در مورد خرافات و چرندياتى كه در كتابهاى علماى شيعه به وفور ديده ميشود بارها مطلب نوشته ايم ولى،
داستانى كه امروز در اين نوشتار مينويسم يكى از آن دست خرافات است كه به شما اثبات ميكند روحانيون شيعه با چه پيش زمينه فكرى فاسدى جامعه را با خرافات و جهل و داستانسرائى هاى احمقانه، به لجن ميكشند.
مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اسن شاهكار روحانيون تشيع را.
متن عربى روايت:
قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟ فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني.
ترجمه:
جابر تعريف كرد كه: امام باقر را ديدم كه با گِل يك فيل ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كردو با آن به مكه رفت و برگشت.
اين حرف جابر را باور نكردم تا اینکه خود امام را ديدم و از او جريان فيل را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم.
منابع:
١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته
لینک صفحه کتاب در سایت فقاهت (سایت حوزه علمیه)
٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦
لینک صفحه کتاب در سایت فقاهت (سایت حوزه علمیه)
تصویر متن کتب را در پایین میبینید
م.روشنگر شما خود را کلا ساده لوح معرفی کرده اید .
۱ : «مدینة معاجز الائمة اثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر»، تالیف سید هاشم بحرانی ، کتابی است درباره معجزات ائمه شیعه که به زبان عربی نگارش یافته است. دارای دوازده باب در هشت جلد، است که ذیل هر باب مولف به نقل معجزات یکی از ائمه علیهالسّلام پرداخته است. در هر باب، جداگانه به بیان معجزات امامان معصوم علیهالسّلام پرداخته شده و درباره معجزات ایشان حدود دو هزار و شصت و شش معجزه را ذکر میکند و در ذیل برخی معجزات به نقل روایات متعددی از منابع معتبر مورد قبول فریقین پرداخته می شود . امـــــــا :
(( در برخی موارد به نقل روایاتی میپردازد که با عصمت ائمه علیهالسّلام ناسازگار است . )) یعنی روایاتی بدتر از این . این کتاب را بیشتر مطالعه کنید تا روایاتی بدتر از این پیدا کنید .
۲ : کتاب دلائل الامامة برای مدتها نوشته محمد بن جریر بن رستم طبری شیعی و نویسنده المسترشد فی الامامة قلمداد می شد. اما در کتاب شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این اثر متعلق به طبری شیعی نیست؛ از این رو، برخی از محققان به گمان اینکه اگر این کتاب از او نیست، ناگزیر از یک محمد بن جریر بن رستم دیگری، متأخرتر از نویسنده المسترشد، است، به دو طبری کبیر و صغیر قائل شده و کتاب را از طبری صغیر فرض کردهاند. (نویسنده آن به هیچ عناون کاملا معلوم نیست که سپس بفهمیم اصلا انسان ۱۰۰ صحیحی بوده یا نه . )
در مقابل عدهای نیز اصولا معتقدند کتاب دلائل الإمامة از محمد بن جریر طبری نیست؛ چه صغیر و چه کبیر. و انتساب این اثر به فردی که “محمد بن جریر طبری” نام دارد فقط به علت برداشت اشتباهی از برخی روایات کتاب است که با تعبیر “قال محمد بن جریر الطبری” آغاز می شود. این کتاب نوشته شخصیتی ناشناخته است که در نیمه اول سده پنجم قمری فعال بوده و معاصر شیخ طوسی است و به احتمال بسیار زیاد در بغداد زندگی می کرده اما به دلیل معاصرت مورد توجه رجالشناسان آن دوران، مانند نجاشی و شیخ طوسی قرار نگرفته است .حتی تعیین دقیق سال تدوین این کتاب، با توجه به افتادگی آغاز و احتمالاً انجام کتاب، مشکل است، لیکن آقابزرگ تهرانی با استفاده از قرینهای که در سلسله سند یکی از روایات کتاب اینگونه آمده:«این خبر را از نوشتهای به خط شیخ ابی عبدالله حسین غضائری نقل میکنم» و با توجه به این که غضائری در سال ۴۱۱ ه در گذشته است، احتمال داده است تاریخ تدوین این کتاب، مربوط به بعد از این سال است. نسخهای که امروزه در دسترس محققان قرار دارد، نسخهای ناقص و از دست نوشتههای چند قرن اخیر است و بخش نخست آن که شامل معجزات امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه(س) بوده، ناقص است. منبعی که مورد استفاده سید بن طاووس بوده از میان رفته، و حتی علامه مجلسی نیز از همین نسخه ناقص استفاده کرده است. لیکن محققان با استفاده از کتابهای ابن طاووس در بخش اول و دوم این نسخه ناقص را بازسازی و تکمیل کردهاند.
چاپ مطبعة الحیدریه” نجف به سال ۱۳۶۹ق/۱۳۲۸ش؛
انتشارات نشر حیدرى نجف، به سال ۱۳۸۳ق؛
دارالذخائر قم، به سال ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م؛
مؤسسه الاعلمى للمطبوعات بیروت، به سال ۱۴۰۸ق؛
چاپ مؤسسه بعثت قم، ۱۴۱۳ق، از ویژگى این چاپ، افزودن بخشى از شرح زندگانى امیرالمؤمنین(ع) با عنوان المستدرک در اوّل کتاب است. این کتاب به هیچ عنوان منبع ۱۰۰ درصد و یا حتی ۸۰ درصد هم موثق نبوده و نیست و نخواهد بود . البته بعضی روایات مثل حدیث فدک نیز در این کتاب آمده اما نمی توان فدک را به استناد این کتاب اثبات کرد چون کاملا صحیح نیستند .
م.روشنگر از این دست کتب بسیارند و اگر به جای شما بودیم از کتبی قوی تر شبه ای بدتر مطرح می کردیم . اما وقتی به قرآن و سنت معصومینی که مورد تأیید همه شیعیان باشد میرسیم تمام خرافات رد میشود .
حرف حقی زدی ؛ این کتب به هیچ عنوان مورد تأیید شیعه نیستند .
آقای er اگر این کتب و احادیث که مملو از حرفهای بیخردانه و غیر انسانی هستند مورد تایید شما شیعیان نیست پس چرا هر سال آنها را تجدید چاپ کرده و در حوزه و غیره درس میدهید؟
کدام انسان عاقلی حرفهای سفیهانه را از طرف بزرگان خود نقل قول میکند؟؟
این زیرکی شعیان ( و کلا مسلمانان ) میباشد. واقعیت امر این است که اینان تمام این احادیث مزخرف و غیر انسانی را لازم داشته و به تمام آنها نیاز دارند. در مواجهه با کودکان و یا کم خردان این معجزه ها و یا حرفهای غیر انسانی را مطرح کرده و از آنها دفاع میکنند. در مواجهه با خردمندان و انسانهای وارسته تمام این احادیث را منکر میشوند. اگر غیر ازین بود قرنها پیش کتب خود را تصفیه کرده بودند.
محمد با اسب بالدار رفت بهشت 🙂 چه اشکالی داره ایشونم با فیل پرواز کرده حالا :)))))