اسلامگرایان معمولا در این قضیه بسیار اغراق میکنند که قرآن از هرگونه تحریف شدنی در امان است. اسلامگرایان معمولا ادعا میکنند که تفاوت میان قرآن و آنچه این کتاب را از سایر کتابها جدا میکند این است که قرآن همچنان دست نخورده باقي مانده، حتی یک نقطه از قرآن در ۱۴۰۰ سال گذشته تغییر نکرده است و هیچ اختلافی نمیتوان میان قرآنهای مختلف موجود يافت.
ما سعي داريم این ادعا را در سه قسمت بررسی خواهیم کرد:
۱- دا توجه به مستندات موجود، اندکی در مورد تاریخ تغییرات قرآنی توضیح خواهیم داد.
۲- دو قرآن را از دو نقطه مختلف با یکدیگر مقایسه خواهیم کرد.
۳- به قرآنی نگاه خواهیم افکند که نوشتارهای مختلف قرآن را در مورد هر آیه ذکر کرده است.
ن.ج. داود مترجم عرب قرآن در مقدمه ترجمه خود از قرآن مینویسد:
با توجه به اینکه قرآن در اصل به خط کوفی نوشته شده بود و دارای حرکت و نقطه نبود، قرائتهای مختلفی از آن توسط مسلمانان بوجود آمده است که به یک اندازه دارای ارزش و رسمیت میباشند.(۱)
با توجه به نوشته این دانشمند دینی، نوشتارهای مختلفی از قرآن وجود دارد، اما طبیعت این نوشتارهای مختلف چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید در نظر داشت که قرآن توسط اشخاصی که «قاريان» قرآن حساب میشوند نوشته شده است و با نام این افراد به یادگار مانده است و قرائتهای مشهوری از قرآن در قرنهای اولیه اسلام وجود داشت. این قرائتهای مختلف قرآنی در نهایت توسط افرادی که نوشتن میدانستند بصورت نوشته در آمد، به آن افراد راوی گفته میشود که قرائتهایی از قرآن را روایت کرده اند.
بنابر این در واقع هر نسخه از قرآن نقل قولی است که توسط یک راوی از یک قاری قرآن انجام گرفته است و قرآن را نمیتوان خواند مگر اینکه به یکی از راوی ها و قاری ها اعتماد کرد.
نوشتار زیر که از اسناد معتبر اسلامي برداشته شده است این مهم را با جزئیات بیشتری شرح میدهد:
قاریان بسیاری وجود داشتند و تعداد آنها به دلیل اینکه افرادی که قرآن را حفظ کرده بودند میمردند، زیاد شد و کار آنها اهمیت بیشتری یافت و به دلیل اینکه قرآن با خط بسیار ابتدایی عربی نوشته شده بود و فاقد حرکت و نقطه بود باعث شد که خواندن و درک قرآن دشوار شود، بنابر این در قرن چهارم هجرى، تصمیم بر این گرفته شد که قرائت های مختلف قرآنی را از هفت قاری اصلی جمع آوری کنند. برای هر قاری دو راوی قرار دادند تا قرآن را با دقت و با حرکت و نقطه بنویسند. و نتیجه این کار ۷ قرآن اساسی بود که هرکدام دو راوی داشت و همگی با حرکت و نقطه بود که با یکدیگر اندکی اختلاف داشتند.(۲)
این کار در سال ۳۲۲ هجری قمری توسط خلیفه المقتدر سازماندهی شد و بالاخره انجام گرفت.
دکتر شجاع الدین شفا در کتاب پس از ۱۴۰۰ سال برگ ۱۰۱ مینویسد:
قران در هفت قرائت وحی شده است و هرچه جز آن باشد مخدوش است، و این نظر مورد تایید دستگاه خلافت نیز قرار گرفت. بدین ترتیب هفت قرائت مختلف از قرآن که هرکدام از آنها به یکی از فقهای بزرگ قرون اول و دوم هجری در شهرهای مهم جهان اسلام ارتباط داده میشد، در سال ۳۲۲ هجری توسط خلیفه المقتدر به رسمیت شناخته شد.بعد از آن در دو مرحله متوالی سه و چهار قرائت دیگر بر آن ها اضافه شد، بطوریکه سر انجام شمار قرائت های مجاز قرآن به چهارده رسید. متن قرائتی برگزیده جامع (دانشگاه) الازهر که چاپ مصر رایج قرآن در جهان امروز بر اساس آن صورت گرفته است، منسوب به فقیهی بنام عاصم بن ابی النجود است. که در سال ۱۲۷ هجری در کوفه درگذشته است. مصرع “قران ز بر بخواني با ١٤ روايت” از حافظ شيراز اشاره به همين ١٤ قرائت مختلف و متفاوت از قران دارد كه بطور مشروح به اين قرائتها اشاره ميكنيم.
١٤ قرائت رسمی قران از این قرارند:
١- قرائت نافع، از مدینه سال ۱۶۹/۷۸۵- ابوعبدالله نافع بن ابي نعيم مدني، مُكنَّي به «ابي رويم» ميباشد. نافع اصلاً از اصفهان بود و در مدينه ميزيست و در همانجا (به سال ۱۷۶ يا ۱۶۹) درگذشت، يادآوري كردهاند كه وي قرآن را نزد ابوميمونه، «مولي ام سلمه»، يكي همسران محمد قرائت نموده است. روايان وي عبارتند از: ورش و قالون.
٢- قرائت ابن کثیر، از مکه سال ۱۱۹/۷۳۷ – (عبدالله بن كثير مكي) از ايرانياني بود كه كسراي ايران او را با كشتيهايي كه به يمن فرستاده بود براي فتح حبشه گسيل داشت. ابن كثير مردي فصيح و بليغ… بود. و از جمع صحابه عبدالله زبير و انسبنمالك را درك كرده بود. روايان وي عبارتند از: بُزِيّ و قٌنبل.
٣- قرائت ابو عمرو الاعلی، از دمشق سال ۱۵۳/۷۷۰ – ابوعمروبن علاء بصري وي اهل ايران بوده است و در ميان قرّأ سبعه از لحاظ كثرت اساتيد و شيوخ قرائت، كسي به پاى او نميرسد، و قرآن را در مناطق مختلفي مانند مكه و مدينه و بصره و كوفه بر استادان زيادي قرائت كرد. سيدحسن صدر، ابيعمرو را شيعي ميداند. راويان قرائت وي عبارتند از: دوري و سوسي (وي ايراني و اهل شوش بوده است).
٤- قرائت ابن عامر، از بصره سال ۱۱۸/۷۳۶ – وي در زمان عمربن عبدالعزيز و قبل و بعد از آن، امام مسجد دمشق (جامع اموي) و قاضي و پيشواي آن ديار بوده و از معمّرترين قرّأ سبعه به شمار ميرود. ابن عامر بنا به قول صحيح به سال ۱۱۸ هجري قمري در نود و نه سالگي از دنيا رفت. راويان قرائت ابن عامر عبارتند از: هشام و ابن ذكوان.
٥- قرائت حمزه، از کوفه سال ۱۵۶/۷۷۲ – حمزة بن حبيب زيّات كوفي. حمزه اصلاً ايراني است و زمان صحابه را درك كرده است و شايد برخي از آنها را ديده باشد. حمزه نيز مانند عاصم شيعي است و قرآن را بر جعفر صادق (امام ششم شيعيان) خوانده است. شيخ طوسي نيز حمزه را از اصحاب جعفر صادق معرفي كرده است. در وجه ملقب شدن حمزه به «زيّات» مينويسند كه وي با آوردن روغن از كوفه به حلوان و آوردن پنير و گردو از حلوان به كوفه امرار معاش ميكرد.( زيت نيز به معني روغن و زيّات روغن فروش است.)
٦- قرائت الکسائی، از کوفه سال ۱۸۹/۸۰۴ – وي از مردم سرزمين ايران بوده است و گويند در ميهن خود در «طوس» يا «ري» وفات كرد. وي قرائت را چهار بار از حمزه اخذ كرد، به طوري كه ميتوان به قرائت او اعتماد نمود. كتابها و آثار زيادي به كسائي منسوب است. راويان وي عبارتند از: حفص دوري و ابوالحارث.
٧- قرائت ابوبکر عاصم، از کوفه سال ۱۵۸/۷۷۸ – عاصم بن ابي النجود كوفي از مردم كوفه است، عاصم از قرّأ هفتگانه و بنا بر قولي شيعي است و قرآن را بر ابي عبدالرحمن عبداللهبنحبيب سلمي شيعي ـ كه از ياران علي بود… قرائت كرد. عاصم با يك واسطه راوي قرائت علي بوده است. به همين جهت گفتهاند فصيحترين قرائت، قرائت عاصم ميباشد، زيرا وي قرائت اصيل آورده است. خوانساري در كتاب روضات الجنان در شرح احوال عاصم مينويسد: «وي پارساترين و پرهيزگارترين قرّأ، و رأي او درستترين آرأ در قرائت به شمار ميرود». اكثر علماي شيعي، قرائت عاصم را فصيحترين قرائت دانستهاند.(البته طبق معمول، علماي شيعه بناي تعريف و تمجيد از وي را گذاشته اند تنها بخاطر شيعه بودن). روايان وي عبارتند از: حفص و ابوبكر عياش.
در حقیقت قرائتهای بیشتری از قرآن در دنیا موجود میباشد، اینجا لیستی از قرآنهای مورد استفاده در کشورهای مختلف دنیا، راوی و قاری آنها و منطقه ای که این قرآنها درآنجا وجود دارند نشان میدهیم:
● قاری :نافع
راوی:The Qur’an according to the Warsh transmission ورش
کشور: الجزایر، مراکش، قسمتهایی از تونس، غرب آفریقا و سودان
راوی: The Qur’an according to the Qalun transmission قالون
کشور: لیبی، تونس و قسمتهایی از قطر
● قاری: ابن کثیر
راوی: البیزی و قنبل
● قاری: ابو عمرو الاعلی
راوی: The Qur’an according to the al-Duri transmission الدوری
کشور: قسمتهایی از سودان و غرب آفریقا
راوی: السوسی
● قاری: ابن عامر
راوی: هشام و ابن ذكوان
کشور: قسمتهایی از یمن
● قاری: حمزه
راوی: خلف و خالد
● قاری: الکسائی
راوی: الدوری و ابی حارث
● قاری: ابوبکر عاصم
راوی: The Qur’an according to the Hafs transmission حفص
کشور: تمام کشورهای اسلامی
○ قرآنهای سه گانه
۱. قاری: ابوجعفر
راوی: ابن وردان و ابن جماز
۲. قاری: یعقوب الهاشمی
راوی: رویس و روح
۳. قاری: خلیف البزار
راوی: المروزی و ادریس الحداد
○ قرآنهای چهارگانه گانه
۱. قاری: ابن محسن
راوی: ابن شنبوز و البیزی
۲. قاری: الیزیدی
راوی: احد بن فرح و سلیمان بن الحکم
۳. قاری: الحسن البصری
راوی: ابو نعیم البلخی و الدوری
۴. قاری: الاعمش
راوی: امتودی و الشنبیزی الشتاوی
قرائتهای بیشتری از این قرائتها نیز وجود دارد، اما این قرائتها رسمی ترین آنها حساب میشوند، اطلاعات مربوط به ناحیه استفاده شدن این قرآنها از ابو عمار یاسر قاضی نقل شده است.(۳)
اطلاعات و اسناد فوق الذكر به این معنی است که قرآن از نسخه های روایت شده مختلفی بجای مانده است، تمامی این نسخه ها امروز چاپ و استفاده نمیشوند اما بسیاری از آنها همچنان چاپ میشوند.
گفتنی است بسیاری از اشخاص از این طبقه بندی اطلاع ندارند و چون برای اولین بار با آن روبرو میشوند در صحت آن شک میکنند، این افراد کافی است شناسنامه قرآنی که خود استفاده میکنند نگاه کنند تا متوجه شوند که چه قرائت و چه روایتی است.
اکنون به تفاوتهای میان دو قرآن که از دو روایت مختلف از دو جای مختلف نوشته شده است، میپردازیم و خواهیم دید که آیا این دو قرآن که در دو جای مختلف دنیا چاپ میشوند بایکدیگر برابر هستند یا نه.
قرآن اول قرآنی است که بر اساس روایت حفص از قرائت ابوبکر عاصم نوشته شده است و در تمام کشورهای اسلامی استفاده میشود و معمولا بعنوان قرآن اصلی از آن یاد میشود و قرآن دومی قرآنی است که بر اساس روایت ورش از قرائت نافع نوشته شده است، قرآن روایت ورش بیشتر در شمال آفریقا استفاده میشود.
وقتی كه اين قرآنها را باهم مقایسه میکنیم، در میابیم که با هم از شش جنبه مختلف در تفاوت هستند:
تفاوت املائی، تفاوت میان حرکت ها، تبدیل شدن کلمه به کلمات مشابه، تفاوت میان نقطه ها (اِعراب)، اضافه و یا حذف شدن کلمات، تغییر جایگاه یک کلمه
حال بیایید به گوشه هایی از این تفاوتها نگاه کنیم. مثالهای زیر از کلمات مشابه از یک سوره از این دو کتاب آورده شده است، اما شماره آیات در قرآنها بایکدیگر برابر نیست و قرآنهای مختلف شماره آیات مختلفی دارند. بنابر این مثلا آیه ۱۳۲ سوره بقره در روایت حفص از عاصم برابر است با آیه ۱۳۱ سوره بقره در قرآن ورش.
■ تفاوت میان حروف:
تفاوتهایی از لحاظ تحریری در نوشتن الفبای عربی در میان این قرآنها موجود است و این عثمانی ها بودند که روی طریقه نگارش قرآن کار کردند و استاندارد و مبنایی برای آن بوجود آوردند كه به صورت امروزي درامده.
[به جدول تصویر تفاوت میان حروف نگاه کنید]
مثالهای جدول، تفاوتهای میان حروف را در این دو قرآن نشان میدهند.
■ تفاوت میان حرکتها: همانگونه که گفته شد هنگامی که قرآن نگاشته میشد در آن نقطه و حرکتی وجود نداشت، و این طبیعی است که در قرآنهای موجود در دنیا تفاوتهایی نیز میان نقطه های استفاده شده در قرآن وجود داشته باشد. نقطه در نگارش عربی نقش بسیار مهمی دارد و تفاوت میان نقطه ها بطور کلی معنی جمله را عوض میکند. مثلا در قرآنی که نقطه نداشته باشد تمامی حروف ب، ت، ث، ن و ی به یک شکل نوشته شده اند. لازم به ذکر نیست که حروف دیگری همچون [ص ض ط ظ ز ر ذ د س ش ع غ ف ق] نیز در نگارش بدون نقطه عربی کاملا مانند هم نوشته میشوند.
قرآنهایی که ما آنها را بررسی میکنیم هرکدام دارای سبک خواندن خود نیز هستند و آنها را به انواع مختلفی قرائت میکنند. در مثالهای زیر مشاهده میشود که در محل قرارگرفتن نقطه ها در قرآن نیز بین قرآنهای موجود اختلاف بسیار است.
[به جدول تصویر تفاوت میان حرکت ها نگاه کنید]
از مثالهای جدول نتیجه گرفته میشود که مردم در جاهای مختلف حتی قرآنها را یک شکل نیز نمیخوانند.
■ تفاوت میان حرکت ها: مثالهای زیر از این دو قرآن نشان میدهد که آنها در حرکات خود نیز با یکدیگر برابر نیستند و تفاوت در میانشان وجود دارد. حکومت عثمانی بر روی این ضعف از قرآنهای پیش از خود نیز کار کرد و آنرا بصورت استاندارد در آورد.
[به جدول تصویر تفاوت میان حرکت ها نگاه کنید]
البته بسیاری از محققین اسلامی معتقدند علی رغم تفاوتهای بسیاری که میان روایات قرآنی بویژه روایت حفص و ورش وجود دارد، هیچکدام از آنها تاثیر چندانی بر معنی قرآن ندارند، و روی تفکرات اسلامی تغییرات چندانی نمیدهند. اين مطلب كاملا غلط و غير علمي است. و بررسی این ادعاى غلط بطور مفصل و دقیق در حوصله این نوشتار نیست، اما این تفاوتها ادعای قابل تحریف نبودن قرآن كه در واقع جنبه اعجازي و الهي قران نيز در ان نهفته را از یک ادعای منطقی ، مستند و دقیق به یک ادعای كاملا احساسي و غیر منطقي همچون سایر ادعاهای اسلامگرايان تبدیل میکند. بررسی تفاوتهای میان تمامی نسخه های مختلف قرآن کار دشواری است اما کتابی که در اینجا معرفی میشود، اختلافات میان ده قرائت رسمی پذیرفته شده قرآن را با یکدیگر در مورد هر آیه بررسی میکند. و این کتاب ادعای «مهم نبودن تفاوتهای میان نسخه های مختلف قرآنی» را زیر سوال میبرد. کتاب “التسهیل لقراءات التنزیل” (آسان کردن خواندن آنچه نازل شده است) نوشته محمد فهد خاروف(۴) در این کتاب محمد فهد خاروف ده نسخه از نسخه های مختلف که نام آنها را ذکر کردیم جمع آوری کرده است و آنها را در حاشیه هر صفحه که حاوی قرآن نسخه حفص است آورده است. البته نسخه های دیگری نیز وجود داشته است که وی آنها را جمع آوری نکرده است. همانطور که اسم کتاب میگوید، این کتاب بررسی آنچه از قرآن بر جای مانده را آسان میکند. در تصاویر پست ما یک برگ از این کتاب بصورت تصادفی انتخاب شده است، برگ زیر سوره بقره آیات ۲۷۰ تا ۲۷۴ را نشان میدهد، و در حاشیه اختلافاتی که میان نسخه های مختلف قرآن وجود دارد آورده شده است. بطور کلی میتوان ادعا کرد حد اقل در دو سوم آیات قرآنی نوعی از اختلافات یاد شده وجود دارد.
در اینجا نیز شایسته است مثالهایی دیگر از تفاوتهای میان قرآنهای موجود بیاوریم:
مثال نخست: سوره مريم ۱۹ آیه ۱۹
الف ١: قرائت حفص
{قال أنما أنا رسول ربك إليك لأهب لك غلاماً زكياً}
توضيح: واضح منها بأن جبريل (رسول ربك) سيهب مريم غلاماً زكياً.
ترجمه: برداشت ازين ايه اين است كه خود جبريل به مريم بنده اي (فرزندي) هديه ميدهد.
الف ٢: قرائت نافع، أبو عمرو، قالون، ورش
{قال أنما أنا رسول ربك إليك ليهب لك غلاماً زكياً}
توضيح: الأختلاف هنا يرينا بأن الهبة ليست من جبريل بل من الله.
ترجمه: تفاوت در اين ايه اينست كه عطا كردن فرزند توسط جبرييل نيست بلكه مستقيما توسط خداست.
الف ٣: قرائت البحر المحيط، الكشاف
{قال أنما أنا رسول ربك إليك أمرني أن أهب لك غلاماً زكياً}
توضيح: في هذه القرائت جبريل يوضح بأن الله أمره بأن يهب مريم غلام.
ترجمه: در اين قرائت جبرييل توضيح ميدهد كه الله به وي دستور داده كه فرزندي به مريم هديه دهد.
نكته : خوب همانطور كه ديديم معني هر سه جمله با هم متفاوت است و جايگزيني يك حرف در هر جمله معناي كل جمله را تغيير داده است.
مثال دوم: سوره مريم ۱۹ آیه ۲۵
در اين قسمت فقط ايه را بدون توضيح و ترجمه مينويسيم چون بوضوح ميشود تفاوت كلمه “تساقط” را در همه ايات ديد.
ب ١: قرائت حفص
{وهزي إليك بجزع النخلة تُساقط عليك رطباً جنيا}
ب ٢: قرائت حمزة، الأعمش
{وهزي إليك بجزع النخلة تَسَاقط عليك رطباً جنيا}
ب ٣: قرائت عاصم، الكسائي، الأعمش
{وهزي إليك بجزع النخلة يسّاقط عليك رطباً جنيا}
ب ٤: قرائت أبو ناهيك، أبو حي
{وهزي إليك بجزع النخلة تسقط عليك رطباً جنيا}
ب ٥: كتاب الأعراب للنحاس
{وهزي إليك بجزع النخلة نٌساقِط عليك رطباً جنيا}
ب ٦: قرائت مسروق
{وهزي إليك بجزع النخلة يُساقِط عليك رطباً جنيا}
ب ٧: قرائت أبو حي
{وهزي إليك بجزع النخلة تَسقُط عليك رطباً جنيا}
ب ٨: قرائت أبو حي
{وهزي إليك بجزع النخلة يَسقُط عليك رطباً جنيا}
ب ٩: قرائت أبو حي
{وهزي إليك بجزع النخلة تتساقط عليك رطباً جنيا}
ب ١٠: قرائت أبو الأسمال
{وهزي إليك بجزع النخلة يُسقط عليك رطباً جنيا}
نكته: همين اختلاف ناچيز اِعراب ها در جملات فوق كل معناي ايه را تغيير ميدهد.
مثال سوم: سوره مريم ۱۹ آیه ۲۶
در اين ايه در قرائتهاي مختلف زير ادامه ايه بعد از كلمه “للرحمن” را با يكديگر مقايسه كنيد.
ج ١: قرائت حفص
{فكلي وأشربي وقري عينا فما ترين من البشر أحد فقولي أني نذرت للرحمن صوماً فلن أكلم اليوم أنسياً}
ج ٢: قرائت زيد بن علي
{فكلي وأشربي وقري عينا فما ترين من البشر أحد فقولي أني نذرت للرحمن صياماً فلن أكلم اليوم أنسياً}
ج ٣: قرائت عبد الله بن مسعود، أنس بن مالك
{فكلي وأشربي وقري عينا فما ترين من البشر أحد فقولي أني نذرت للرحمن صمتاً فلن أكلم اليوم أنسياً}
ج ٤: قرائت أبي بن كعب، أنس بن مالك
{فكلي وأشربي وقري عينا فما ترين من البشر أحد فقولي أني نذرت للرحمن صوماً صمتاً فلن أكلم اليوم أنسياً}
ج ٥: قرائت أنس بن مالك
{فكلي وأشربي وقري عينا فما ترين من البشر أحد فقولي أني نذرت للرحمن صوماً وصمتاً فلن أكلم اليوم أنسياً}
نكته: همانطور كه متوجه شديد هيچكدام از اين قرائتها ايه را يكسان ننوشته اند و با هم داراي تفاوت هستند.
ازين دست مثالها ميشود به ده ها نمونه اشاره كرد كه در حوصله بحث ما نيست و همين سه مثال براي رد ادعاي اسلامگرايان كفايت ميكند.
جالبتر اینجاست که بدانید اختلاف قرائات از آغاز باعث ایجاد شکاف و اختلاف در میان مسلمانان نيز شد. چنان که اسناد تاریخي گواهی ميدهد کار اختلاف قرائات در همان سده های نخست بالا گرفت و گاه طائفه ای که بر قرائت خاصی پایبند بودند برای دفاع از قرائت خود در برابر قرائت سایر تیره ها تا مرز جنگ و خونریزی پیش می رفتند.(۵)
آیا وجود این اختلافات میان نسخه های مختلف قرآن، و تاریخی که در مورد قرآن وجود دارد نمیتواند بهترین دلیل برای :
اولا : كم و زياد شدن يا همان تحريف قران !
دوما : و نگاشته شدن قران بدست انسان و غير الهي بود ان! باشد؟
منابع :
1) (N.J. Dawood, The Koran, Middlesex, England: Penguin Books, 1983, p. 10, bold added)
2)Cyril Glass? The Concise Encyclopedia of Islam, San Francisco: Harper & Row, 1989, p. 324, bold added)
3)An Introduction to the Sciences of the Qur’aan, United Kingdom: Al-Hidaayah, 1999, p. 199.
4) Making Easy the Readings of What Has Been Sent Down/ Author Muhammad Fahd Khaaruun/ The Collector of the 10 Readings
From al-Shaatebeiah and al-Dorraah and al-Taiabah/ Revised by Muhammad Kareem Ragheh The Chief Reader of Damascus/ Daar al-Beirut
5. برای تفصیل بیشتر ر. ک: التمهید فی علوم القرآن ، ج ۱ ، ص ۳۳۳ – ۳۴۰.
عالی بود دوست عزیز واقعا ما و همه روشنفکران و روشنگران از مطالب مستند و زیبا و عالی شما متشکریم بی نظیر بود همتا سایت شما وجود ندارد در پناه خرد