Warning: The magic method Gallery_Video::__wakeup() must have public visibility in /customers/6/a/1/eslam.nu/httpd.www/wp-content/plugins/gallery-video/video-gallery.php on line 72 Warning: "continue" targeting switch is equivalent to "break". Did you mean to use "continue 2"? in /customers/6/a/1/eslam.nu/httpd.www/wp-content/plugins/telegram-for-wp/inc/Notifcaster.class.php on line 318 Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /customers/6/a/1/eslam.nu/httpd.www/wp-content/plugins/gallery-video/video-gallery.php:72) in /customers/6/a/1/eslam.nu/httpd.www/wp-includes/feed-rss2-comments.php on line 8 دیدگاه‌ها برای: جوانمردی علی که شیعیان از آن سخن میگویند؟ http://www.eslam.nu/2016/11/29/edalt-ali/ Tue, 20 Feb 2018 21:08:51 +0000 hourly 1 https://wordpress.org/?v=5.8.9 توسط: بهرام خسرو http://www.eslam.nu/2016/11/29/edalt-ali/#comment-7216 Tue, 20 Feb 2018 21:08:51 +0000 http://www.eslam.nu/?p=2763#comment-7216 درود
بگذاریذ فرض کنیم هدف (م. روشنگر) از اشاره به داستان عمر و علی نشان دادن یک واقعیت تاریخی است و تلاش می کند بگوید علی “تاریخی” جوانمرد نبوده است.
چیزی که به کل در این بحث ها فراموش شده به گمان من این است که واقعیت تاریخی چیست و واقعیت تاریخی به چه درد می خورد؟
من فکر می کنم اصلا واقعیت تاریخی ارزش چندانی ندارد . (در اسلام و البته سایر ادیان شبیه اسلام با اسطوره هایی طرف هستیم که حقیقت تاریخی آنها در ابهام است اما این گونه ادیان اصرار بیمارگونه ای بر اثبات تاریخی و علمی اسطوره ها دارند)
اما به گمان من مهم داستان و اسطوره است که روایت می شود، داستان مثل آینه درون مایه راویان و (و چه بسا کل جهان بینی که داستان در بستر آن شکل گرفته) را به آشکار می کند. (از این لحاظ اسطوره های اسلام را با آغوش باز می پذیرم و به اصالت آنها احترام می گذارم)

اکنون که دیگر بحث تاریخی نداریم، من دو اسطوره با دو جهان بینی متفاوت را مقایسه می کنم: (داستان عمر و علی و داستان رستم و سهراب)
شباهت ها :
۱- نبرد تن به تن دو پهلوان – ۲- نبرد سروشت ساز (شکست علی چه بسا اسلام را زمین گیر کند و شکست رستم چه بسا ایران را به دست دشمن دهد) ۳- هر دوطرف نیرنگ می کنند و با نیرنگ سرنوشت جهان را عوض می کنند.

اما، این کجا و آن کجا !
نیرنگ رستم بهای آن چنان گزاف ذرد که فردوسی می گوید: ” يکي داستانست پر آب چشم دل نازک از رستم آيد بخشم” فرزند جگر گوشه اش را به دست خویش و به بهای نیرنگ از دست می دهد و ایران اما نجات می یابد.
اما داستان عمر و علی … علی نیرنگ می کند و می گوید که جنگ نیرنگ است… او قهرمان این جنگ است و کار او عبادتی بسار بسیار بزرگ. کار او چیز برگتر را نجات داده است. چیزی آنچنان بزرگ که نیزنگ و ریا در برابر آن چیزی نیست.
جهان بینی اسلام در زمانه عرب جاهلیت چیزی تازه است. علی در واقع دقیقا به رسم اسلام نیرنگ به کار می برد. دیگر سخن و کردار و ارزش های امثال عمر ارزشی ندارند. آنهایی که غرو داشتند و با صدای بلند فریاد می زدند ” زه نیرو بود مرد را راستی …. ز سستی کژی زاید و کاستی ” هنگامه هنگامه ارزش های جدید و رسم جدید است.

]]>
توسط: hamze http://www.eslam.nu/2016/11/29/edalt-ali/#comment-6872 Fri, 20 Oct 2017 21:54:29 +0000 http://www.eslam.nu/?p=2763#comment-6872 در پاسخ به ليلي.

اره ضایع درست هست لیلی جان اما باور کنید شما از همون مدل ضایع که دوستمون گفت شدین یعنی زایه

]]>
توسط: ا.پ. http://www.eslam.nu/2016/11/29/edalt-ali/#comment-3386 Tue, 27 Jun 2017 09:45:13 +0000 http://www.eslam.nu/?p=2763#comment-3386 در پاسخ به راستی.

صد در صد در این ماجرای تاریخی از نگاه هر انسان منصفی های بسیار پست تر است

]]>
توسط: سامان خسروی http://www.eslam.nu/2016/11/29/edalt-ali/#comment-2658 Wed, 05 Apr 2017 22:12:12 +0000 http://www.eslam.nu/?p=2763#comment-2658 در پاسخ به شعبون عبدالله.

از نوع صحبت شعبون عبدالله، به یاد شعبون بی مخ می افتم

]]>
توسط: دکتر م.روشنگر http://www.eslam.nu/2016/11/29/edalt-ali/#comment-2456 Tue, 07 Mar 2017 17:30:27 +0000 http://www.eslam.nu/?p=2763#comment-2456 در پاسخ به افشین.

نیازی نیست مطالب زیادی از شما خواند یا اینکه از شما در مورد اعتقادتان سوالات زیادی پرسید. همینکه شما یک شیعه هستید و به اصول اعتقادی شیعه معتقد هستید خودش برای دانستن آن کافی است….
نکند فراموش کرده اید که اکثر اصول اعتقادی شیعه یا خرافی است یا با خود قرآن در تضاد و تناقض ؟؟؟

]]>
توسط: دکتر م.روشنگر http://www.eslam.nu/2016/11/29/edalt-ali/#comment-2455 Tue, 07 Mar 2017 17:28:14 +0000 http://www.eslam.nu/?p=2763#comment-2455 در پاسخ به افشین.

جناب افشین
انتظار داشتم که با پاسخی که به شما دادم برآشفته شوید این خیلی طبیعی است.
اولا اینکه در میان اهل سنت علی به عنوان خلیفه چهارم و پسر عموی پیامبر اسلام دارم احترام زیادی میباشد و اینکه تصور کرد که مورخین اهل سنت چیزی بر علیه ایشان بنویسند فقط از توهمات برخواسته از حوزه روندگان میباشد. این از مغلطه اول شما …
داستان آب دهان انداختن علی به صورت عمرو در جنگ خندق اظهر من الشمس است نزد تمامی مسلمین خصوصا شیعیان تا جایی که بیت معروف جناب شهریار (او خدو انداخت بر روی علی ……. ) شهره خاص و عام است.
ادعای بی اساس شما مانند این است که ادعا کنید عمر جزو یاران محمد نبوده و تلاش کنید این را به یکی از اهل تسنن بقبولانید….
اما مغلطه دوم و بسیار ناشیانه شما در تشکیک به شیعه بودن علی ابن ابراهیم قمی است…. دوست گرامی قبل از نوشتن این مطلب ای کاش سری به مطالب دیگر سایت میزدید و میدیدید که نویسنده مطالب این سایت اشراف کاملی به تاریخ اسلام و علم حدیث دارد و نمیتوان به این راحتی چنین ادعای مضحکی کرد.
علی ابن ابراهیم قمی صاحب معتبرترین کتاب تفسیر شیعه یعنی کتاب تفسیر قمی است. ایشان از اساتید جناب کلینی صاحب کتاب الکافی معتبرترین کتاب روایی شیعیان است و تقریبا تمامی روایات کتاب کافی یا به ایشان و یا به پدرشان ختم میشود..
چطور حالا شما به ناگاه و برای اثبات ادعایتان ایشان را از دایره شیعه بیرون میدانید,…… نمیدانم.
اینکه شما به عنوان یک شیعه باورمند نمیتوانید مطلب را درک کنید و این کار علی را ناجوانمردانه بنامید خود داستان دیگریست.
زمانی که جناب پهلوان تختی با الکساندر مدوید، قهرمان افسانه‌ای کشتی جهان مسابقه داشت اتفاق جالبی افتاد که خود الکساندر مدوید در خاطراتش مینویسد:
من از ناحیه پای راست آسیب دیده بودم و غلامرضا در حال عبور از رختکن به چشم دید که پزشک تیم شوروی در حال بانداژ پای مصدوم من است. همان لحظه دکتر به من گفت کارت تمام است ،حریف فهمید پای راست تو آسیب دیده و راحت شکستت می‌دهد حتی سرمربی تیم از من خواست انصراف بدهم و کشتی نگیرم اما من روی تشک حاضر شدم و غلامرضا حتی یک بار هم به پای آسیب دیده من دست نزد. او کشتی را با نتیجه مساوی و به خاطر وزن بیشتر به من باخت اما برنده و اقعی او بود.
ما ایرانیها این شخص را قهرمان میدانیم چون دست به ناجوانمردی نزد ولو اینکه قهرمان جهان نشد.
اما شما به دلیل باورمند بودن و اعتقاداتتان, دروغ گفتن و ناجوانمردی علی را اوج مردانگی میدانید…
مثالی هم در مورد جنگ احد زدید و طبق معمول تحریف تاریخ, زیرا در جنگ احد مستی و بیخودی اصحاب محمد دلیل شکست آنها بود بنا بر گفته سیره نویسان…..و البته اختلاف آنها در این مورد …
در پایان هم برای تعدیل ادعای قبلیتان در مورد متاخرین شیعه, مطلبی را فرموده اید که اتفاقا کار را خرابتر کرد. شما فرموده اید که : آنچه ما از متاخرین سخن راندیم اولا مربوط به همه متاخرین نبود و شما دچار مغالطه تامیم ناروا شدید در ثانی منظور ما لزوما گرد آورندگان احادیث و روایات نبوده بلکه احتمال دادیم که راویان آن بنا به نیات خودشان چیزی بر اصل واقعه افزوده یا آن را تغییر داده باشند!
خوب همانطور که دانایان علم حدیث میدانند اصل و اصالت یک حدیث در وهله اول راوی آن حدیث است و به مجموعه راویان یک حدیث سند آن میگویند. شما در اینجا به همین راحتی راویان احادیث را در تحریف آنها دخیل دانستید و مخدوش بودن آنها را به گردن راویان انداختید….
دوست بزرگوار این خود عذر بدتر از گناهی است که شما برای شستن گناه گردآورندگان روایات شیعه به آن دستاویز شده اید….
سپس نیز به علم رجال و بررسی روایات تبری اشاره کرده اید که دانایان به علم رجال شیعه به خوبی آگاهند که کتب رجالی شیعه انقدر دارای تناقض هستند که تنها میتوان کودکان را با آن فریب داد.
در میان شیعه مرتبه روایات و راویان آنقدر دچار آشفتگی است که صدای بزرگترین علمای خود شیعه را هم درآورده…. تا جایی که بعضی از بزرگان اهل سنت در مقام تحدی با شیعه برآمده اند که یک حدیث صحیح با تعریف خود شیعه از کتب روایی شیعه برای ما بیاورید. در اینباره به زودی یک مطلب کامل خواهم نوشت. البته این آشفتگی و تناقض در میان اهل سنت هم وجود دارد ولی در میان شیعه بیداد میکند.

]]>