نكاح يعنى چه ؟

آیا معنی خطبه عقد را به زبان فارسی می‌دانید؟

همه ما بارها در مراسم ازدواج افراد دیگر حضور داشته‌ایم واین متن عربی را شنیده‌ایم، اما در واقع معنی این خطبه را به زبان فارسی می‌دانید؟؟

خطبه ای که ائمه به اصطلاح معصوم که همه به اندازه موهای سرشان کنیز و برده داشتند و از انها تمتع جنسی می‌بردند، از آن مکرر استفاده کرده اند معنا و مفهومش چیست؟

از شر نفس و اعمال خود به الله پناه می‌بریم. کسی را که الله راهنمایی کند هیچکس نمیتواند گمراهش کند. ای کسانی که ایمان اورده اید همیشه به الله روی کنید و به او متکی باشید. و به الله متکی شوید و به خویشان یگانگی کنید و بدانید که الله مراقب شماست. والله منش شما را درست خواهد کرد و گناهان شما را خواهد بخشید و هر کس از الله و پیامبرش فرمانبرداری کند به پیروزی خواهد رسید.
بعد از خواندن جملات بی اهمیت بالا آخوند (با عمامه و بدون عمامه) از عروس میپرسد: آیا وکیلم شما را به عقد آقای ….. در بیاورم؟؟
هنگامی که عروس پاسخ مثبت داد رو به داماد میکند و همین پرسش را از او میکند.
حالا ببینیم پس از شنیدن پاسخ مثبت داماد آخوند از طرف عروس پاسخ چیست؟
برای این قسمت متن عربی رو هم می‌نویسم: انکحتک و زوجتک نفسی الی صداق المعلوم
واژه انکحتک از ریشه -ن ک ح- میاد که کلمه نکاح هم از همین ریشه میاد.
معنی این جمله که از طرف عروس به داماد گفته ميشود اين هست: من در برابر پول معینی که به من میدهی خود را در مقابل تو به گا…ن میدهم.
 البته پوزش میخواهیم که ناچار شدیم این کلمه را ذکر کنیم وهدف آگاهی دادن می باشد، و عروس در برابر شنیدن جمله بالا که از طرف وکیلش (عاقد)بیان میشود, میگوید: قبول میکنم
در فرهنگ دهخدا(جلد نه صفحه ۷۲۱) (نکاح) دارای دو معنی (جماع کردن) و (گ ا ی ی د ن) میباشد.
 همچنین در فرهنگ عربی به عربی(التوقیف علی مهمات التعاریف) نکاح به این صورت توضیح داده شده: (ایلاج ذکر فی الفرج لیصر بذالک کالشی الواحد) که معنی کلمه به کلمه آن میشود:  وارد کردن آلت تناسلی مرد در آلت تناسلی زن برای اینکه یک جسم واحد بشود.
مطالب بالا برگرفته شده از کتاب (زن در دام ادیان ابراهیمی) نوشته دکتر مسعود انصاری میباشد.
حال از بانوان مسلمان ایرانی می پرسیم که با علم بر این موضوع بازهم سنگ اسلام را به سینه می زنید؟
یا بر اثر تعصبات کور و جهل بر درستی آن پافشاری می کنید؟
براستی کدام انسان عاقل و فهمیده‌ای بعد از دانستن معنای واقعی جملات عربی که بصورت سنت و آئین مقدس درآمده است مسلمان و باورمند به اسلام باقی می‌ماند؟
چرا روحانيون كه براى فرستادن زوركى ما به بهشت زحمت ميكشند صادقانه اين مطالب را براى ما بيان نمی‌كنند؟
برای دانستن معنای کلمه نکاح در زبان عربی و در خطبه عقد این ویدئو را ببینید.

12 thoughts on “نكاح يعنى چه ؟

  1. نويسنده نوشتار مذكور نيز تمام تلاش علمي خود را بكار برده تا ازدواج اسلامي را زير سؤال ببرد و با پايين جلوه دادن منزلت زن از ديدگاه اسلام در بحث ازدواج حس إسلام ستيزي را در زنان و جوانان مسلمان ايجاد كند غافل از اينكه نوشتار مذكور بيش از آنكه به آموزه هاي اسلامي ضربه بزند سواد نويسنده را زير سؤال برده و منزلت علمي خود وي را هدف قرار داده است. نويسنده مذكور اين زحمت را به خود نداده تا متن صحيح عقد ازدواج را در كتب اسلامي مشاهده كند. نمونه بارز كم سوادي وي اين است كه گفته «آخوند از طرف عروس مي گويد:« انكحتك و زوجتك نفسي الي صداق المعلوم» اين عبارت مربوط به زماني است كه خود عروس بدون وكالت عاقد( آخوند يا غير آخوند) مي خواهد عقد را بخواند. زيرا ترجمه عبارت مذكور اين است كه من خودم را به عقد تو درآوردم و روشن است كه عاقد نمي خواهد خود را به عقد داماد درآورد. بلكه عاقد با كسب إجازه از عروس و داماد وكيل شده تا موكله خود(عروس) را به عقد موكل (داماد)در آورد و لذا وقتي آخوند و عاقد از طرف عروس عقد را جاري مي سازد به اين صورت است كه مي گويد: «زوجتُ موكلتي لموكّلي علي الصداق المعلوم.» يعني «من موكله خود(يعني عروس) را به عقد موكل خود(يعني داماد) در آوردم به مهريه مشخص و معين»
    گذشته از اين اشكال و ساير اشكالات كه دلالت بر كم سوادي نويسنده نوشتار مذكور دارد درباره واژه نكاح هم بايد بگوييم در كتب لغت (۲) براي نكاح دو معنا بيان شده كه يكي جماع و آميزش است و ديگري پيوند زناشويي و عقد و نويسنده مذكور بدون تذكر اين مسئله، اين گونه جلوه داده كه واژه نكاح در زبان عربي صرفا به معناي جماع بكار مي رود!
    اگر در لغت نامه دهخدا آمده كه معناي نكاح جماع كردن است در همين لغت نامه به معناي عقدزناشويي نيز تصريح شده است. ولي نويسنده مذكور به آنها اشاره نكرده است. در لغت نامه دهخدا ذيل واژه نكاح معاني زير نيز نقل شده است:
    عقد زناشويي بستن، شوي كردن، عقدي كه به موجب آن علاقه زناشويي بين زن و مرد ايجاد شود.(۲)
    همچنين در كتاب«التوقيف علي مهمات التعاريف» كه نويسنده مذكور از وي استفاده نموده درباره معناي نكاح آمده كه:« وقال الراغب أصل النكاح العقد ثم استعير للجماع ومحال أن يكون في الأصل للجماع ثم استعير للعقد لأن أسماء الجماع كلها كنايات لاستقباحهم ذكره كتعاطيه و محال أن يستعملوا ما يستفظعونه لما يستحسنونه»(۳)
    «راغب اصفهاني معتقد است كه اصل نِكَاح براى پيمان بستن و عقد است. سپس به صورت كنايه به معناي جماع استعمال شده و محال است كه ابتدا به معناي جماع بوده باشد و سپس براي عقد بكار رفته باشد. زيرا اسم هائي كه به معناى جماع است به خاطر قباحت ذكر و ياد آن امر تماما بطور كنايه است مثل زشتي معناي «تعاطيه» و محال است اسمى را كه زشت مي شمارند براى اسمى كه نيكويش مي دانند إستعمال كنند.»
    چنانكه ملاحظه مي كنيد در كتاب « التوقيف علي مهمات التعاريف» نيز به صرف ذكر معناي « ايلاج ذكر في الفرج…» اكتفاء نشده، بلكه آمده كه معناي ديگر آن عقد زناشويي است و از راغب اصفهاني نيز نقل كرده كه در اصل و ابتدا واژه نكاح در خصوص عقد استعمال شده است.
    علاوه بر اين صيغه عقد ازدواج در اسلام متوقف بر كلمه انكحت نيست. بلكه بجاي آن زوجت نيز بكار مي رود و تعبير زوجت به روشني دلالت بر زوجيت و پيوند و پيمان زناشويي دارد.
    پي نوشت ها:
    1. ر.ك: فيومى، احمد بن محمد مقرى‌، المصباح المنير، قم، دارالرضي، بي تا، ج‌۲، ص ۶۲۴.
    2. جنابعالي مي توانيد با مراجعه به سايت «واژه ياب» به آدرس « http://www.vajehyab.com » و تايپ كردن واژه نكاح معناي اين واژه را در لغت نامه دهخدا مشاهده كنيد.
    3. المناوي، محمد عبد الرؤوف، التوقيف على مهمات التعاريف، قاهره، عالم الكتب، ۱۴۱۰ق، ص ۳۲۰.

    موفق و موید باشید

    http://www.pasokhgoo.ir/node/76865

    1. درود بر شما
      از بیاناتتان پیداست که ازروی عصبیت و زوال روحی مطالبتان را تایپ کرده اید و تلاشتان برای با ادب بودنتان را که زیراهانتهایی که به نویسنده متن مخفی کرده بودید, راه به جایی نبرده بود.

      اگر خواسته بودید نقد کنید نه حق دارید و نه اجازه که به کسی اهانت کنید. البته از آخوند جماعت و نوه و نوچه های آخوند بیش از این انتظاری نمیرود.
      متن سراسر مغلطه شما نشان از این میداد که پاسخ مستدلی نداشته و با مغلطه و سفسطه سعی داشته اید این را القا کنید که نویسنده بدون آگاهی از موضوع این متن را نوشته.
      در پاسخ باید گفت آنگاه که آموختید با ادب و احترام و با شخصیت, مطلبی را نقد کنید آنگاه میتوان با هم ادب با امثال شما مناظره کرد.

      امثال من اینجا هستیم که خواب خوش روحانیت شیاد شیعه را پریشان کنیم و دروغ هایی که سالها بر منابر جهل و دروغ در ذهن مردم کرده اند را افشا کنیم.
      البته بی ادبی شما به جز این نیست که خودتان را محق میدانید که هر چرندیاتی را بگویید و کسی شما را به چالش نکشد.

      در خطبه عقد نکاح اصل مطلب بوده و در زبان عربی میگویند فلانی با فلانی نکاح کرده.
      پس زوجت پس از انکهت می اید و نمیتوان با ماله کشی بر این اصل آنرا انکار کرد.

    2. متن شما آنقدر کلیشه ای و کودکانه بود که لازم دیدم برای بیدار کردن ذهن خفته شما و امثال شما با یاد آوری ارزش زن در دین زن ستیز اسلام لینک چند مطلب قدیمیتر را برای شما قرار بدهم و شما را از خواب خوش بیدار کنم.
      تنها چیزی که در دین اسلام وجود خارجی ندارد ارزش و اعتبار زنها هست و این را هم از علمای تراز اول شیعه و سنی و هم از خلفا و امامان کنیز باز شیعه میشود, شنید.
      چند نمونه ازین فرمایشات گهر بار را خودتان بخوانید که بر دیگر با چشم بسته و دهان باز سعی نکنید به کسی اهانت کنید و بیسواد خطابشان کنید.
      http://www.eslam.nu/2016/07/10/zan-dr-quran-v-hadis/
      http://www.eslam.nu/2016/07/02/tvhin-olmay-aslam-bh-zan/

  2. فرهنگ لغت عربی به عربی التوقیف علی مهمات التعاریف نوشته ی شیخ الامام، عبدالروف بن مناری صفحه ۳۳۰ در توضیح کلمه ی نکاح نوشته است:
    النکاح : ایلاج ذکر فی فرج لیصیر یذلک کالشی الواحد

    فرهنگ لغت انگلیسی به عربی AnEnglish Arabic Lexicon نوشته ی George Badger در صفحه ۱۸۳ درباره مفهوم واژه Copulation در زبان عربی چنین نوشته است :
    تناکح – جامع : Sexually copulate, V.L To unite

    فرهنگ عربی به انگلیسی قاموس اللجه المصریه نوشته ی سقراط سیبرو در صفحه ۶۱۴ واژه نکاح را چنین معنی کرده است :
    منکوح: To copulate, mankah(jikah), Mankoh copulate
    (ینکح)، نکح، نکاح:Copulation, niah

    واژه « Copulation » در زبان انگلیس، نکاح، جماع کردن در زبان عربی و گاییدن در زبان فارسی، همه دارای یک مفهوم میباشند. دیگر اینکه کلمات بکار رفته در فرهنگ «التوقیف علی مهمات التعاریف» دارای ترجمه زیر میباسد :
    ایلاج = وارد کردن ؛ ذکر = الت تناسلی مرد ؛ فی = در ؛ فرج = الت تناسلی زن ؛ لیصر = برای اینکه بشود ، کالشی الواحد = یک جسم واحد
    وارد کردن الت تناسلی مرد در الت تناسلی زن برای اینکه یک جسم واحد بشود.

    شما واژه fuck رو در سایت cctaco بزنی برای ترجمه‌ به عربی از نکاح استفاده میکنه

  3. باز هم اصل قضیه فراموش شد چه معنی نکاح خوب یا بد باشد اینکه به خاطر گرفتن مهریه زن نفس خود را در اختیار مرد قرار می دهد یعنی نهایت پستی و کوچکی زن، زیرا در ازدواج باید محبت و وفاداری بدون شرط مادیات و پول باشد و فقط دوست داشتن به خاطر گفتار و رفتار و وفاداری طرفین می تواند مرتبه عالی ازدواج باشد. حالا قضاوت کنید که خطبه عقد اسلامی چه قدر پست است.

  4. در خواندن خطبه عقد اسلامی هیچ مضمون بلند انسانی و عاطفی گنجانده نشده و هر چیزی که هست آخوندها بعدا به شکل مستحبی و یا حتی مباه به آن افزوده اند. چیزی که واجب است خطبه عقد است که مورد ذکر واقع شده است.
    تنها چیزی که در ازدواج اسلامی مهم است تعیین مبلغ (مهریه) است چون که ازدواج از نظر اسلام تنها یک معامله اقتصادی است و علی رقم حرفها و حدیثهایی که مبلغینی نظیر آقای دهنوی و … برای جذابیت موضوع ازدواج انجام می دهند ملغمه ای از روانشناسی روز و برداشتهایی از احادیث روایات و آیات است که بیشتر شخصی بوده و غیر قابل تعمیم اند . اما آن چه که مشخص است ذات و پایه ازدواج در اسلام است که بر مبنای یک قرار داد اقتصادی است که فقط مبلغی تعیین می شود و در ازای مبلغ زن سرویس جنسی خود را در اختیار مرد می دهد. سرویسی که دیگر زن مالک آن نخواهد بود. و هر وقت شوهر اراده کند باید در اختیارش باشد حتی بر جحاز شتر چون این سرویس و آلت جنسی زن قبلا مورد معامله قرار گرفته. بنابراین هر چیزی مانند رفتن زن بیرون از خانه و یا سر کار رفتن زن و یا مسافرت رفتن زن که آلت جنسی زن را از مرد دور کند نیاز به گرفتن اجازه از صاحب جدید آلت یعنی مرد دارد. اما اگر زن در خانه مرد کار نکند و غذا نپزد و امور خانه را انجام ندهد و یا برای انجام آن پول طلب کند مرد چون در این موارد معامله ای نداشته نمی تواند زن را وادار کند . زن حتی برای شیر دادن به بچه می تواند طلب اجرت کند و تا پول نگیرد می تواند به بچه شیر ندهد. اما تنها چیزی که نمی تواند از انجام آن در خانه شوهر سر باز بزند تمکین است و در اختیار دادن کالای جنسی که با اجازه ولی (معمولا پدر دختر) با تعیین مبلغی که به مهریه معروف است تکلیف همه را روشن کرده. سرویس جنسی می تواند برای مدت نا محدود و یا محدود در مذهب شیعه باشد. و در شروط ضمن عقد هیچ چیز به جز تعیین مهریه و رضایت ولی عروس واجب نیست.
    اگر دو نفر نخواهند معامله کنند و مثلا یک متن را بخوانند که در آن از مضامین بلند انسانی و عاطفی با هم در سختی و آسانی و تلخی و شیرینی پیمان ببندند و مقدار پولی هم تعیین نکنند این از نظر اسلامی باطل بوده و فرزند حاصل از این ازدواج نامشروع است. مشکل عقد اسلامی البته نیاز به تفسیر بیشتر دارد که در این جا قابل بازگویی به شکل کامل نیست.

  5. مشکل اینجاست که چرا رضایت زن در برابر دریافت مهریه مشخص گرفته میشه؟؟؟؟ ینی زن ها همیشه بنده ی پول هستن یا بودن؟ در حالیکه خود پیامبر با زنی ازدواج میکنه که هیچ نیاز مالی به کسی نداشته!!!! و قضیه کاملا برعکس بوده!!! و دربرابرش مرد بعد از اینکه همه چیز به الله حواله شد رضایت میده!!! یکی از پول صحبت میکنه یکی از خدا! این وسط تنها چیزی که مهم نیس خود دونفر هستن!!! و ایا فقط من اینطور فهمیدم که زن رو در ارتباط با مادیات میذاره و مرد رو در ارتباط با خیانت و توصیه به توجه الله!!!!!!!

  6. پس ازدواج باید چه جوری باشه؟؟ اگه زن و مرد از سر و کول هم بالا برن که میشن مث حیوان و هردمبیلی و فکر نکنم کسی این رو قبول داشته باشه.شأن و شخصیت زن در حال حاضر که دنبال جامعه روشنفکری هستیم از این حرفها بالاتر است و این نوع مسائل خود دلیلی بر جهل اندیشی و بیسوادیست. ما ایرانیها با اساس اسلام مشکل نداریم، مشکل ما الان فقر و بیکاری و ریاکاری سران نظام است که منتظریم یه روز همه چی بهم بخوره و عدالت برای همه باشد…

دیدگاهتان را بنویسید