داستان تخیلی و بی اساس قرآن

دکتر م.روشنگر — Sat, 05 Nov 2016 13:04:41 +0000

محمد ادعا میکرد که با خدا در ارتباط بوده و آیات قرآن را کسی از طرف خالق کل هستی به او میرسانده. در زمان زیستن محمد شاید برای عده ای این حرف او قبل قبول بوده باشد ولى در دنیای مدرن کنونی که بشر با دست آویزی به علم و دانش پله های ترقی را طی کرده, این ادعا بیشتر به جوک شبیه است و با وارسی قسمت زیادی از آیات قرآن به خرافه بودن آنها پی میبریم.

در این متن یکی از داستانهای خرافی و بی اساس این کتاب را برای شما انتخاب کرده ام. در سوره بقره(ماده گاو) در آیه ۲۵۹ قرآن یک داستانی را طرح کرده که علاوه بر بی اساس بودن آن, علی رغم ادعای خود این آیه , هیچ نشانه هایی آذین داستان هیچ گاه برملا نشده است. توجه بفرمایید :
سوره البقرة آیه ۲۵۹:
متن عربی آیه: أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
ترجمه آیه: يا مانند آن كس كه به دهى رسيد. دهى كه سقف هاى بناهايش فروريخته بود. گفت: از كجا خدا اين مردگان را زنده كند؟ خدا او را به مدت صد سال ميراند. آنگاه زنده‌اش كرد. و گفت: چه مدت در اينجا بوده‌اى؟ گفت: يك روز يا قسمتى از روز. گفت: نه، صد سال است كه در اينجا بوده‌اى. به طعام و آبت بنگر كه تغيير نكرده است، و به خرت بنگر، مى‌خواهيم تو را براى مردمان عبرتى گردانيم، بنگر كه استخوانها را چگونه به هم مى‌پيونديم و گوشت بر آن مى‌پوشانيم. چون قدرت خدا بر او آشكار شد، گفت: مى‌دانم كه خدا بر هر كارى تواناست.

خوب همانطور که دیدید مانند تمامی داستانها و افسانه های قرآن در این داستان نیز نه مکان و نه زمان و نه دیگر جزییات که در داستانهای واقعی وجود دارد, پیدا نیست و گوینده این داستان مخاطبین خود را نادان فرض کرده است درصورتی که اگر واقعا خدا گوینده این آیات بود حتما قابل فهم و مستند این داستان را بیان میکرد.

جالبتر اینجاست در آیه گفته شده که تو را نشانه ای برای مردم قرار می دهیم. کجاست و کو این نشانه ؟؟ در کجای این جهان قرار دارد ؟؟ تا مردم آنرا ببینند و عبرت گیرند.

نوشته داستان تخیلی و بی اساس قرآن اولین بار در پدیدار شد.

اشتباه بایگانی -

داستان تخیلی و بی اساس قرآن