چگونگى آزاد کردن برده در اسلام

یکی از ادعاهایی که اسلامگرایان و خصوصا روحانیون مسلمان برای دفاع از اسلام مطرح میکنند این است که اسلام بطور تدریجی و با وضع قوانینی که به آزادی برده می انجامد برده داری را منسوخ کرده و از بین برده است.
یکی از این مطالب را خدمت شما مینویسم و سپس به طور مفصل به این ادعا میپردازیم:«اسلام‌ با روش‌ تدریجی به‌ تعطيل‌ برده‌داری پرداخت. اصل‌ برده‌داری به‌ صراحت‌ ملغي‌ نگرديد ولی در ۱۴۰۰ سال‌ پيش‌ ضمن‌ اينكه‌ بر رعايت‌ حقوق‌ بردگان‌ تاكيد فراوان‌ داشت‌ به‌ بهانه‌های مختلفي‌ مقرراتي‌ را براي‌ رهايي‌ بردگان‌ و يا ممنوعيت‌ برده‌داري‌ وضع‌ كرد. كفاره‌ بسياري‌ از گناهان‌ را آزادي‌ بردگان‌ قرار داد و يا آنها را با فديه‌ كه‌ شامل‌ پرداخت‌ پول‌ يا آموزش‌ حرفه‌ و سواد به‌ مسلمانان‌ بود آزاد مي‌كرد. اسلام‌ قيود و شروط‌ فراواني‌ براي‌ برده‌داري‌ وضع‌ كرد كه‌ به‌ فرسايش‌ برده‌داري‌ انجاميد‌ و به تدريج‌ آن‌ را تعطيل‌ کرد.برای اینکه به این ادعا پرداخته شود لازم است بهانه هایی که بواسطه آنها باید برده را آزاد کرد را بر شمریم. در قرآن به سه بهانه توصیه شده است که برده ای بعنوان کفاره آزاد شود. قتل غیر عمدی (سوره نساء آیه ۹۲)، شکستن سوگند (سوره مائده آیه ۸۹) و همچنین کفاره ظهار (سوره مجادله آیه ۳). گذشته از اینکه «کفاره سه گناه» با «کفاره بسیاری از گناهان» هرگز برابری نمیکند لازم است به تک تک این موارد بصورت جزئی اشاره شود.

الف: قتل غیر عمد
سوره نساء آیه ۹۲: وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
ترجمه: هيچ مؤمنی را نرسد که مؤمن ديگر را جز به خطا بکشد و هر کس که مؤمنی را، به خطا بکشد بايد که بنده ای مؤمن را آزاد کند يا خونبهايش را به خانواده اش تسليم کند، مگر آنکه خونبها را ببخشند و اگر مقتول، مؤمن واز قومی است که با شما پيمان بسته اند، خونبها به خانواده اش پرداخت شود و بنده مؤمنی را آزاد کند و هر کس که بنده ای نيابد برای توبه دو ماه پی در پی روزه بگيرد و خدا دانا و حکيم است.
نکاتی که از این آیه میتوان دریافت از این قرارند:

اول) باید توجه داشت که این آیه قانون آزاد کردن برده مومنی را وضع کرده است نه هر برده ای، یعنی فاشیسم و اسلام بار دیگر در اینجا دیده میشود که حق آزادی را به برده غیر مومن (غیر مسلمان) نمیداند.

دوم) این آیه از «و» استفاده کرده است یعنی کسی که قتل غیر عمد را مرتکب میشود، و مسلمان دیگری (نه هر انسانی) را میکشد باید هردو کار را انجام دهد، یعنی هم یک برده آزاد کند و هم خونبها را به خانواده اش بدهند. بر اساس این آیه در ازای هر مسلمانی که به خطا کشته شود یک برده مسلمان آزاد میشود(توجه بفرمایید, تاکید شده که یک برده مسلمان). آیا این مسئله میتواند به الغای بردگی بیانجامد؟ مگر چقدر پیش می آید که مسلمانی به خطا مسلمان دیگری را کشته باشد؟ در تمام دوران حیات محمد به سختی میتوان ۱۰ مورد از مسلمانانی که یکدیگر را کشته اند یافت، اما در عوض تعداد بیشماری از افراد را میتوان یافت که آزاد بوده اند و برده شده اند. خوب این از مورد اول که دردی از برده داری دوا نمیکرد.

ب: لغو سوگند

سوره مائده آیه ۸۹: لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَـكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ.
ترجمه: خداوند شما را به سبب سوگندهای لغوتان بازخواست نخواهد کرد ولی به سبب، شکستن سوگندهايی که به قصد می خوريد، بازخواست می کند و کفاره آن اطعام ده مسکين است از غذای متوسطی که به خانواده خويش می خورانيد يا پوشيدن آنها يا آزاد کردن يک بنده، و هر که نيابد سه روز روزه داشتن اين کفاره قسم است ، هر گاه که قسم خورديد به قسمهای خود وفا کنيد خدا آيات خود را برای شما اينچنين بيان می کند، باشد که سپاسگزار باشيد.

اما نکاتی که از این آیه میتوان دریافت کرد بدین قرار میباشد:
اول) در اینجا نیز از یک برده صحبت شده است و در کنار آزادی یک برده سه امکان دیگر نیز آمده است و بر خلاف آیه قبلی در اینجا از «یا» استفاده شده است، یعنی طعام دادن ۱۰ مسکین و یا سه روز روزه گرفتن را میتوان بجای آزاد کردن یک برده انجام داد.
دوم) سوگند دروغ خوردن با توجه به این آیه مکافات اخروی در پی ندارد، بعبارت دیگر یک مسلمان بر اساس این آیه میتواند سوگند بخورد و بعد از شکستن سوگند خود سه روز روزه گرفته و مسئله تمام است.
این مسئله نیز چندان اتفاق نمی افتد، در سیره پیامبر تنها موارد انگشت شماری پیش آمده است که شخصی سوگندی خورده باشد و بعد آنرا شکسته باشد. از این گذشته بر اساس احتمالات ریاضی تنها در یک سوم موارد شکسته شدن سوگند تنها یک برده آزاد میشود. این درحالی است که مسلماً طعام دادن به ۱۰ مسکین خیلی ارزان تر از برده ای است که این هزینه حداکثر هزینه طعام ۳ روز او است. بنابر این در واقعیت این «بهانه» نیز اساساً کمک زیادی به مبارزه با برده داری نکرده است.

ج: مسئله ظهار
سوره مجادله آیه ۳: وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
ترجمه: آنهايی که زنانشان را ظهار می کنند ، آنگاه از آنچه گفته اند پشيمان می شوند، پيش از آنکه با يکديگر تماس يابند، بايد بنده ای آزاد کنند اين پندی است که به شما می دهند و خدا به کارهايی که می کنيد آگاه است.

نکاتی که از این آیه میتوان دریافت کرد به صورت زیر است:
در این آیه نیز از یک برده صحبت شده است و در آیه بعدی آمده است که اگر برده ای یافت نشد آن زن و مرد میتوانند دو ماه روزه بگیرند، و یا ۶۰ مسکین را طعام دهند. اول ببینیم ظهار کردن چیست؟
ظهار کردن زنان در میان اعراب نوعی از طلاق بوده است، کسی که میخواسته است زنش را طلاق بدهد میگفته است «انت مني كظهر امي – تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستي». این آیه وقتی توسط محمد سراییده شده که یکی از ساکنین مدینه زنش را به این شیوه طلاق داده بود و از محمد میخواسته است که به او اجازه بدهد باز هم با زنش همبستر شود. محمد گفت برای اینکه با زنت تماس جنسی برقراری کنی باید حتماً برده ای آزاد کنی، برای اطلاعات بیشتر در اینمورد به تفسیر المیزان پیرامون این آیه مراجعه کنید.

ظهار کردن زن نیز در زمان حیات محمد تنها به تعداد انگشت شماری گزارش شده است، و از آنجا که امری کاملا عربی بوده است این اتفاق در سایر کشورها و زمانها پیش نمی آید که مردی زن خود را ظهار کرده باشد. از این گذشته تنها ظهار کردن مستلزم کفاره دادن نیست، بلکه تمایل برای ازدواج مجدد است که مستلزم پرداخت کفاره است. به این ترتیب این مورد حتی از مورد پیشین نیز کمتر به الغای برده داری کمک کرده است.

در نتیجه این «بهانه های مختلف» که اسلامگرایان از آن یاد میکنند تنها سه مورد است که در قرآن ذکر شده است و این سه مورد آنقدر بعید است که اگر کسی ادعا کند به این سه بهانه اسلام در ۱۴۰۰ سال گذشته به الغای برده داری کمک کرده است واقعا انصاف را رعایت نکرده است. البته نبايد اين موضوع بسيار مهم را فراموش كرد كه در همين شروط محدود و ناكارامد، برده اى آزاد ميشد كه مسلمان بود و يا به اسلام گرويده بود و اين احكام شامل برده هاى غير مسلمان نيست.

اگر هدف الله از این «بهانه» ها مبارزه با برده داری بوده است واقعا ابزار ناکار آمد و مضحکی را برای مبارزه با برده داری انتخاب کرده است، و اینکه یک مسلمان میتواند در این سه مورد مشخص و بعید، برده ای را آزاد کند هرگز به این مفهوم نیست که برده داری تقبیح شده است. ادعای اینکه خرج کردن از طریق آزاد کردن برده که از اموال ارباب به حساب میرود در تقبیح برده داری است، مانند این است که ادعا شود پرداخت پول طعام به مسکین ها به معنی تقبیح طعام و یا پول است. در هیچ کجای قرآن برده داری تقبیح نشده است و در هیچ جایی از قرآن یا روایات و یا حتی مورد تاریخی دیده نشده که با کسی که برده دار و یا برده فروش بوده برخوردی شده و یا اینکه به عنوان مجرم شناخته شده است. کما اینکه خود بزرگان اسلام برده داری و برده فروشی میکرده اند و به عنوان مثال, عثمان خلیفه سوم مسلمانان یکی از بزرگترین برده فروشان زمان خوش بوده است و کتب تاریخی به این مورد اشاره کرده اند.

برای خواندن مطالبی در مورد برده داری در اسلام به لینکهای زیر رجوع کنید.
۱. ادعای مبارزه با برده داری
۲. اسلام و برده داری
۳. پیامبر و برده داری
۴. برده داری ائمه شیعه

 

8 thoughts on “چگونگى آزاد کردن برده در اسلام

  1. سلام. درگذشته دست و پای زندانی را با غل و زنجیر می بستند چون درهای چوبی زندان امکان فرار زندانی را فراهم می کرد بعدها که درهای محکم فلزی ساخته شد نیازی به غل و زنجیرنبود و امروزه با گسترش دست بندهای ردیاب شاید آرام آرام زندان با درهای فلزی بسته نیازنباشد. دراین میان نمی توان به خشونت طلبی زندان بانان گذشته و مهربانی زندان بانان کنونی حکم کرد. این تغییر روش محصول تغییر در دانش و صنعت است.حالا برده داری هم همینطور است یک زمان امکان یا اندیشه ساختن زندان برای اسرای جنگی نیست آنها را برده می کنند یا به دلیل فقرشدید فرزندانشان را به بردگی می فروشند دین ها نمی توانند این نظام را برهم بزنند چون جایگزینی برای آن نیست. نبابراین اساسا برده داری یا ممنوعیت آن ربطی به دین ندارد. هم ایراد کسانی که اسلام را حامی برده داری می دانند پایه ای ندارد هم آنان که می کوشند اسلام را مخالف برده داری معرفی کنند راه به جایی نمی برد دین تنها می تواند روابط برده دار و برده را قدری تلطیف کند که در اسلام این کار شده است.

    1. جناب جهرمی
      این مطلب شما در واقع در ادامه همان سفسطه های همیشگی مسلمانان در دفاع از برده داری است. اولا مثالی که زدید برای تعریف معنای یک زندانی بود, که این زندانی چه با غل و زنجیر و چه با درب آهنی همان زندانی هست و هیچ تغییری در ماهیت و موقیعت ایشان نمیکند.
      حال آنکه برده بودن و نبودن دو مقوله کاملا جداگانه ای است که قبل قیاس با اون مثال شما نیست.
      سپس فرموده اید که برده داری یا ممنوعیت آن ربطی به دین ندارد …. جای بسی تعجب و مباهات است که یک انسان این مطلب را بیان میکند فقط و فقط برای ماله کشی بر ایراد اساسی که دینش دارد.
      دوست گرامی فرموده اید که اسلام روابط برده و برده در را تلطیف کرده !!!!!!!
      شما آیه ۲۴ از سوره نسا را خوانده اید ؟؟؟؟
      آیا اجاره دادن کنیز به دوست یا همسایه برای لذت جویی, تلطیف روابط است ؟؟
      آیا تجاوز به زن اسیر, تلطیف روابط است ؟؟؟
      آیا همخوابی با کنیز بدون میل و اجازه خودش تلطیف روابط است ؟؟؟
      آیا کشتن یک برده که قصد فرار و آزادی خودش را داشته تلطیف روابط هست ؟؟؟
      اگر به گفته شما اسلام روابطش را تلطیف کرده و آنرا ممنوع نکرده, چرا روحانیون مسلمان به دروغ فریاد میزنند که اسلام برده داری را از بین برده ؟؟؟؟
      امیدوارم با کمی تحقیق بیشتر و با صداقت بیشتری کامنت های بعدی را بنویسید….

  2. مطالب جالب و قابل تاملی گرد اوردین?? فقط سوالی دارم؛گفتن این طور مطالب و بحث کردن فایده ای هم داره؟من هر روز کسانی رو چه در محیط مجازی و چه در جهنم حقیقی میبینم که باکمال وقاحت و بی شرمی تاریخ مستند چند هزار ساله و تاریخ نویسان بنام رو منکر میشن و تاریخی که براساس نیاز روزانه ساخته میشه رو بازگو میکنن…باهمین چرندیات بحث و سفسطه میکنن ونهایتا محکوم!!! و خیلی دلقک سرجالیز هم حمایت کننده دارن؛به اصطلاح جوانانی که ذهنشون چنان پوسیده و کهنه است که از ترس شکستن حاضر نیستن تکونی بهش بدن و صدالبته از دانشگاههایی بیرون میان که مردم بهش چشم امید دارن!!!!
    بهرحال؛سوالم اینه؛ندونستن بهتر و راحتتر نیس؟اینکه بدونی ولی نتونی کاری انجام بدی واقعا فقط خود ادم رو خمتلاشی میکنه

    1. دوست عزیز
      قرنهاست که با انواع خلافکاری و بزه به روشهای مختلف مقابله میشه ولی این مشکلات هنوز هم ادامه دارد. ولی نباید به این دلیل دست از مقابله با آنها برداشت چون به هر حال باعث کنترل و کاهش آن در جامعه میشود.
      اعتقاد به خرافات و دین هم یکی از مخربترین خطاهای انسان است که نباید از هیچ تلاشی برای مقابله با آن و روشنگری کوتاهی کرد. به امید روزی که انسان به اتکا به خرد به تعالی برسد.

  3. دوست عزیزی ادعا کرد برده داری ربطی به اسلام ندارد باید به او جواب داد که دوست عزیز بحث منطقی هم ربطی به سواد پایین شماندارد اگر حتی برای یکبار از کنار نهج البلاغه و یا کافی و حتی وسائل الشيعه رد شده باشید به صراحت به موضوع برده داری اشاره کرده و حتی دستور چگونگی برده داری را هم داده در نامه ۲۴ نهج البلاغه قسمت وصیتها به وضوح اشاره شده که علی ابن آبی طالب فرزند بدون ازدواج داشته و نیز زن کنیز را از زن آزاد متمایزکرده ( به وضوح و به طور کاملا عیان گفته که زن آزاد با زن برده یا همان کنیز فرق دارد) و همچنین روایاتی از امام باقر و امام صادق وجود دارد که تمامی صحیح السند هستند گفته شده کنیز نباید حجاب داشته باشد تا تفاوت آن با زن آزاد معلوم شود

    بماند که زن آزاد در اسلام به نوعی برده است خودش حال چه رسد به برده

دیدگاهتان را بنویسید