اعراب قبل از اسلام چه چیزی را میپرستیدند؟

Print Friendly, PDF & Email
دين اعراب قبل از ظهور محمد چه بود؟
براي اسلامگرايان اين موضوع كاملا مسجل و حتمى است كه در قرن ششم ميلادى در صحراى حجاز “محمد ابن عبدالله” در سن چهل سالگى به پيامبرى رسيده و با دريافت وحى از سوى الله، مردم عرب را به توحيد و خداپرستى فرا خوانده.

مسلمانان درباره اينكه مردم زمان محمد, چه دين و آئينى داشته اند و چه كسى را ميپرستيدند نيز متفق القول هستند كه آنها بت هايى را كه با دست خود ساخته بودند را مي پرستيدند و اعتقادى به خداى يگانه نداشتند و در واقع دچار شرك شده بودند و در جهالت و نادانى كامل به سر ميبردند.

مسلمانان می گویند با اعلام موجوديت محمد به عنوان پيامبر جديد، مردم را از بت پرستى به دينى جديد به نام اسلام فراخواند و با معرفى خداى واحد كه انرا الله ناميد، با رنج و مشقت فراوان در مدت ٢٣ سال كل مردم شبه جزيره عربستان را به دين جديدش گروانيد.
ولی اين اعتقاد و ديدگاه مسلمانان در تضاد با آياتی از خود قرآن و شواهد تاريخى موجود در اينباره است.
برای روشنتر شدن موضوع نگاهى اجملاى به بعضى از آیات قرآن مى اندازيم كه ببينيم نظر قرآن در اينباره چگونه بوده .
به آيات زير توجه فرماييد:
 ايه ٦١ سوره عنكبوت: وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ  ﴿٦١﴾
ترجمه: و اگر از آنها بپرسی چه کسی آسمانها و زمين را خلق كرده و خورشيد را مسخر كرده می گویند الله ….
سوره لقمان ايه ٢٥: وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ (۲۵)
ترجمه:  و اگر از آنها بپرسی چه کسی آسمانها و زمين را خلق كرده ميگويند الله 
سوره زمر ايه ٣٨: وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ 
ترجمه: و اگر از ايشان بپرسى كه چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است، بى‏ شك گويند خداوند. پس انها معتقد بودند كه الله خالق زمين، اسمانها و خورشيد است .
سوره زخرف ايه ٨٧:  وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۖ (۸۷)
ترجمه : واگر از انها بپرسي چه كسي شمارو خلق كرد ميگويند الله …
آنها همچنين معتقد بودند كه اين الله است كه آنها را بوجود اورده.
*و لئن سئلتهم من نزل من السماء ماءً فاحيا به الارض 
ترجمه: انها معتقد بودند كه دليل بارش باران و زنده شدن گياهان بر روي زمين نيز كار الله است.
* قل من رب السموات و الارض و رب العرش العظيم 
*قل من بيده ملكوت كل شي 
*قل من يخرج الحي من الميت و يخرج ميت من الحي 
با توجه به اين آيات و آيات مشابه، اعراب مكّه هم به الله و هم به وحدانيت و خالق بودنش اعتقاد داشتند و در اعتقاداتشان هيچ شريكى براي خدا قائل نمى شدند و در اينباره اختلاف عقيده اى ميان آنها و محمد وجود نداشت.
شايد پرسيده شود پس بتها در اين ميان چه نقشى داشتند؟؟؟
اعراب با وجود اعتقاد به الله به عنوان تنها خالق و آفريننده جهان، براى تقرب به اين خداى ناديده از چيزهاى مختلفى منجمله خورشيد – ستاره گان – ماه و يا حتى صورتكهاى خودساخته استفاده مى كردند و نه اينكه آنها را بپرستند.
در متن ايه ١٨ از سوره يونس به صراحت اين عمل را بيان ميكند:  
سوره يونس ايه ١٨: يَقُولُونَ هَـؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (۱۸) 
می گویند: “اینان شفاعت كنندگان ما در نزد خدایند”. بگو: آیا خدا را از چیزی خبر می دهید که نه در آسمان ها از آن خبر دارد و نه در زمین؟! منزه و برتر است از آنچه شریکش می شمارند. 
بنا بر اين آيات اعتقاد آنها در مورد بتها اين بود كه بتها ميان آنها و الله كه خالق اسمانها و زمين است شفاعت كرده و در روز محشر آنها را شفيع و نجات دهنده مى باشند .اين مردم بين خود و اين مخلوقات ارتباط روحانى احساس كرده و آنها را دخيل در امور زندگيشان ميدانستند.
در اينجا سئوال پيش مى آيد كه پس چرا در قرآن از اعراب بعنوان مشركين نام برده شده است ؟؟
در بعضى آيات قرآن اعراب مكه را مشركين نام برده ولى معناى اين شركى كه اعراب دچار آن بودند، شريك گرفتن براى خدا نبوده همانطور كه در آيات نامبرده ديديد بلكه، شرك در عبادت مقصود بوده است، زيرا همين توصل و طلب شفاعت از كسى غير از خدا خواستن هم نوعى شرك محسوب ميشود.
اكان هذا غير ملاكا *٣٧/١٤٩-١٥٠يا ١٦/٥٧-٣/٨٠
او جنا * ٦/١٠٠ – ٣٤/٤١
او صنما * ١٠/١٧ – ٧/١٩٧-١٩٨ يا ٤٣/٦١
او نبيا * ٣/٨٠ 
يا يكي از عناصر طبيعي مثل خورشيد و ماه و ستارگان و درختان و سنگها* ٢٧/٢٢ – ٤١/٣٧
آنها در مقابل اين سئوال كه چرا اين بتها را پرستش ميكنيد ميگويند:
 ما نعبدهم الا ليقربونا الي الله زلفي(٣/٣٩)
ترجمه: ما آنها را نمى پرستيم، مگر آنها ما را به خدا نزديك كنند.
پس نتيجه ميگيريم كه مكه و اعراب مكه قبل از ظهور محمد الله را ميشناختند و او را خالق زمين و آسمانها و تنها خداى يگانه مى دانستند.
از آنجايي كه ميدانيم اعراب قبل از ظهور دين محمد در سرزمين حجاز را اعراب جاهلى و ان دوران را دوران جاهليت اطلاق ميكنند، ولى با خواندن آيات قرآن و بررسى كتب مورخين مسلمان دقيقا بر خلاف اين اعتقاد بر ما اثبات ميشود.
پس اطلاق لفظ اعراب جاهلى و يا دوران جاهليت ظلمى است به اين برهه از زمان و نقل غير علمى و نادرست تاريخ، زيرا كسانى كه اعتقادشان درباره خدا همانند پيروان اديان قبل از اسلام باشد نمى توانند انسانهاى جاهلى باشند آنگونه كه مسلمانان ادعا مى كنند.

پانویس:

 اعتقادات مذهب تشيع تشابه زيادى با اعراب قبل از ظهور محمد دارد.
زيرا در مذهب تشيع اعتقاد بر اين است كه قبر و مزار امامان و امام زادگان بعنوان شفاعت دهنده انها در روز قيامت و يا حتى حال حاضر مورد احترام و تكريم قرار ميگيرد و حتى براى علاج بعضي از بيماريها، شخص بيمار را به ضريح امام يا امامزاده مى بندند و از ان امامزاده شفاى ان بيمارى را درخواست ميكنند. حال پرسش اينجاست كه اگر اعراب ١٤٠٠ سال پيش اين عمل را انجام ميداده اند را جاهل خطاب كنيم، اسلامگرايان شيعه كنونى را چه خطاب كنيم؟؟

2 thoughts on “اعراب قبل از اسلام چه چیزی را میپرستیدند؟

  1. شما چرا بدیهیات موجود در کتب استاندارد اسلامی را بعنوان کشفیات هوشمندانه در نقد اسلام عرضه میکنی؟ بیشتر این نوشته در خود کتب اسلامی موجود است و خللی هم به باورهای اسلامی ایجاد نمی کند.

  2. نویسنده روشنگر سایت نقد اسلام قرآن و کتب عقب مانده اسلام را بهتر از آخوندهای ملعون و تهی مغز بلد هستند و همچنین اشراف کامل به قرآن دارد ، آخوندهای کثیف و انگل و همینطور اعراب باید فکر چنین روزی را میکردند که توسط انسانهای باهوش و با سواد امروزی خیلی سریع لو خواهند رفت .

Comments are closed.