امام حسین یک آزاد مرد یا یک راهزن دزد ؟؟

Print Friendly, PDF & Email

اسلامگرایان شیعه آنقدر در مورد ائمه شان غلو میکنند و اینقدر با دروغ و خرافات بافی آنها را پاک و مبرا از گناه و لغزش معرفی میکنند که انسان وجود آنها را به کودکان پاک تشبیه میکند, اما وقتی تاریخ را میخوانیم و به سرگذشت و زندگی این قوم نگاهی می‌اندازم متوجه میشویم که چقدر در اینمورد بزرگنمایی و خرافه‌گویی شده و تمامی آن داستانها زاییده ذهن یک مشت آخوند و روحانی بوده که از ورای این داستانها بیش از پیش مردم را در جهل و خرافه غرق کنند.

در مورد امام سوم شیعیان داستانها زیاد شنیده‌اید, از آزاد مردی و شجاعت او تا اخلاق مداری و مظلومیت او, ولی خواندن تاریخ در مورد ایشان مواردی را اثبات میکند که بسیار جالب و خواندنی است.
در روایتی که در یکی از معتبرترین کتب تاریخ مسلمانان یعنی تاریخ تبری آورده شده نشان میدهد حسین‌بن‌علی, امام سوم شیعیان شخصیت چندان اخلاقمداری نبوده و طبق سنت جد و پدرش اهل دزدی و راهزنی بوده است.

متن عربی روایت: قال ابومحنف:حدثنی الحارث بن کعب الوالبی،عن عقبة بن سمعان قال: لما خرج الحسین من مکه اعترضه رُسلُ عمرو بن سعید بن عاص ، علیهم یحیی بن سعید،فقالوا أنصرِف،أین تذهب؟! …والخ
ثم إن الحسین أقبل حتی مرّ بالتنعیم ، فلقی بها عیراً قد أقبیل بها من الیمن،بعث بها بحیر بن ریسان الحمیری الی یزید بن معاویة -وکان عامله علی الیمن-و عای العیر الوَرْسُ و الُلَل یُنطَلقَ بها الی یزید فَأخَذَها الحسین،فانطلق بها،ثم قل لإصحاب الإبل:
لا أکرهکم ،من أحبَّ أن یمضی معنا الی العراق أوفینا کرا ٔ ُ وأحسنا صحبته،ومن أحبَّ أن یفارقنا من مکاننا هذا أعطیناه من الکرا ِٔ علی قدر ما قطع من الأرض.

ترجمه: عقبه بن‌سمعان گوید: وقتی حسین از مکه درآمد فرستادگان عمرو بن سعید بن عاص به سالاری یحیی بن سعید راه او را گرفتند و گفتند: باز گرد، کجا میروی؟!….والخ
آنگاه حسین برفت تا به تنعیم رسید و کاروانی آنجا دید که از یمن می‌آید و بحیر‌بن‌ریسان حمیری که از جانب یزید عامل یمن بود برای وی فرستاده بود که پیش یزید می‌بردند. حسین کاروان را بگرفت و همراه ببرد(کاروانی که متعلق به وی نبود را صاحب شد), پس از آن به شتر بانان گفت: شما را مجبور نمیکنم، هر که خواهد با ما به عراق آید کرایه او را می‌دهیم و مصاحبتش را نیکو می‌داریم وهر که نخواهد همینجا از ما جدا شود کرایه او را به قدر مسافتی که پیموده می‌دهیم.(تاریخ الطبری، جلد پنجم، ص۳۵۶-۳۶۵ به تحقیق محمد ابراهیم،چاپ دارالمعارف مصر)

حسین‌بن‌علی در راه کربلا به کاروانی متعلق به عامل یزید در یمن بر می‌خورد که اقلامی را برای یزید به دمشق می‌برده است. ایشان کاروان را توقیف کرده و اموال آن را صاحب شده و با رأفت اسلامی به شتربانان می‌فرماید دوست دارید بار را برای من تا عراق بیاورید، دوست ندارید برید.

خوب در اینجا ذکر نکاتی حائز اهمیت است. اولا اینکه این امام معصوم و عاری از گناه! مگر برای امر به معروف نرفته بود ؟ خوب چرا سر راه دست به دزدی و راهزنی میزند ؟؟
دوما اگر ایشان امام است و علم غیب دارد چرا به دوستانش توضیح نداد که من برای شهید شدن میروم؟؟ اصلا مگر ایشان برای انجام فریضه الهی نمیرفت, خوب چرا باید اطرافیانش به ایشان اعلام خطر میکردند ؟؟

باز هم میبینم که تمامی این داستان دروغی بیش نیست و امام حسین نیز مانند باقی اجدادش یک راهزن دزد بوده که برای در دست گرفتن خلافت و ریاست به راه افتاد ولی عموزاده‌هایش از او زرنگتر بودند و سر از تنش جدا کردند.

image

image

image

6 thoughts on “امام حسین یک آزاد مرد یا یک راهزن دزد ؟؟

  1. سلام بر دوستان

    ضمن این موضوع نکته ای را اشاره کنم که این مطلب از نظر سندی کاملا صحیح است.

    شخصی که این موضوع را نقل کرده لوط بن یحیی (ابو مخنف) است و ایشان قدیمی ترین شخصی است که جریان کربلا را نقل کرده است و ایشان جایگاه ویژه ای در نزد علمای رجال دارد.

    نجاشی می گوید :

    [ ٨٧٥ ]

    لوط بن يحيى

    بن سعيد بن مخنف بن سالم الازدي الغامدي ، أبو مخنف ، شيخ أصحاب الاخبار بالكوفة ووجههم ، وكان يسكن إلى ما يرويه ، روى عن جعفر بن محمد عليه‌السلام. وقيل : إنه روى عن أبي جعفر [ عليه‌السلام ] ولم يصح.

    نام کتاب : رجال النجاشي نویسنده : أبي العبّاس أحمد بن علي النجاشي جلد : ۱ صفحه : ۳۲۰

    توجه کنید می گوید شیخ اصحاب بالاخبار و… و لذا نجاشی او را توثیق کرده است و معتبر دانسته.

    طوسی در موردش می گوید : [۲۰۴] ۱ – لوط بن يحيى، يكنى أبا مخنف، من أصحاب أمير المؤمنين عليه السلام، ومن أصحاب الحسن والحسين عليهما السلام، على ما زعم الكشي، والصحيح ان أباه كان من أصحاب علي عليه السلام، وهو لم يلقه.

    نام کتاب : الفهرست نویسنده : الشيخ الطوسي جلد : ۱ صفحه : ۲۰۴

    ۵۸۴ – لوط بن يحيى، أبو مخنف. = صحيح

    نام کتاب : الفهرست نویسنده : الشيخ الطوسي جلد : ۱ صفحه : ۳۲۵

    در خصوص جایگاه ویژه او از سایت اسلام کوئست برایتان می گذارم لذا توجه کنید اگر دوستان شیعه بخواهند هر گونه تشکیکی ایجاد کنند کل کربلا و عاشورا را زیر سوال می برند زیرا مجدد عرض می کنم که قدیمی ترین شخصی که کربلا و عاشورا را نقل کرده است همین شخص یعنی ابو مخنف است.

    http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa27951

    پیروز و پاینده باشید.

  2. حالا چون لوط بن یحیی اون زمان بوده باید بگیم هر چی میگه درسته؟؟؟؟؟
    خود امام سجاد که تو اون موقع بودنوو تو کتابها و دعاهاشون یک یکی همه وقایع رو گفته دروغ گفته اونقت لوط درست گفته

    موقعی که حضرت محمد طهور کرد مسیحیهاو یهودیا با وجود همه معجزاتش گفتن چون از ما نیست قبولش نکردن مثل شما ها که میگید چون عربه قلولش ندارید،اگه ایرانی بود چی؟باز این چرندیاتو میگفتین

    خود قران کتابی هست که بزرگترین معجزه هست،و با پیشرفت علم معجزاتش آشکارتر میشه
    مثل همون شق القمر تو سوره انشقاق،که الانه که فضانوردان روی کره ماه رفتند به این نتیجه رسیدند که کره ماه یک زمانی از وسط نصف شده

    یا همین مضر بودن طلا برای مردان که تازه دانشمندان فهمیدن طلا برای مرد مضره

    بترسید از خدا
    بترسید

    1. در مورد افسانه شق قمر تنها به ذکر بیتی زیبا از دیوان شمس مولانا بسنده میکنم , میفرماید
      ای منجم اگرت شق قمر باور شد
      بایدت بر تو و بر شمس و قمر خندیدن

  3. پاسخ به شبهات علی اقا

    اولا ما نگفیم هر چه لوط بن یحیی بگه درسته بلکه علمای شیعه گفتن لذا به ما دروغ نبند.

    دوما گفتی کتابهای امام سجاد این هم دروغ گفتی چون نه تنها امام سجاد بلکه هیچ یک از امامان کتابی ننوشته انذ و مدارند.

    سوما مجدد دروغ گفتی چون هنگام ظهور محمد او با مشرکین طرف بود و نه یهودی ها و تحقیق کن در مدینه با یهودی ها طرف شد یعنی ۱۳ سال بعد ظهورش.

    چهارم جهل خودتو نشون دادی حداقل قران بخون تا متوجه بشی محمد هیچ معجزه ای نشان نداد و اتفاقا مشرکین مکه از او درخواست معجزه کردند و محمد را به چالش طلبیدند و تحدی کردند اگر پیامبر هستی و راست میگی معجزه ای نشان بده تا ایمان بیاوریم و محمد بیان کرد بنده ای مثل شما هستم .

    سوره اسرا : وقالوا لن نومن لک حتی تفجرلنا من الارض ینبوعا او تکون لک جنه من نخیل و عنب فتفجر الانهار خلالها تفجیرا (۹۱) او تسقط السماء کما زعمت علینا کسفا او تاتی بالله و الملائکه قبیلا (۹۲) او یکون لک بیت من زخرف او ترقی فی السما و لن نومن لرقیک حتی تنزل علینا کتبا نقروه قل سبحان ربی هل کنت الا بشرا رسولا(۹۳)

    ترجمه : و ( مشرکان) گفتند : هرگز به تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه چشمه آبی از زمین بجوشانی یا اینکه باغستانی از خرما و انگور داشته باشی که جویها در آن روان باشد و یا اینکه آسمان را همان گونه که گمان داری (و ما را به آن تهدید کرده ای ) قطعه قطعه بر سر ما فرو اندازی یا آنکه خدا و فرشتگان را به ما نشان دهی . یا اینکه خانه ای از طلا داشته باشی و یا اینکه به آسمان نامه ای بر صدق گفتار خود فرود آوری که ما آنرا بخوانیم. به آنها بگو : مگر من غیر از بشری هستم فرستاده شد ؟

    نقد : مگر سخن مشرکان مکه چه اشکالی داشت که الله در آیات بعد همین سوره و بسیاری از سوره ها آنها را تهدید می کند ؟ مشرکین گفتند : ” اگر محمد پیام آور الله است باید چیزی از خود برای صدق نبوت خود ارائه دهد که ایمان آوریم” ولی محمد از ارائه معجزه ناتوان بود و کسانی را که درخواست معجزه می کند را تهدید به جهنم می کند. حال مگر امکان که خداوند اشخاصی را که درخواست معجره می کنند را با جهنم پاسخ دهد ؟

    سوره اسرا : و من یهد الله فهو المهتد و من یضلل فلن تجدلهم اولیاء من دونه و نحشرهم یوم القیامه علی وجوههم عمیا و بکما وصما ما ولهم جهنم کلما خبت زدناهم سعیرا(۹۷) ذلک جزا وهم بانهم کفروا بئایاتنا و…

    ترجمه : هر کسی را خدا هدایت کند پس اوست هدایت یافته و هر کسی را گمراهش سازد هرگز برای چنین کسانی جز خدا یاور و سرپرستی نخواهی یافت و آنها در روز قیامت کور و لال و کر بر روی صورت هایشان محشور می کنیم، جایگاه آنها جهنم است ، هر زمان که شعله اش فرو نشست شعله ای فروزان بر آنها بیفزاییم.این (عذاب) کیفر آنهاست به سبب آن که به نشانه های ما کفر ورزیدند و…

    نقد : فرض کنید الان که در قرن بیست و یک هستیم ، شخصی ادعای پیامبری از طرف خدا کند ، آیا نباید دلایل خود را ارائه دهد ؟ آیا نباید معجزه ای آشکار ارائه دهد ؟
    بحث درخواست معجزه از محمد توسط مشرکین !!!! مکه در حدود بیش از بیست آیه می باشد که من به قسمت کوتاهی از آن اشاره کردم.

    پنجما قران به هیچ عنوان معجزه نیس و خود علمای مسلمان هم تصریح کردند

    بوالحسن اشعری یکی از بزرگترین علمای تاریخ اسلام معتقد به این است که قرآن معجزه نیست و می توان مثل آن را آورد.
    متن عربی ادعای ایشان : وکان لشیخهم الاشعری فی اعجاز القران قولان احدهما کما یقول المسلمون انه معجز النظم و الاخر انما هو المعجز الذی لم یفارق الله عز و جل قط و الذی لم یزل غیر مخلوق و لا نزل الینا و لا سمعناه قط و لا سمعه جبرییل و لا محمد علیهما الاسلام قط و اما الذی یقرا فی المصاحف و نسمعه فلیس معجزا بل مقدور علی مثله و هذا کفر صحیح و خلاف الله تعالی و لجمیع اهل الاسلام.
    منبع :
    الفصل فی الملل و الاهواء و النحل ج ۵ ص ۷۶ انتشارات دارالجیل
    ترجمه : ابن حزم می گوید : و شیخ اشعری آنها در مورد قران دو قول داشت. یکی همان چیزی که مسلمانان می گویند که قرآن از جهت لفظ و فصاحت معجزه است و کلام دیگر او این است که قران معجزه ای است که هرگز جدای از خداوند نبوده است و هرگز مخلوق نبوده است و قبلا بر ما نازل نشده است و آن را هرگز قبلا نشنیده ایم و جبرییل نیز قبلا آن را نشنیده است و پیامبر نیز قبلا آن را نشینده است و اما آن قرانی که در مصاحف و کتب خوانده میشود و آن را می شنویم معجزه نیست بلکه می توان مانند آن را آورد. ابن حزم میگوید این کفر اشکار است و خلاف سخن الله و مسلمین است.
    اما علامه ابوالحسن اشعری چه جایگاهی در اسلام دارد ؟؟؟؟؟؟
    امام شمس الدین ذهبی در مورد او در کتاب سیر اعلام النبلا ج ۱۵ ص ۸۵ انتشارات موسسه رساله, می گوید : العلامه ٬ امام المتکلمین
    یعنی ایشان علامه و امام سخنوران است.
    علامه زرکلی ( الاعلام للزرکلی ج۴ ص۲۶۳ انتشارات دارالعلم للملایین) در مورد او می نویسد : موسس مذهب٬ کان من الائمه المتکلمین المجتهدین.
    یعنی ایشان از موسسین مذهب هستند و امام مجتهدین و سخنوران است.
    اما بشنوید نظر علامه الوسی یکی بزرگترین علمای اسلام که معتقد است متکلمین و سخنوران عرب هم میتوانند مانند قران را بیاورند و ازین بابت نمیتوان از ان به عنوان معجزه نام برد.
    علامه آلوسی در تفسیر روح المعانی ج ۱ ص ۲۷ انتشارات دارالحیاء التراث العربی در باب تحریف قرآن می نویسد :
    متن عربی:
    ان القرآن غیر خارج عن کلام العرب و ما من احد من بلغائهم الا و قد کان مقدورا له الاتیان بقلیل من مثل ذلک و القادر علی بعض قادر علی الکل.
    ترجمه :
    دوم اینکه قرآن خارج از کلام عرب نیست و کسی از سخنوران و افراد با کلام فصیح و بلیغ نیست مگر اینکه می تواند اندکی مانند قرآن را بیاورد و کسی که قادر به برآوردن بخشی از قرآن باشد مانند کسی است که قادر برآوردن تمام قرآن است.

    ششما مجدد دروغ بستی به دانشمندان در مورد اثبات افسانه شق القمر و چون مطلع نیستی و اهل تحقیق نیستی نمیدونی برو سایت رسمی ناسا این مورد را به صراحت رد کردن

    منبع از سایت رسمی ناسا
    http://lunarscience.nasa.gov/?question=evidence-moon-having-been-split-two
    http://www.nasa.gov/mission_pages/LRO/news/shrinking-moon.html
    ماه هرگز دو نیم نشده هرگز

Comments are closed.