رد ادعاى معجزه قرآن درباره بيگ بنگ

Print Friendly, PDF & Email

 

معجزه تراشان مسلمان معتقدند كه قرآن به بيگ بنگ – ذره خدا – و خلقت جهان ازين طريق اشاره كرده و آنرا در سوره فصلت بيان كرده است. آيه اى كه معجزه تراشان به آن استناد ميكنند بدين مضمون ميباشد:
آيه ١١ سوره فصلت: ثم استوى الى السماء و هي دخان فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين
ترجمه: سپس آهنگ [آفرینش] آسمان کرد و آن بصورت دود بود پس به آن و به زمین فرمود خواه یا ناخواه بیایید آن دو گفتند فرمان پذیر آمدیم.

 اسلامگرایان از دود، بعنوان ذرات معلق، قياسی بی عيب برای گازهای هيدروژن و هيليوم توجيه ميکنند در حاليکه دود ذرات خاکستر و بيشتر آن کربن است. بر خلاف گاز از سوختن يعنی اکسيداسيون بوجود آمده و هيچ شباهتی با عناصر تشکيل دهنده هيدروژن و هيليوم ندارد.
ايده آغاز پيدايش جهان از مواد گازی شکل از قديم در ميان ايرانيان و يونانيان وجود داشته و قرآن آنرا به غلط بعنوان دود تکرار کرده و گرنه زبان عربی لغات کافی برای توضيح و تشريح گاز داشته است. علاوه بر اين حدس و گمان در موضوعات علمی در ميان فيلسوفان يونانی رواج فراوان داشته و حتی بسياری از فرضيات آنان مانند پيش بينی اتم، قوانين علم ترموديناميک، وجود منظومه های ديگر، چگونگی بوجود آمدن باران و پروسه تکامل به واقعيت پيوسته است. آيا درستی اين گمان زنی ها منتج به نتيجه گيری ما از دسترسی آنان به ماورالطبيه و غـيب گويی بايد بشود؟
و اما نکته اصلی اينجاست که آغاز جهان از گاز نبوده است. اگر انفجار بزرگ صحيح باشد، پيدايش جهان، قبل از اينکه هر نوع ماده ای وجود داشته باشد، از انرژی محض است. چندين لحظه بعد از انفجار است که ماده شکل می گيرد و آنهم نه بصورت گاز بلکه پلاسما, بعد از سرد شدن پلاسماست که گازها بوجود می آيند. حتی در اين نقطه نيز هنوز گازها تنها مواد و يا بيشترين مواد تشکيل دهنده جهان نيستند. اشعه‌های الکترومغناطيسی، نور، جرم-انرژی و … از کميت بيشتری برخوردارند. اما مشکل مسلمانان دو آتشه آشتی دهنده علم و دين به همين جا خاتمه نمی‌يابد. ذيلاً به پس و پيش ترجمه آيه فوق از مترجمين مختلف توجه فرماييد.

١) استاد معادیخواه
بگو: آیا به کسی که زمین را در دو روز آفریده است کافر میشوید و برای او همتایان قرار میدهید اوست پروردگار جهانیان (آیه ۹) بر روی زمین کوه ها پدید آورد و آن را پر برکت ساخت و به مدت چهار روز رزق همه را معین کرد، یکسان برای همه سائلان (آیه ۱۰) سپس به آسمان و زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید گفتند: فرمانبردار آمدیم (آیه ۱۱) آنگاه هفت آسمان را در دو روز پدید آورد و در هر آسمانی کارش را به آن وحی کرد و آسمان فروردین را به چراغهایی بیاراستیم و محفوظش داشتیم این است تدبیر آن پیروزمند دانا (آیه ۱۲)

٢) ناصر مکارم شيرازى
بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار میدهید؟ او پروردگار جهانیان است! (آیه ۹) او در زمین کوه های استواری قرار داد و برکاتی در آن آفرید و مواد غذایی آن را مقدر فرمود،
اینها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان! (آیه ۱۰) سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که بصورت دود بود، به آن و به زمین دستور داد: وجود آیید و شکل گیرید، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه! آنها گفتند ما از روی اطاعت می آییم و شکل میگیریم (آیه ۱۱) در این هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفرید، و در هر آسمانی کار آن آسمان را وحی و مقرر فرمود و آسمان پایین را با چراغهایی (ستارگان) زینت بخشیدیم، و با (شهابها از رخته شیاطین) حفظ کردیم، این است تقدیر خداوند توانا و دانا (آیه ۱۲)

در آيه ۹ واضح و روشن اظهار می‌شود که در ابتدا زمين در دو ۲ روز آفريده می شود. آيه ۱۰ کوهها و برکات روی زمين را در چهار روز بعد می آفريند. در اينجا بروشنی تنظيم زمانی را در آيه ها می بينيم. يعنی اول زمين بوجود می آيد(آيه ۹) و سپس بر روی آن کوهها و درختان و برکات ديگر قرار می گيرند(آيه۱۰). و سپس در آيه های ۱۱ و ۱۲ بقيه جهان آفريده می شوند. آيه ۱۱: سپس به آسمان پرداخت… يعنی در حاليکه زمين و کوهها و برکات روی آن (درختان و گياهان و حيوانات) وجود داشته اند، در همان زمان بقيه جهان دود و يا بنا بر تحريف بعضی مسلمانان گاز بوده است.

در اينجا می بينيم نه تنها ادعای پيش بينی قرآن در رابطه با کشفيات علوم جديد با سر به زمين می‌خورد، بلکه اشتباه غير قابل تکذيب قرآن در وجود داشتن زمين قبل از بقيه دنيا بخوبی مبرهن است.

می‌دانيم که از لحاظ علمی وجود داشتن زمين همزمان با گازی شکل بودن جهان غير ممکن است بويژه زمين پر از برکات»کوهها، درختان، ميوه ها، حيوانات». برای بوجود آمدن زمين و ديگر»برکات» ابتدا بايستی جهان گازی شکل منقبض شده، ستارگان را تشکيل دهد و سپس ستاره ها منفجر و دو باره منقبض شوند. فقط در سلسله سيکلهای انقباض و انفجار ستاره گان است که مواد سنگين (جامد)، که زمين و محتوياتش از آن تشکيل شده، شکل می گيرند. در نتيجه زمين ميلياردها سال بعد از گازی شکل بودن جهان است که بوجود می‌آيد و بايستی صدها ميليون سال ديگر بگذرد تا ابتدايی ترين شکل زندگی يعنی گياهان بوجود آيند.

چنين اشتباه فاحشی فقط می تواند از انسان زمينی با اطلاعات محدود علمی سر زند. قرآن همانند بسياری از کتب و متون مذهبی نوشته شده در دوران گذشته، مملو از اينگونه ابهامات و اشتباهات است. البته بايد اذعان داشت که اين خطای علمی را قرآن از کتاب پيدايش((Genesi) تورات بعاريت گرفته و آنرا تکرار ميکند با اين تفاوت که در تورات ستاره گان در روز چهارم آفريده می شوند و در قرآن روز پنجم و ششم. آفرينش زمين قبل از آسمان و ستاره گان در هر دو مشترک است.
آيه ۱۲ وضع از اين هم بدتر کرده و خرافات رايج بين ايرانيان و يونانيان آنزمان را تکرار می کند. اعتقاد به هفت طبقه بودن آسمان بين مذاهب چند خدايی و تک خدايی آنزمان مانند مسحيت و يهوديت نيز وجود داشته است.
تکرار اين اشتباه بدون هيچگونه توضيح علمی در قرآن کاملا عادی و نشان دهنده تراوشات طبيعی مغز انسان آن دوران است. تنها توضيحی که برای ايده هفت آسمان می توان داد اين است که در آن زمان به غلط معتقد بودند منظومه شمسی دارای هفت «سياره» است که در محور خود بدور زمين در گردشند: خورشيد، ماه، مريخ، ژوپيتر، عطارد، زحل و زهره. هنوز هيچ کس از وجود اورانيوس، نپتون و پلوتون خبر نداشت و به اين واقعيت دست نيافته بودند که فقط ماه است که بدور زمين در حرکت است و زمين و ديگر سيارات بدور خورشيد در گردشند.
باورهای مانده از قرون و اعصار هر چند صدها سال دوام آورده اند دليل صحت و سقم آنها نمی باشد. برای دستيابی به حقيقت بايد جزم انديشی را رها کرده و اعتقادات خود را با کمک علم و منطق مورد ارزيابی قرار دهيم .

آيا با وجود تمام اين خطاهای فاحش بازهم بايد گفت قران كلام خدا و دارای اعجاز است ؟

23 thoughts on “رد ادعاى معجزه قرآن درباره بيگ بنگ

  1. اصلا یه چیز دیگه
    چرا افرینش دنیا باید برای بزرگترین قدرت توی جهان یعنی خدا چند روز طول بکشه ?
    مگه خدا نگفته اگه بخوام چیزی رو به وجود بیارم کافیه بگم موجود شو.

  2. درسوره نوح آیه ۱۵ نوشته«ماه را نور و خورشید را چراغ قرار داد»چگونه ممکنست چندصدسال قبل از اختراع تلسکوپ این مطلب علمی مطرح شود؟

    1. چیزی که گفتی هیچ ربطی به تلسکوپ و اطلاع از اختراع اون نداشت.
      توی یه آیه هم نورانی بودن رو به ماه و خورشید نسبت میده که کاملا اشتباهه چون فقط خورشید به وجود آورنده نوره.

    2. به نظر شما ماهیت نور عمومی تر هست یا چراغ؟ هر چراغ نور دارد اما هر نور تنها از چراغ نیست و میتونه هر عامل دیگری داشته باشه. اگر قرآن میخواست به یک حقیقت علمی اشاره کنه باید از انعکاس و بازتابش و برگرداندن نور حرف میزد. از اینکه اتفاقا نور ماه مال خودش نیست. حداقل به جای این که بگه ماه نوره میگفت ماه مثل آیینه است. خب اینکه ماه نور داره به نظرتون خیلی عجیبه که محمد بهش اشاره کنه.
      معجزه وقتی بود که دقیق اشاره میکرد به عامل روشنایی ماه و خورشید.

      اینها که معجزه برجسته ای نیست حتما برید تو دین هندوها ببینید از تو کتاب مقدسشون وداس چه معجزه های ردیفی تراشیدن. خیلی دقیق تر از قرآن . تو این اراجیفاتی که هندوها از ۶۰۰۰ سال پیش تا حالا دارند اشاره دقیق به عمر کره زمین ۴.۵ میلیارد سال شده و یا به گرانش خورشید و چرخش زمین دور خورشید اشاره شده.
      این هم نمونه
      https://www.youtube.com/watch?v=FMlisMg4VPo

      http://archaeologyonline.net/artifacts/scientific-verif-vedas

      http://agniveer.com/science-in-vedas/

  3. مورد اول اینکه شب و روزی که ما از آن استفاده میکنیم واحد زمانی کره زمین در منظومه شمسی است و معنی آن در سایر کرات زمان متفاوتی است. زمانی که جهان و خورشیدی وجود نداشته چگونه از واحد زمانی روز و شب استفاده شده است
    مورد دوم این مفاهیمی که به این کتاب مزخرف (قرآن و سایر کتب آسمانی) نسبت داده میشود چرا در پنجاه سال پیش مطرح نبوده. نسبت دادن اطلاعات علمی به چند کلمه نامفهوم در کتب قدیمی که کار راحتی هست. معجزه زمانی است که از داده های آن کتب مفاهیم جدیدی را پیدا کرد نه اینکه مفاهیمی که پیدا شده را به آن نسبت دهیم.

  4. این آیه‌هایی‌ که گفتید مربوط به بیگ بنگ در قرآن نیست. بله در قرآن این آیه‌ را داریم ولی‌ این آیه‌ مربوط به بیگ‌بنگ نیست. آیهٔ مربوط به بیگ بنگ این هست.
    أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ ﴿۳۰﴾

    آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم ؟، و هر چیز زنده‏ای را از آب قرار دادیم، آیا ایمان نمی‏آورند!

    این وب سایت بهتر توضیح داده
    http://miraclesofthequran.persianblog.ir/tag/%D8%A8%DB%8C%DA%AF_%D8%A8%D9%86%DA%AF_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86

    1. دوست عزيز در ابتداى آيه اى كه شما نوشته ايد بازهم سئوال شده كه مگر نديديد؟ بالفرض اين آيه در مورد بيگ بنگ باشد كه نيست(در پست جداگانه توضيح خواهم داد)، چه كسى در آن زمان در قيد حيات بوده كه اين اتفاق را ببيند؟؟؟

      و اصولا مگر آسمان و زمين به هم چسبيده بوده اند كه بعدها از هم جدا شده باشند؟؟؟ مگر جنس آسمان از جنس زمين است كه به هم چسبيده باشند؟؟؟

    2. درود . دوست گرامی خوب به آیه دقت کن .آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند ؟؟؟ این یعنی چی ؟ یعنی کافران بلفرض این ادعا هم درست باشه باید اغاز هستی رو میدیدند ؟ شما دیدی ؟ خمینی دیده ؟ محمد دیده ؟ کی دیده اخه برادرم ؟ حرفهایی میزنید و مطالبی میذارید که ادم شاخ در میاره این چه حرفیه که مثلا کفاری که ندیدن ایا ندیدید باید باشه اسمان و زمین و جدا شدن این دو چه ربطی به بیگ بنگ و علم داره ؟شما دیدی ؟ محمد هم خودش ندیده . کم مونده سنگای بیابون از شدت خنده خودشونو خیس کنن اخه برادرم یکمی تفکر کنید بعد نقد کنید

    3. اولا آسمان آبی زمین که به زمین نچسبیده بود و بعد از زمین شکل گرفت

      دوما اگه منظور از آسمان این همه خوشه و سیاره و کهکشان موجود باشه که اینها اصلا از نظر عظمت و بزرگی با زمین که خوبه با کهکشان راه شیری هم قابل مقایسه نیستن و ماهیتشون و مقایسشون کلا مع الفارق و کار یه نادان هست نه خدای دانای آگاه بصیر علیم

      سوما این داستان رو باید با بقیه قرآن تطبیق بدید . در قرآن زمین مثل یه فرش پهن شده هست. آسمان اول بهش چسبیده بعد الله اون رو جدا کرده و برده بالا آسمون هم خیلی سنگینه و خدا اون رو به وسیله ستونهای نا مریی نگه داشته که نیفته و کافران رو تهدید میکنه که اگر گناه و نافرمانی کنند این آسمون رو ول میکنه بیفته روی کلشون.
      همه اینها از قرآن هست. هر کدومشون رو خواستید رفرنس میدم.

  5. دوست عزیز تا قبل از بیگ بنگ اصلا آسمان و زمینی وجود نداشت فقط ذرات به اشکال متفاوت ماده و انرژی داخل همدیگه وجود داشتن.
    اگه واقعا این آیه قصد داشت بیگ بنگ رو بیان کنه میتونست بگه:
    آیا کافران ندیدند که ذرات ماده را از یکدیگر جدا کردیم و آنها را به اشکال امروز در آوردیم????
    به نظر شما خداوند نمیتونست منظورش رو اینطور بیان کنه ???!!

  6. جناب آقای سعید
    لطف آدرس آیه ای که ماه و خورشید را نور نوشته نشان دهید.ممنون

    1. ﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُوراً﴾ [يونس: ۵]

  7. آقای دکتر روشنگر شما که دکتری هنوز تفاوت معنایی بین ضیاء و نور رو نمیدونید???چقد آدم میتونه سطحی نگر باشه،بیشتر مطالعه کنید چه شما چه اعضای سایت!
    ﭘﺎﺳﺦ ﺍﺟﻤﺎﻟﯽ
    ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺗﻌﺒﯿﺮﺍﺕ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺩﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ
    ﻣﺤﺎﻭﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﮐﻠﻤﻪ “ﺿﯿﺎﺀ ” ﻭ ” ﻧﻮﺭ ”
    ﻣﺘﺮﺍﺩﻑ ﻫﻢ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ . ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﺮﺧﯽ
    ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﻘﺎﻕ ﺿﻮﺀ
    ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ . ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺩﺭ
    ﺯﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ
    ﭼﺸﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ؛ ﻣﺜﻼً ﻓﺮﻭﺯﺍﻥ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ
    ‏(ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﮕﯽ ﻭ ﺭﻭﺷﻨﯽ ‏) ﻫﺮﺩﻭ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﻌﻨﺎ
    ﺍﺳﺖ . ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﻗﺖ ﮐﻨﯿﻢ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ ﻫﯿﭻ
    ﻭﺍﮊﻩ ﺍﯼ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻭﺿﻊ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻫﺎﯼ
    ﻇﺮﯾﻔﯽ ﺑﯿﻦ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻣﺘﺮﺍﺩﻑ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ .
    ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ
    ﺍﺯ ﮐﻠﻤﻪ ﺿﯿﺎﺀ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ، ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻩ ﺍﺯ
    ﮐﻠﻤﻪ ﻧﻮﺭ . [۱] ﺩﺭ ﺁﯾﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ
    ﺑﻪ ﭼﺮﺍﻍ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ، [۲] ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ
    ﺗﻌﺒﯿﺮﯼ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺎﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
    ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﻔﺎﻭﺕ
    ﻇﺮﯾﻒ ﺑﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺿﯿﺎﺀ ﻭ ﻧﻮﺭ ﭘﯽ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ
    ﺁﻥ ﺗﺼﺮﯾﺢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺿﯿﺎﺀ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻮﺭﯼ
    ﺍﺳﺖ ﺫﺍﺗﯽ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺯ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺷﯽﺀ
    ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ‏« ﻧﻮﺭ‏» ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺑﺎ ﻭﺍﺳﻄﻪ
    ﺍﺳﺖ [۳] ﯾﺎ ﺍﻋﻢ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﺫﺍﺗﯽ ﻭ ﺑﺎ ﻭﺍﺳﻄﻪ
    ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻭﯼ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ
    ﺁﺗﺶ ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ : “ﺃَﺿﺎﺀَﺕِ ﺍﻟﻨﺎﺭُ ” ؛
    ﭼﻮﻥ ﻧﻮﺭِ ﺁﺗﺶ، ﺫﺍﺗﯽ ﺍﺳﺖ.
    ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﻪ ﭼﺮﺍﻍ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺷﺪﻩ؛ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ
    ﻧﻮﺭ ﭼﺮﺍﻍ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ،
    ﻭﻟﯽ ﻣﺎﻩ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺷﻌﻠﻪ ﻭ ﺣﺮﺍﺭﺗﯽ
    ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ .
    ﺭﻋﺎﯾﺖ ﺷﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ ﻧﺸﺎﻥ
    ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﺟﺮﻡ
    ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ‏(ﻫﻤﭽﻮﻥ ﭼﺮﺍﻍ ‏)، ﺍﻣﺎ ﻧﻮﺭ ﻣﺎﻩ ﻧﻮﺭﯼ
    ﺍﺳﺖ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ !

    1. دوست عزیز جناب بیسواد
      شما متنی را از یک سایت کپی کرده اید و به خیال خودتان پاسخ اجمالی داده اید و بدتر از همه اینکه این فرض را پیش رو گذاشته اید که باقی دوستان این مطلب را نفهمیده اند و فقط خود شما و همفکرانتان فهمیده اید .
      نویسنده قرآن هیچ وقت فکرش را نمیکرده که نور ماه, از خورشید باشد و خیال میکرده که ماه نیز از خود نور دارد و بدتر از همه اینکه ماه به تمام کهکشانها نور میدهد.
      در سوره نوح در آیاتی که خدمات شما مینویسم آمده که :

      {أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا * وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا * وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا} [ نوح ۱۵-۱۷].
      مگر ندیدند که چگونه هفت آسمان را طبقه طبقه خلق کرد و ماه را نوری برای آنها آفرید و خورشید را مانند چراغی.

      خوب این آیات چندین اشکال دارد :
      ۱. چه کسی تاکنون دیده که خدا آسمان را هفت طبقه آفریده ؟؟؟
      ۲. آیا ماه به تمام هفت آسمان نور میدهد ؟؟؟ نوری که از ماه متساطع میشود فقط از زمین دیده میشود …
      ۳. و آیا خورشید چراغی است برای هفت آسمان ؟؟؟؟
      ۴. آیا خورشید به دیگر کهکشانها هم نور میدهد ؟؟؟؟؟
      در مورد سراج این توضیح لازم است که , سراج به چراغی گفته میشود که کسی آنرا میافروزد وگرنه به خودی خود نوری ندارد ولی آوردن لفظ نور برای ماه, برای این بوده که نویسنده قرآن فکر میکرده که ماه از خودش نور دارد و یا حتی شاید نور آن به خورشید نیز داده میشود. وگرنه به این راحتی نمیگفت که ماه به هفت آسمان نور میبخشد.

      دوست جوان و نازنین لطفا هر مطلبی هرجا دیدید از روی تعصب کپی نکنید و قبل از اینکه آنرا جایی بفرستید کمی به ترجمه آن توجه کنید.
      مترجمین قرآن با تفسیرهای من درآوردی و تشبیهات غلط بدنبال فریب ذهن شما هستند …..

    2. دوست بی سواد
      یعنی حضرت الله دانای عالم و علیم و حکیم نمی توانستند خیلی دقیقتر و علمی تر صحبت کنند که این همه راجع به ضو ء و نور دچار اشکال نشیم. خوب یه کلمه ایشون می فرمودند که نور خورشید مانند چراغی روشن از خودش است و ماه مانند آیینه و یا زجاجه ای است که نور خورشید را بازتاب میکند. مثال رو اینجوری ساده و شیک و مجلسی در یه سطر میزنند و الا به نظر شما هر آدم عادی روی زمین زندگی می کنه نمی دونه ماه نورش خیلی کمتر و کم نورتر از خورشیده تازه خیلی وقتها هم نصفه و بدر و هلاله. خوب آخه گفتن یه کلمه اضافتر و دقیقتر بازم حکمت و مشیت الهی پشتش بوده که گفته نشه و حتما واسه این بوده که ما کافرها به راه بی ایمانی بیفتیم. واقعا الله خسته نباشه و خوش بحال الله که طرفداراش اینقدر کماکان هواشو دارن.

  8. جناب دکتر روشنگر عزیز،مگه من ادعا کردم که خودم تفسیرش کردم آیه رو که میگید کپی کردم?مگه همین هم فکران شما کاری غیر از این کردند و میکنند،جز کپی برداری و کپی پیست?من گفتم برید بیشتر مطالعه کنید روی صحبتم بیشتر با اعضای سایته،آقای سعید بالاتر از نظر من گفت که هم به خورشید هم به ماه توی آیه گفته نور،بعد آقای داوود آیه رو پرسید و شما بی درنگ آیه رو آوردین،بحث اینه که شمام پیرو حرف آقای سعید بود کارتون،من جواب همون آیه رو دادم و شما بازم رفتین سراغ یه آیه دیگه و فرافکنی میکنید?!ضمنا شکا میگید نویسنده قرآن هیچ وقت فکر نمیکرده که نور ماه از خورشید باشد!چرا?واقعا اگه به گفته شما نویسنده قرآن محمد بوده،پس چطور اون زمان اکتسابی بودن نور ماه و ذاتی بودن نور خورشید رو بهش اشاره کرده?این معجزه نیست?چرا انصاف رو رعایت نمیکنید?شما چگونه ادعا میکنید که نویسنده قرآن نمی دانسته که نور ماه اکتسابی و نور خورشید ذاتیه?تعصب بیشتر از سمت شماست که هر طور که شده میخواهید حرفتون رو به کرسی بنشانید?
    ضمنا گفتن فعل”تروا” بیشتر یه اصطلاحه،نه بیشتر،فعل دیدن با نگاه کردن تفاوت داره،مثلا یه فردی وقتی از گذشته بخواد حرفی بزنه برای بقیه،به اون ها میگه آیا ندیدید،یا برای جلب کردن حواس اون ها میگه ببینید،این یعنی حتما نگاه کنید?حتما منظور فعل دیدن با چشم هست?منظور ملاحظه کردنه،خیلی واضحه،چون اون زمان مردم میدونستن که آسمان هفت طبقه هست به همین دلیل در این آیه اومده که الم تروا،یعنی از چیزی حرف به میان آورده که کلیتش به اون ها ثابت شده بوده و اون ها میدانستند،پس خواسته بیشتر حواس ها و توجهات رو به سمت خودش جلب کنه!
    در این که در هفت آسمان میلیون ها،شاید میلیارد ها ستاره و اجرام آسمانی دیگه وجود داره و هر کدوم اندازه ها و وزن های مختلف،هم چنین از نظر نورانی بودن بسیار گسترده هستند شکی نیست ولی قرآن فقط از خورشید و ماه که در زندگی ما تأثیر گذارند و ما به عنوان یه موجود زمینی شناخت نسبی از اون ها داریم حتی در حد اسمشون و این که خورشید در روز و ماه در شب قابل رویت هستند،کفایت کرده چون قرآن صرفا کتاب تخصصی نجوم نیست،بلکه کتاب هدایته و اشاره های کوچکی داشته به علوم مختلف!
    در مورد سراج باید بگم سراج چراغی هست فروزان و مشتعل یعنی چراغی که نورش ذاتیه ولی اصرار شما بر اینه که بگید این طور نیست،ضمنا در این آیه نسبت دادن سراج به خورشید بیشتر جنبه تمثیل داره،پس تا اینجا فکر کنم اکتسابی بودن نور ماه و ذاتی بودن نور خورشید ثابت میشه!
    این معجزه نیست?به همین سادگی از کنارش رد میشید?!
    خواهشا واژه تعصب رو به کار نبرید در مورد من،چون اصلا این طور نیست!نکاتی که گفتید رو به خودتو هم متذکر میشم،لازم به ذکر است که تفاسیر شما هم من درآوردی هست!

    1. جناب بیسواد عزیز

      من در کامنت قبلی گفتم که مطالب از جایی کپی کرده اید و معنای این جمله این هست که مطالب نتیجه تحقیق خود شما نبوده و این هم سایتی که شما مطلب را از آن کپی کرده اید و البته فراموش کرده بودید که منابع را که در زیر مطلب آمده را اضافه کنید.

      دوست نازنینم, تشبیه خورشید به سراج به علت گرمای آن است زیرا چراغ همراه با نور گرما هم دارد نه به خاطر اینکه نور چراغ ذاتی است, زیرا نور چراغ نیز ذاتی نیست و بدون اضافه کردن نفت یا روغن یا مواد سوختی و فتیله چراغ به خودی خود نوری ندارد.
      ولی در مورد ماه آمده از کلمه نور خالی استفاده کرده, و کاملا پیداست که تصور میکرده که نور ماه ذاتی است و همین نور هم به کل جهان هستی یا همان هفت آسمان خیالی تابیده میشده.

      حال شما این گفته که از باور مردم آن زمان سرچشمه گرفته میشده را معجزه میدانید ؟؟
      درضمن بنده نوشتم که نویسندگان قرآن, ولی شما فرموده اید که محمد نمیتوانسته نویسنده قرآن باشد در صورتی که من از کلمه جمع استفاده کرده بودم و در هیچ جایی هم ننوشته ام که محمد نویسنده قرآن بوده.
      در مورد کلمه دیدن هم توضیحی داده اید که اولا در مورد لفظ عامیانه و در زبان فارسی هست و ربطی به زبان عربی ندارد و در دوم اینکه حتی این توضیحی که دادید در زبان فارسی کاملا غلط است, زیرا هیچ انسان عقلی نمیگوید مگر ندیدید که خدا ماه را آفرید یا مگر ندیدید که زمین به دور خورشید میگردد و غیره…..

      جالب است برای توجیه ایرادات قرآن حاضرید دست به هر تحریف و تعریفی بزنید که آن را عاقلانه جلوه دهید در صورتی که غافل ازینکه با این کار اثبات میکنید که قرآن کتاب کاملا ناقص و غیر قبل فهمی است که حتما باید درباره آن توضیح داد و با تفسیر و تاویل آنرا قابل فهم کرد در صورتی که در ۱۶ آیه از قرآن تاکید شده که قرآن به زبان ساده و قابل فهم ارسال شده است.

      لطفا بر دیگر و اینبار بدون پیشداوری تحقیق کنید.

  9. در مورد نور بودن ماه و چراغ بودن خورشید واضحه اگه کسی به آسمان نگاه کنه متوجه میشه که نور ماه کمتره. پس ایه مربوطه فقط میخواسته تفاوت نور این دوتا رو عنوان کنه.

  10. جناب دکتر روشنگر،من هم در کامنت قبلی گفتم که دوستداران و هم فکران شما هم کاری جز این،یعنی کپی کردن بدون تحقیق انجام نمی دهند،چون چند باری به من ثابت شده و دیده ام که کمترین اطلاعاتی در این زمینه ندارند و حتی بعد از طرح دو پرسش و ناتوانی در پاسخ گویی اقدام به مسخره کردن و توهین به بنده کردند،پس لطفا انگ کپی کردن و تحقیق نکردن به بنده نچسبانید،طبیعی هست که برای رسیدن به پاسخ باید تحقیق کرد و به اهل فن و متخصص رجوع کرد،پس ای نقدر نادانسته قضاوت نکنید!ضمنا دلیل این که من آدرس سایت رو نگذاشتم اصلا این نبود که قصد پنهان کردن اون رو داشته باشم ولی شما این طور وانمود میکنید،باید بگم این گونه سؤالات و شبهات که شما و هم فکرانتان مطرح کردید،زیاد و بیشترشان هم تکراری است،پس طبیعی هست که جواب مشترکی برای بیشتر آن ها وجود داشته باشد چرا که شبهات اکثرا مشترک هستند!
    پس خواهشی که از شما دارم این است که ابتدا این مورد تحقیق کردن و کپی نکردن رو به هم فکران خودتون متذکر شید،نه بنده!
    جناب دکتر خواهشا کلاه خودتون رو قاضی کنید منظور من از معجزه بودن اشاره به اکتسابی بودن نور ماه و ذاتی بودن نور خورشیده نه چیز دیگه که شما عنوان کردید،چون شاید بدونید که از کشف اون دویست سال یا کمتر نمیگذره پس برداشت اشتباه خودتون رو متوجه بنده نکنید!
    اصرار شما بر اینه که کلمات و لغات عربی رو آن طور که میخواهید تعریف کنید ولی این رو به من نسبت میدید!نور کلمه ای است که ریشه عربی داره ولی شما با اصرار اون رو به معنای فارسی و ساده ای که هست بیان میکنید و این خودش یه تحریفه،بعد از تفاوت کلمات عامیانه فارسی و عربی میگید?ضمنا فقط اون توضیح که دادم و مثالی که زدم برای روشن تر شدن مسئله بود نه چیز دیگه که شما شرح و بسطش دادید تا از موضوع اصلی که آیه ای بود که آقای سعید گفته بودن و شما اون رو تو سایت گذاشتید فاصله بگیرید و به اینجا برسونید بحث رو،ضمنا برای روشن شدن بیشتر بحث بهتره به اصطلاحات زبان عربی بیشتر آشنا بشید!
    جناب دکتر حرف شما متین ولی منظور بنده این نبود که شخص شما چنین حرفی زدین که نویسنده قرآن محمد بوده،منظور بنده بیشتر هم فکران شما هست که باید اصلاحش میکردم،به حاشیه نرویم!
    نکاتی که گفتید رو به خودتون هم مجددا توصیه میکنم چرا که عالم بودن صرفا عاقل بودن رو به دنبال نداره!
    ضمنا صرفا حرف ها و صحبت های من اصلا ثابت کننده غیرقابل فهم و ناقص بودن قرآن نیست،چرا که شما و تحقیقات شما و تحقیقات هم فکران شما در پی اثبات این موضوع بوده و هستند!
    چرا که اگر این طور بود و فقط اشخاص ثابت کننده این موضوع بودند،هم فکران بی تحقیق شما ثابت کننده عکس این قضیه و کامل بودن قرآن بودند!
    مغلطه نکنید دکتر !
    برای بار چندم عرض میکنم که چیزی رو که خودتون بهش رسیدین به من نسبت ندید!
    پیش داوری در حرف ها و توضیحات شما موج میزنه!

  11. برای فهمیدن اینکه ماه از خود نوری ندارد نیازی به تلسکوپ نیست. همین هلال شدن و کامل شدن نور ماه نشاندهنده انعکاس آن است که متاسفانهنه خدا نه محمد از کوچکترین علم و منطقی آگاهی نداشتن. مطمین باش اگه میدونست نور ماه از خورشیده حتما میگفت …. و ندیدید که ما چگونه خورشیید را نوری برای آسمان قرار دادیم و ماه تاریک را از نور خورشید روشنی بخشیدیم؟ این برای عاقلان روشنیست. ولی وقتی محمد فکر میکرده که تگرگ از کوههای آسمان فرو میریزه و همه موجودات نر و ماده دارن و زمین مسطح است و … . تازه اوج فاجعه اینجاااست. یه جا میگه خلق السماوات و الارض فی ستته ایام یعنی ۶ روزه(حالا به هر مقیاس کوفتی باشه ) ولی بعد انگار محمد یادش رفته چی گفته ( دروغگو کم حافظست) و میگه ٢ روز زمین ۴ روز کوهها و و چیزای رو زمین ٢ روزم آسمان . به به ۴+٢+٢=۶ ! البته حق داره اونموقع که ضبط صوت نبوده دروغاشو ضبط کنه تا بعدا سوتی نده. ممنون از سایت بیداری خرد

  12. دوست عزیزم،آقای فری،این مبحث جدیدی که شما مطرح کردین،پاسخش داده شده،اگه واقعا و منصفانه دنبال جواب هستید و اهل تحقیق بهتره یه سری به سایت ها بزنید یا هر طور که میخواهید تحقیق کنید منم لازم نمیبینم بهش پاسخ بدم،چون اگه واقعا کسی دنبال حقیقت باشه میرسه سراغش به جای این که بیاد و شبهه ای که بعضی ها درست کردند،البته این شبهه زیاد هم جدید نیست،بگذریم من قصدم قانع کردن نیست،فکر کنم آن چه را که باید گفته میشد بدون مغلطه و تحریف یا هرچیزی گفتم،قضاوتش با کسانی که این نظرات رو میخوانند!
    ضمنا آقای دکتر این دوست عزیزمون هم یه نمونه دیگه از افرادی که شبهه رو خودشون از کتاب استخراج نمی کنند و فقط به گفته های دیگران و هم فکران شما این گونه شبهات رو پخش و منتشر می کنند!
    حرف هایم را با این گفته تمام کنم که خواهشم از مراجعین این هست که نه به حرف های من و نه به حرف های جناب دکتر اکتفا نکنند و برای به اطمینان رسیدن،خودشون هم تحقیق کنند!

    1. جناب بیسواد عزیز
      از اول کامنتهای شما, ندانم کاری دیگران را به شخص من ربط دادید که واقعا متوجه نمیشوم.
      دوست عزیز وقتی به شما میگویند که مسلمانان فلان کشور فلان کار را میکنند میگوید به اسلام ربطی ندارد. وقتی میگویند فلان آخوند حرفی زده میگوید که نظر خودش بوده و به اسلام ربطی ندارد.
      حالا چطور رفتار دیگران همه مرتبط با من شده ؟
      دوست عزیز هر شخصی اختیار کار خودش را دارد و هر شخصی مسئول کار خودش است.
      من نیز مسئول کار و گفتار خودم هستم.
      پس لطف کنید کار دیگران و یا احیانا اشتباهاتشان را به من ربط ندهید.

      سپاسگزارم

Comments are closed.