تاریخ مکتوب اسلامی مطلبی یافت میشود که نقل شده نباشد ؟؟
شیخ مفید که خلق افسانه عاشوراست دقیقن ۴۰۰ سال پس از این واقعه زندگی میکرده, آیا تاکنون به این مساله فکر کرده اید که چگونه ایشان ۴۰۰ سال بعد آن هم در آن زمان که نه فیلمی بوده و نه عکسی, این همه جزییات را نوشته است ؟؟
آیا تاکنون به هیچ روحانی که بر روی منبر جزییات را میگوید همین مطلب را گوشزد کرده اید ؟؟
سپاس از لطفتان
شما چرا از منابع بی خود حرف میزنی برو چهار تا کتاب درست بخون
اگه مسلمونارو قبول نداری از کتاب های اروپایی در باره ی کربلا بخون که مسیحی ان
اگه خب این جوری باشه مسلمان و مسیحی و یهودی و بودایی وهندو وابراهیمی به کنار
هیچ خدایی نیست داروین درست می گفت
اگه روشنگری با فکر حرف بزن
اگه فردا یه روزی قیامت بشه اون موقع چی می خوای بگی؟؟؟
البته درسته که بعضی از سود جو ها به بهانیی اسلام خیلی کارا می کنن و مال مردومو می خورن ولی همه که اینجوری نیستن
دروغ هاى كربلا
شیعه شهادت امام حسین را تبدیل به ابزاری برای پیش برد مذهب خود نموده است. اما اگر هشیار باشیم میبینیم که یکی از بهترین دلیلها برای باطل بودن این مذهب ، همانا دروغ هایی است که پیرامون شهادت حسین رضی الله عنه ساخته اند که برخی را میشماریم:
اول این را بگوییم که برای درک دروغ بودن یک داستان, گاهی نیازی هم نیست که ما به سند رجوع کنیم! بلکه خود متن بما میگوید که که این روایت دروغ است.
مثال: شیعه میگوید امام علی شبی هزار رکعت نماز میخواند! ما برای اثبات دروغ بودن این روایت به سند نگاه نمیکنیم ! دیدن متن نیز کافیست
زیرا در روایت چند دروغ وجود دارد
اولا کی هر شب کنار علی تا صبح بیدار بود و حساب رکعت های نماز حضرت علی را مینوشت؟
خودش که معقول نیست بگوید: یا ایها الناس من شبی هزار رکعت نماز میخوانم! این که ریاکارس میشود!
دوما, شب اگر ۱۰ ساعت باشد، میشود ۶۰۰ دقیقه! و اگر حضرت علی برای خواندن هر رکعت فقط یک دقیقه وقت صرف کرده باشد, حداکثر میتوانسته هر شب ۶۰۰ رکعت نماز بخواند!
پس اولا ۱۰۰۰ممکن نیست و ثانیا اینکه میگویند علی با خشوع نماز میخواند خلاف این روایت است! بعد از این مثال برویم بر سر داستان های دروغ کربلا
داستان گریه زینب بر سر جسد بی سر امام حسین
راوی شیعه میگوید: فردای روزعاشورا اسیرای کربلا را بطرف کوفه بردند در راه به گودالی رسیدند که اجساد بی سر شهدا کربلا در آن افتاده بود, زنان خود را از شترها بزمین انداختند و شروع به شیون نمودند. زینب بر سر جسد حسین رفت و گفت: ای محمد کجایی که ببینی سر فرزندت را بریدند و غریب اینجا افتاده وووووو
دلایل ما بر دروغ بودن این داستان
۱- شما میگوید بعد از شهادت حسین, سرش را بریدند، و با ۷۲ سر بریده دیگر یکجا در گودال انداختند زینب چگونه بین اینهمه جسد بی سر، جسد حسین را شناخت؟
۲- شما میگویید که بعد از شهادت حسین, یزیدیان اجساد را زیر سم اسبان له کردند
جسد بی سرلگدکوب شده بوسیله اسبان, بی تردید فرم اصلی خود را از دست میدهد و خون امیخته بخاک ریخته بر لباسها , مزید بر علت شده و هر نشانه ای را از بین میبرد, پس چگونه زینب بین آنهمه جسد های مشابه بی سر, جسد حسین رضی الله عنه را شناخت؟
۳ – شما میگویید زینب بر سرجسد حسن, حرف های زیاد زد و آن سخنان را بدقت نقل میکنید, سوال این است که در گیردار آن جیغ های دلخراش زنان و کودکان, راوی شما چگونه توانست فرموده های زینب را دقیقا یاداشت کند و به روضه خوان ها برساند تا آنها سر منبرها بگویند؟!! در آن محشر که صدا بصدا نمیرسید.
پس کاملا واضح است که این داستان دروغ است
داستان زنجیر جامعه
شیعه میگوید: فردای عاشورا وقتی میخواستند امام سجاد اسیر را به کوفه ببرند, ایشان از بس که بیمار بود پی در پی از بالای شتر به زمین میافتاد
پس عمر بن سعد دستور داد تا غل جامعه بیاورند! غل جامعه, زنجیری سهمگین بود که پادشاهان ساسانی بر گردن مجرمان خطرناک میانداختند که سنگینی این زنجیر پوست گردن را میکند! و سعد بن ابی وقاص از ایرانیها آنرا غنیمت گرفته بود و بعد از مرگش به پسرش رسیده بود!!
راوی میگوید امام سجاد را, پیچیده در این زنجیر دیدم که از گردنش خون میریخت و دستهایشان را به بالا بسته بودند…..
دلایل ما بر دروغ بودن این داستان
اولا غنایم جنگ ایران برای امیر المومنین عمر ارسال می شد و فرمانده آن را بمانند ملک شخصی تصرف نمیکرد و بعد اگر قرار بود که سعد رضی الله عنه از بیت المال سرقت کند , پس حتما طلا و جواهر را میدزدید نه زنجیر بی قواره را
دوما شما میگویید امام سجاد مریض بود و از سر شتر میافتاد, پس ای دروغگوها درست این بود که او را به شتر میبستند و برای این کار یک طناب معمولی کافی بود نه اینکه او را زنجیر پیچ کنند!! پس دروغ گفتن هم بلد نیستید
از کسی که آنقدر مریض است که حتی حال ندارد بنشیند، انتظار فرار هم نیست! پس چرا او را با زنجیر ساسانی بستند!! !!! پس این داستان ها, برای گریاندن شیعه ها ساخته شده و ارزش علمی اصلا ندارند.
داستان آتش زدن خیمه ها
شیعه میگوید که بعد از تمام شدن کار مردان در عاشورا, یزیدیان به خیمه ها حمله کردند و اول اموال را غارت نموده و بعد خیمه ها را به آتش کشیدند!
دلیل دروغ بودن این افسانه
این شبیه به این است که بگوییم دزدها به ماشین لوکسی حمله کردند و دستمال کاغذی درون ماشین را دزدیدند و خود ماشین را بآ آتش کشیدند!! خیمه بعنوان خانه متحرک, پیش عربان عزیز و گرانبها بود! پس دلیلی ندارد که مال خود را آتش بزنند!
اما افسانه سازان شیعه این یادشان رفته بود!! پس برای ترسناک تر کردن وحشت اهل بیت حسین خیمه ها را هم آتش زدند!!
که باید به این عقل دانش خندید! آری دروغ گفتن هم بلد نیستند!!!
داستان صحبت حسین با قاتلان علی اصغر
میگویند امام حسین علی اصغر را بر دست بلند کرد و خطاب به یزیدیان گفت: اگر بما آب نمیدهید حداقل به این کودک تشنه رحم کنید! اما ناگهان تیر سه شبعه ای که حرمله بسوی او انداخت, گلوی علی اصغر را پاره کرد و تشنه لب شهید شد (های های گریه شیعه های ساده, و کیف کردن روضه خوان !)
دلایل ما بر دروغ بودن این داستان
۱- تیر معمولا از راه دورپرتاب میشود، پس آنها دور بودند, آیا حضرت حسین با بلندگو صدای خود را به لشکر یزید میرساند؟
۲- بچه شیش ماهه ، حتما گرسنه بود نه تشنه! زیرا بر بچه شیش ماهه اول گرسنگی غلبه میکند و بار فع گرسنگی تشنگی هم برطرف میشود ، پس حضرت حسین باید درحواست شیر میکرد نه آب!
۳- چرا زنان به این نوزاد شیر ندادند؟ چرا مادرش نداد؟
۴- چرا از شیر شتران شیرده استفاده نکردند؟
اینها فقط گوشه ای بود از دروغگویی شیعه ها !!
و ای خواننده عزیز,اگر همیشه در افسانه سرایی های علمای شیعه, بیشتر دقت کنی, مشت آنها را بیشتر باز خواهی کرد و رسوا تر خواهند شد!
:
حمید!!… عزیزم چی میگی؟ استدلال هایت یکی از یکی بچه گانه تر و ….. استدلال هایت را با واژه هایی مثل«دلایلما»- «مامی گوییم..» و اینجور چیزها آورده ای. مشخص است که اهل سنت هستید آنهم از نوع وهابی. تفرقه نیاندازید لطفا. وانگهی اصلا ماجرا برسر تشنگی و تشخیص هویت حضرت امام حسین«ع» از سوی ضرت زینب «س» و اینگونه چیزها نیست. اصل مساله اینست که امام حسین«ع» با ظالم دوره خود جنگید و شهید شد تا درس آزادگی به همه مردم بدهد. کدام امام حسین؟ امام حسین «ع» که سید شباب اهل جنه است. امام حسینی که نوه حضرت پیامبر «ص» است. امام حسینی که پدرش و مادرش مشخص اند چه کسی اند. می دانی چه می گویم، مشخص است چه کسانی هستند و اصل و شرف آنها بر همه مشخص است نه مثل …. خودت جای خالی ها را پر کن. امروز امام حسین«ع» از آن همه مردم جهان است. حالا اینکه اهل سنت همانند امام حسین«ع» را ندارند، مشکل ما نیست، مشکل اهل سنت است که خودشان را می خواهند از اهل بیت دور نگه دارند،
اتفاقا حرفهای حمید مصداق اینه که شنونده باید عاقل باشه… شما اگه راست میگی در رد استدلالهایی که بچه گانه میخونی شون دلیلی بیار… واقعا دهان از منطق شما باز میمونه… “مشخص است که اهل سنت هستید آنهم از نوع وهابی” این چه استدلالیه؟ هرکی اهل سنت هست پس وهابیه؟ “اصل مساله اینست که امام حسین«ع» با ظالم دوره خود جنگید و…” اینهمه مظلوم در تاریخ با ظالم زمانه خود جنگیدند و کشته شدند که با مطالعه ش میشه درسهای زیادی گرفت، چرا شما فقط پیله کردید به این؟ اتفاقا برخلاف ادعاتون که “اصلا ماجرا برسر تشنگی و تشخیص هویت… نیست.” اصل ماجرا همین اغراق ها و دروغهاست تا این واقعه را متفاوت تر از سایر وقایع این چنینی جلوه داده و احساس را بر منطق چیره کرده و تافته جدا بافته ای بسازد و با تحریف تاریخ، گویندگان و سازندگان این داستانها را به مراد دلشان که همانا تحمیق مردم و سوء استفاده از آنان است برساند. “امام حسینی که نوه حضرت پیامبر «ص» است.” ؟؟… گیرم پدر تو بوده فاضل، وز فضل پدر تو را چه حاصل؟… وانگهی اگر مطالب سایت را دنبال می کردید میفهمیدید که خود محمد هم چنان تحفه ای نبوده که نوه اش بخواهد باشد…
داداش همش دروغ بود گفتی
فقط حیدر امیرالمومنین هست
من وقتی بچه بودم با شنیدن نام تک تک امامان مو تو بدنم سیخ میشد ولی بعدا که بزرگ شدم وفقرو با پوست وگوشو استخونم حس کردم دیدم همیشه حرف اول رو قدرت میزنه بعد ثروت ودین درخدمت این دو بوده وهست وخواهد بود حتی الامکان تو خاورمیانه-توکشورهای پیشرفته تر باز حرف اولو قدرت میزنه بعد ثروت ومردم با حرفهایی چون دموکراسی و.. تحمیق میشن-این وسط علی میمونه با حوضش که اگه یه روز جون نکنه شب سرشو گرسنه به زمین میذاره البته اگه تو ایران خونه ای گیر بیاره- حالا شما برید عوض تلاش برای کم کردن فاصله طبقاتی وآگاه کردن مردم آسمون ریسومن به هم ببافین وآب تو آسیاب مفت خورا ومزخرف بافا بریزین
مطلب بسیار خوبی بود.ممنون
تمام مطالب عین واقعیته!تاریخ اسلام را مطالعه کنید علی الخصوص کتاب تاریخ طبری را که نویسنده آن یکی از اجدادش در جنگ صفین بوده ودیگری در عاشوا احتمالا نه در جنگ! مطالب اسلام همه کپی شده از سایر ادیان است!هیچ دینی انسانیت را زیرپانبرده !قرآن کپی پیست شده سایر ادیان است الا اینکه محمد جنایتکار خونریزی را در حد جنون به آن اضافه کرده که اسلام را تبدیل به خونریزترین دین کرده وارزش زن را پایین آورده.چنانچه مطلعید خدیجه از اعراب بوده وبرای خودش شخصیتی بوده ولی بعدها بدلایلی که محمد خواست زنها دارای پوشش وملعبه دست او شدند ودر واقع زنده بگور کردن دختران از همان سالهای پیامبری محمد شروع شد نه قبل از آن!امروزه خنده دار است بگوییم آسمان ستون دارد تا روی زمین نیوفتد!واینکه در قرآن سوره نساء به کتک زدن زنها اصرار دارد!وما با خواندن این آیات انظار داریم روح مرده ها زنده شود.روشنفکر باشید وبا دیدن عملکرد رهبران جمهوری اسلامی وعدم عملکرد آنها به توصیه های دین وقرآن متوجه خواهید آنها به جهت منافع شخصی خود ملت را فریب میدهند.ما ایرانی هستیم ودینی هم که باید داشته باشیم زرتشت است نه اسلام تحمیلی گفتارنیک پندار نیک کردار نیک تعصب الکی هم نباید به پیامبران عرب داشته باشیم.
دوست عزيز شما خودت با اين لهجه كه عرب رو تلفظ ميكنيد انسان گمان به نژاد پرستي شما مي برد سعي كنيم بيشتر بخوانيم …..اين نظر يك عده هست كه اسلام چنين است و چنان اين لفظ خونريزي در مورد تمام اديان با اين استدلال شما قابل بيان است مسحيت و كليساي واتيكان كم خونريزي نكرده ساير اديان هم داستان و حواشي خاص خودشان را دارند اگر بايد حرفي بزنيم نه بايد هواداري مومنانه بكنيم نه بر طبل كفر مطلق بكوبيم بايد عمري بگذرد تا چيزي بفهميم اين را با خلوص نيت بيان مي كنم بايد صبر كنيم و بخوانيم حكايت بسيار طولاني هست .
جناب شما هیچ موقع جزییات یک حقیقت میتونی با کتاب تاریخ کشف کنی چون تاریخ مطالب ظنی ولی حقیقت یقینی هست الا اینکه خبر تواتر داشته باشه یا اگر معصوم قبول داشته باشی از زبان معصوم خودت بشنوی و گر نه حقیقت از تاریخ کشف نمیشه بلکه تاریخ ظن آور که میشه بهش استناد کرد البته با قواعد تاریخ طبری کتاب عربی شما متن عربی بزاز تا متخصصین عربی ببینند و خود طبری سنی هست و استناد اون به تاریخ ارزش ذاتی برای شیعه نداره
با سلام و احترام
لازم است چند نكته را متذكر شوم
۱- لطفا اگر قائل به نقد هستيد شرط ادب حفظ كنيد اگر شما قصد روشنگري داريد سوال بپرسيد پاسخ بشنويد به هر حال درست يا غلط عده اي مواضع متفاوتي با شما دارند و شما از مقدسات و محكمات ايشان پرسش مي كنيد. پس شرط ادب ضامن جذب مخاطب است.
۲- اگر شما منتقد هستيد كه حتما هستيد وسعي در نقد داريد در اين خصوص مراجع متعدد و اسناد تاريخي وجود دارد به همه منابع ارجاع بدهيد دسته بندي كنيد و تمام نقل قولها را بيان داريد .
۳- روشمند و علمي حركت كنيد مثلا بگوييد فلان حرف از فلان مقتل يا كتاب شيعيان و يا اهل سنت ايرادش اين است و به اين دليل قابل اعتنا نيست يا اين سند به اين دليل اعتبار ندارد يا به هر دليلي با عقل بشري جور در نمي آيد ……………
اگر چنين عمل كنيم به روشن شدن حقيقت و آگاهي مردم كمك كرده ايم در غيره اين صورت خيلي حرفهايمان قابل اعتماد و در خور توجه نخواهد بود.
درود به همه شما دوستان گرامی
یک سئوال از تمام آخوند ها و مذهبیهای محترم دارم،
شما با جواب صحیح و منطقی منو قانع کنید ،
از فردا تو تمام اروپا و دنیا تبلیغ دین شما رو میکنم،
فقط یک سئوال
نترسید ، یک سئوال ساده:
پیامبر شما محمد بوده
و بالای قبر خودش و قبر پدر و پدر بزرگش و ابا اجدادش قلک پول جمع کن و بارگاهی نیست، چه برسد به بارگاه طلایی و گنبد طلایی و درب طلایی و …
پس چرا شما ها که وی پیامبرتان است ، بالای قبر خمینی بارگاه طلایی و قلک پول جمع کن طلایی و این همه تدارک سالانه میلیاردی و … گذاشتید، معنی این چیست،
و چرا در زمان صفویه شروع به ساختن قلک پول جمع کن و بارگاه بالای هر مزاری که به ظاهر منتصب به نوادگان همون پیامبر خودتون محمد دانستند، ساختند و این رسم جدا از اسلام اولیه رو در اسلام خود دراوردی شیعتون گنجاندید،
سوال آسونه اما میخوام بدونم کسی از شما ملاهای مفت خور به ظاهر مذهبی میتونه جواب درستی و منطقی به این سوال بدهد؟؟؟؟
مگه نمیگین همون دین محمد است، پس چرا قلک گذاشتید بالای قبر نوادگان منتصب به وی؟؟؟
اگه نتونستید جواب منطقی پیدا کنید، که نمیتونید هم پیدا کنید توهین نکنید، که هر توهینی که کردید به ناموس خودتون کردین.
با تشکر از مدیریت روشنفکر این سایت با ارزش
خدا را شاکریم که دشمنان شیعه را از احمقها افریده
لبیک یا حسین
لبیک یا زینب
لبیک یا عباس
السلام علیک یا صاحب الزمان
با سلام خدمت تمامی بزرگواران جویای حقیقت. بنده در خصوص شخصیت حضرت ابا عبدالله الحسین به ذکر چند مورد از گفته های دانشمندان غیر شیعی بسنده می کنم.
۱. گاندي:
من نهضتم را مديون حسين بن علي (ع) هستم و من چيز تازه اي براي مردم هندوستان به ارمغان نياورده ام.
۲. چارلز ديکنز (نويسنده انگليسي):
اگر منظور امام حسين(ع) جنگ در راه خواستههاي دنيايي خود بود، من نميفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند. پس عقل چنين حکم مي کند که او فقط به خاطر اسلام فداکاري کرد.
۳. جرجي زيدان، نويسنده لبناني:
پس از رحلت پيامبر(ص)، حب جاه و مال بر فضايل اخلاقي فائق آمد و افکار و آراي آل علي(ع) در ميان چنان مردمي بي اثر ماند. چنانکه مردم کوفه به خاطر جاه و مال بيعتي را که با امام حسين(ع) بسته بودند، در هم شکستند و به اين نيز اکتفا نکرده و او را کشتند.
۴. توماس مان، متفکر آلماني:
اگر بين فداکاري مسيح و حسين(ع) مقايسه شود حتماً فداکاري حسين پرمغزتر و باارزش تر جلوه خواهد نمود. زيرا مسيح روزي که آماده براي فدا شدن گرديد زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبوده که بعد از او به چه سرنوشتي دچار خواهند آمد. امام حسين(ع) زن و فرزند داشت و بعضي از آنها کودک خردسال بودند و احتياج به پدر داشتند.
۵.کورت فريشلر، مورخ بزرگ آلماني:
امام حسين(ع) در فداکاري قدم را از حدود فدا کردن خود برتر نهاد و فرزندانش را هم فدا کرد… تصميم ثابت حسين(ع) براي فداکاري مطلق نه ناشي از لجاجت بود نه معلول هوا و هوس و او با پيروي از عقل مصمم شده بود که به طور کامل فداکاري کند تا اينکه مجبور نشود بر خلاف عقيده و آرمان والاي خود به وسيله سازشکاري با يزيد بن معاويه و زندگي ادامه دهد. مي دانيم که حسين(ع) خود را براي کشته شدن آماده کرده بود. و او عزم داشت خويش را فدا نمايد چرا توقف نکرد تا به قتلش برسانند و چرا دائم اسب مي تاخت و شمشير مي انداخت… حسين(ع) دست روي دست گذاشتن و توقف براي کشته شدن را دور از مردانگي و جهاد در راه عقيده و آرمان خود مي دانست. در نظر حسين(ع) در همانجا توقف کردن و گردن بر قضا دادن تا اين که ديگران نزديک شوند تا او را به قتل برسانند خودکشي محسوب مي شود. يک مرد دلير و با ايمان خودکشي نميکند.
۶. توماس کارلايل، دانشمند بزرگ انگليسي:
بهترين درسي که از تراژدي کربلا مي گيريم اين است که حسين و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند. آنان با عمل خود روشن کردند که تفوق عددي در جايي که حق و باطل روبرو مي شوند اهميت ندارد. پيروزي حسين(ع) با وجود اقليتي که داشت موجب شگفتي من است.
۷. تندن انديشمند هندي:
قيام کربلا معدل بشريت را بالا برد و سطح آن را ارتقا بخشيد.
۸. آنتوان بارا (دانشمند مسيحي سوري):
اگر بگويم حسين (ع) چراغ اسلام است کم گفته ام، اگر بگويم که او زره اسلام است کم گفته ام، بهترين جمله اي که مي توانم بگويم اين است که او وجدان تمام اديان در تمام تاريخ است.
۹. واشنگتن ايروينگ(مورخ آمريکايي):
براي امام حســـين ممکن بود که زندگي خود را با تسليم شدن به اراده يزيد نجات بخشد،ليکن مسووليت پيشوايي مسلمين اجازه نمي داد که او يزيد را به عنوان خليفه بشناسد. او به زودي خود را براي قبول هر ناراحتي و فشاري به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بني اميه آماده ساخت، در زير آفتاب سوزان سرزمين خشک و در روي ريگهاي تفتيده…روح حســـين فنا ناپذير است؛اي پهلوان من و اي نمونه شجاعت و اي شهسوار من، حســـــين!
۱۰. پرفسور ادوارد براون (شرق شناس انگليسي):
آيا قلبي پيدا مي شود که وقتي درباره کربلا سخن مي شنود آغشته به حزن و اندوه نگردد؟
حتي غير مسلمانان نيز نمي توانند پاکي روحي را که اين جنگ اسلامي در تحت لواي آن انجام گرفت انکار کنند… هر کس اندکي حس در نهاد خود داشته باشد نمي تواند از اين غصه غم انگيز متاثر نشود.
۱۱. موريس دوکبري (انديشمند فرانسوي):
حســـين براي شرف و ناموس مردم و بزرگي مقام مرتبه اسلام از جان و مال و فرزندان گذشت و زير بار استعمار و ماجرا جويي يزيد نرفت، پس بياييد ما هم شيوه او را سر مشق قرار داده از زير دستي يزيديان نوعي رهايي يابيم و مرگ با عزت را بر زندگي با ذلت ترجيح دهيم، زيرا مرگ با عزت و شرافت بهتر از زندگي با ذلت است.
۱۲. پرفسور ماربين (فيلسوف و خاورشناس آلماني):
من معتقدم که رمز بقا و پيشرفت اسلام و تکامل مسلمانان به خاطر شهيد شدن حســــين و آن رويدادهاي غم انگيز مي باشد و يقين دارم که سياست عاقلانه مسلمانان و اجراي برنامه هاي زندگي ساز آن به واسطه عزاداري حيسني بوده است. مادامي که اين روش و خصلت در ميان مسلمانان وجود دارد هرگز آنها تن به خواري نمي دهند و تحت اسارت کسي نمي روند.
۱۳. سر پرسي سايکس (خاور شناس انگليسي):
حقيقتا آن شجاعت و دلاوري که اين عده قليل از خود بروز دادند به درجه اي بوده است که در تمام قرون متمادي هر کسي که آن را شنيد بي اختيار زبان به تحسين و آفرين گشود. اين عده مردم دلير غيرتمند، نامي بلند و غير قابل زوال براي خود تا ابد باقي گذاشتند.
۱۴. کورت فريشلر (مورخ مشهور آلماني و نويسنده کتاب امام حسين و ايران):
تصميم ثابت حســـين براي فداکاري مطلق نه ناشي از لجاجت بود، نه معلول هوي و هوس؛ او با پيروي از عقل مصمم شده بود که به طور کامل فداکاري کند تا مجبور نشود بر خلاف عقيده و آرمان والاي خود با سازش کاري با يزيد بن معاويه به زندگي ادامه دهد.
جناب رحیمی
مگر نفرمودید که شما تحصیلکرده هستید ؟
مگر نفرمودید انسان منطقی هستید ؟
دوست گرامی یک متن نوشته اید و ادعا کرده اید که گفته های عده ای فیلسوف و انسان نامدار است ولی نه از منبعی نام بده اید و نه آدرس کتاب خاصی را داده اید.
دوست بزرگوار دگم بودن انسان را از انسانیت خارج کرده و به یک موجود کاملا بی ارزش تبدیل میکند.
ما به تاریخ خود مسلمانان استناد کرده ایم ولی شما به جای پاسخ منطقی مطالب بودن منبع و سند نوشته اید و انتظار دارد همه ادعایتان را بپذیرند.
شما فقط در زیر مطالب متونی را مینویسید ولی از پاسخ دادن به سوالات من و باقی دوستان کاملا عاجز هستید و دلیل آن نیز عدم آگاهی شما به کتب تاریخی است.
تنها سوال من از شما این است که :
از میان کسانی که نوشتید از حسین تمجید کرده اند (البته بدون سند) کسی تاکنون مسلمان یا شیعه شده است ؟؟
اگر بله لطف کنید یک مدرک معتبر به ا ارائه دهید.
اولا بنده کی ادعای تحصیل کردگی کرده ام؟
ثانیاً منابه در انتهای متن ارائه می شود
ثالثاً دین هر فردی مسئله ای شخصی است و ممکن است جز خود او کسی از دینش اطلاعی نداشته باشد. به عنوان مثال ما افرادی داریم که دین رسمی آنها اسلام است ولی کوچک ترین اعتقادی به اسلام ندارند. همان طور که بنده سندی برای شیعه شدن آنها ندارم شما هم سندی بر شیعه نشدن (و نه شیعه بودن) آنها نداری. از کجا معلوم که ایمان نیاوده باشند.
در ضمن بحث دین جدای از بحث قضاوت است. این مواردی که اشاره کردم فط قضاوت افرادی بود که کوچکترین نسبتی با مذهب شیعه نداشته و بدون تعصب قضاوت کرده اند.
منابع:
۱. History of civilization by Mahmoud Hakimi, vol: 14
Ahlulbayt Organization.(2014). A Shi’ite Encyclopedia. Lulu Press, ISBN1312631066, 9781312631069
Charles Dickens. (2008). Plays, Poems, and Miscellanies, Wildside Press. p.61
هاشمی نژاد، عبدالکریم؛ درسی که حسین(ع) به انسانها آموخت، فراهانی، چاپ اول، ۱۳۴۷ش. صص۴۲۷-۴۳۹
طباطبایی قمی، تقی؛ شهید کربلا از ولادت تا بعد از شهادت، قم، انتشارات مفید، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.، صص۴۷۱-۴۷۲.
-بارا، انتون؛ الحسین(ع) فی الفکر المسیحی، کویت، چاپ دوم، ۱۹۸۰، صص۳۴۹-۳۵۲.
پژوهشکده باقرالعلوم به نشانی زیر:
http://pajoohe.ir/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C__a-46512.aspx#_ftnref1
بگذارید داستانی راجع به شیعیان را نقل کنم:
در یک قبرستان در حواشی کرج بودم و برای خاک سپاری یکی از دوستانم رفته بودم. من سنی هستم و از غرب کشور در زندگی با شیعیان مشکلی برایم پیش نیامده اما این داستان خیلی جالب است:
در کنار شیر آب قبرستان یک آقای آذری را دیدم که کمی عصبانی بود، آمده بود دستای خود را بشوید. ناگهان گفت: این مملکت دیگه آخوند هم نداره! نماز داداش منو یه آخوند افی ( افغان ) خوند! واقعا باعث شرمه! آخوندم نداریم دیگه! این یکی از خصوصیات شیعیان است، و تازه این کمترین شان است!!!! از دوستان سوال دیگری دارم!!!! شما که از حسین و رضا و فلان و فلان چند اسطوره با قدرت های افسانه ای ساخته اید به چند سوال من پاسخ دهید:
چگونه است که تمام شما شیعیان مهر قلبی نسبت به خونخواری به نام هیتلر دارید و از جنایات او شاد می شوید و هیتلر را پیشوا می دانید؟؟؟
وقتی در حرم علی تیراندازی شد و زائران را به گلوله بستند چه اتفاقی افتاد؟؟؟؟ آیا آسمان گشوده شد و یا شمشیر غیبی ظاهر شد؟؟؟
وقتی کاظمین را با آر پی جی زدند چه شد؟؟؟ اتفاقی افتاد؟؟؟
شما شیعیان حرم هایی از جنس بتن و آهن و فلزات گران بها را می پرستید یا الله را؟؟؟ محمد را پیغمبر می دانید یا علی و خاندانش را؟؟؟ ابوبکر یار غار محمد بود یا علی؟؟؟
شیعیان بت پرست، این حرم های شما توانایی دفاع از خودشان را ندارند؟؟؟ لطفا برای سوالات من پاسخ قانع کننده ای بیاورید.